به گزارش خبرنگار مهر، آرش شریفی پژوهشگر ایرانی بخش ژئولوژی دریایی و ژئوفیزیک مدرسه علوم جوی و دریایی Rosenstiel دانشگاه میامی آمریکا در بخش دوم و پایانی گفتگوی خود با مهر ضمن ابراز نگرانی نسبت به عواقب ناشی از مرگ دریاچه ارومیه و خطراتی که سلامت انسان و محیط زیست را تهدید می کنند راهکارهایی را در خصوص حل این بحران ارائه کرد.
* خبرگزاری مهر - گروه فناوریهای نوین: آیا کاهش سطح تراز آب در اثر افزایش دما و کاهش بارشها می تواند دلیل اصلی افت تراز آب دریاچه ارومیه باشد؟
- آرش شریفی - پژوهشگر دانشگاه میامی آمریکا: برای پاسخ به این پرسش بهتر است نگاهی دقیقتر به نوسان تراز آب در شکل ٢ داشته باشیم و آن را با تغییرات میانگین بارش مقایسه کنیم. این مقایسه بهخوبی نشان می دهد با وجود اینکه روند کاهنده بارش در تمام طول بازه زمانی ٥٥ سال (١٩٥٠ تا ٢٠٠٥ میلادی) همواره حضور داشته ولی تراز آب دریاچه برای مدت ٤٥ سال (١٩٥٠ تا ١٩٩٥ میلادی) همواره بصورت متعادل با شرایط محیطی تغییر کرده و هیچگونه افت قابل ملاحظه ای نداشته است. درحالی که در ١٥ سال اخیر با افت شدید تراز (حدود ٩ متر) روبرو هستیم. بررسی های اقلیم- دیرینه شناسی نشان می دهد که برای بروز تغییرات شدید محیطی که به طور طبیعی رخ می دهند صدها سال زمان نیاز است و تغییرات کوتاه مدت اگر به دلیل پدیده های طبیعی چون زلزله و یا برخورد شهاب سنگ نباشد، تنها به دلیل دخالتهای بشر رخ می دهد. دریاچه ارومیه، نمونه بارز این مصداق علمی است. اولین صدمه به پیکر این دریاچه با ساخت میان- گذر شهید کلانتری وارد شد.
با احداث این میان- گذر دریاچه به دو بخش شمال و جنوبی تقسیم و نرخ تبخیر دریاچه دچار تغییرات شدیدی شد. همانطور که در قبل نیز اشاره کردم، بخش جنوبی دریاچه دارای عمق کمتری است و تجمع بار رسوبی در پشت میان- گذر در بخش جنوبی موجب کاهش بیشتر عمق در این محدوده شده است. حفر بی رویه چاه های عمیق به بهانه گسترش کشاورزی در ناحیه ضربه دیگری بود که به پیکر دریاچه وارد آمد. پایین رفتن سطح تراز آبهای زیرزمینی از یک سو موجب کاهش ورودی آب به دریاچه از طریق چشمه های زیرزمینی شد (که متأسفانه به دلیل نبود اطلاعات ارائه آمار در این زمینه امکانپذیر نیست) و از سویی دیگر فرونشست زمین و کاهش حجم سفره های آب زیرزمینی را به دنبال داشت.
اما بیشترین صدمه ناشی از احداث بی رویه سد و آب بند بر روی حوزه آبریز دریاچه بوده است. در عمل، با احداث چیزی حدود 40-36 سد بر روی حوزه آبریز، تمامی شریانهای ورودی دریاچه ارومیه مسدود شده که البته افت ٩ متری تراز را در ١٥ سال گذشته به دنبال داشته است. نکته ای که موجب تعجب و تأسف من شده این است که ما برای ازبین بردن این دریاچه و محیط طبیعی آن چقدر هزینه کردهایم!
* نخستین هشدارها درباره بحرانی شدن وضعیت دریاچه از چه سالی ارائه شد؟
- تا جاییکه من به یاد دارم اولین هشدارها در رابطه با آسیب پذیری دریاچه به دلیل اجرای برنامههای عمرانی به زمان احداث میان- گذر شهید کلانتری یعنی اوایل دهه ٦٠ باز می گردد. پس از آن با شروع مطالعات پایه جهت احداث سد بر روی رودخانههای سیمینه رود و زرینه رود این هشدارها ادامه یافت. به عنوان نمونه در سال ١٣٨١ و در خاتمه طرح پژوهشی که من بر روی دریاچه ارومیه انجام دادم به روشنی به مشکلات زیست محیطی که برای دریاچه پیش آمده و همچنین برای نخستین بار به آلودگی فلزات سنگین در محدوده میان- گذر اشاره کردم. با وجود تلاش دائمی که پژوهشگران در روشن ساختن دیدگاه مسئولان در مورد پیآمدهای منفی برنامه های توسعه ضربتی در 20-15 سال گذشته به خرج دادند ولی متأسفانه کمتر گوش شنوایی پیدا شد.
* در حال حاضر طرحهایی برای احیای دریاچه ارائه شده اند که از آن جمله می توان به آبگیری از دریای خرز، انتقال حوزه به حوزه از رود ارس و از رودخانه های کردستان اشاره کرد. به اعتقاد شما این طرحها تا چه حد عملی هستند؟
- بهتر بود می پرسیدید این طرها تا چه حد عقلانی هستند چون با صرف هزینه های گزاف و بکارگیری نیروی انسانی و اتلاف وقت همگی این طرحها قابل اجرا خواهند بود ولی سؤال اینجاست که آیا اجرایی بودن هر پیشنهادی دلیل موجه برای اجرای آن محسوب می شود؟ اگر دریاچه ارومیه از چنان جایگاهی برخوردار بوده است که ما حاضریم برای حفظ آن از دریای خزر و از ارتفاع ٢٠٠ متر پایینتر از تراز سطح دریاچه آبرسانی کنیم، پس چرا موجبات از بین رفتن آن را فرآهم کردیم؟
فراموش نکنیم که دریاچه ارومیه تنها یک استخر پر از آب نیست که با خالی شدن آن، شیر دریای خزر و یا رودخانه ارس را باز کرده و آنرا پر کنیم. ترکیب شیمیایی آب دریاچه بازتابی است از تمام پدیدههای زمین شناسی و ویژگی های سنگ شناسی منطقه که سبب شده تا این دریاچه به محیطی منحصربفرد تبدیل شود. هرگونه دخل و تصرف در این ترکیب شیمیایی، عواقب جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.
* برپایه تحقیقاتی که انجام داده اید شما چه راهکارهایی را ارائه می کنید؟
- اولین گام اجرایی، افزایش کارایی آبیاری در بخش کشاورزی، افزایش بهره وری کشاورزی و اصلاح الگوی مدیریت منابع خواهد بود. گسترش روشهای بسیار کارآمد و در عین حال کم هزینه ای چون آبخوان- داری می تواند یکی از روشهای مدیریت منابع آب قلمداد شود که متأسفانه تاکنون آن گونه که شایسته بوده مورد توجه قرار نگرفته اند.
* در صورت نابودی کامل دریاچه ارومیه چه شرایطی در انتظار اکوسیستم منطقه خواهد بود؟ چه از نظر هیدروبیولوژی و ژئولوژی و چه از نظر زیست محیطی و پوششهای حیات منطقه.
- در صورت از بین رفتن کامل دریاچه، اولین رویدادی را که باید انتظار داشت بروز تغییرات شدید آب و هوایی در منطقه است، چرا که دیگر دریاچه ای وجود ندارد تا به عنوان یک تعدیل کننده ایفای نقش کند. از سویی دیگر خشک شدن کامل دریاچه، به معنی نابودی یک بوم- زیستگاه به همراه همه گونههای گیاهی و جانوری آن است. با توجه به شوری بسیار بالای آب دریاچه، پس از تبخیر کامل انتظار می رود تا بستر دریاچه به یک کفه نمکی با میزان بالای نیروی بازتابش (Albedo) تبدیل شود. این مسئله موجب بروز تغییرات شدید دما در منطقه خواهد شد. همچنین میزان و ترکیب گرد و غبار دستخوش تغییرات بنیادی خواهد شد. در چند سال گذشته بروز توفانهای غبار در مناطق غربی، جنوب غربی کشور و حتی در تهران مشکلات بسیاری به دنبال داشته است حال تصور کنید به این مسئله خورندگی نمک هم اضافه شود.
* به اعتقاد شما تنها با تکیه بر طرحهای ضربتی می توان این دریاچه را نجات داد و یا به طرحهای بلند مدت نیز نیاز است؟
- اجرای طرحهای ضربتی برای حل مشکلات زیست محیطی مشابه درمان زخمهای سرطانی با چسب زخم است. در برخورد مناسب و کارآمد با مشکلات زیست محیطی همواره باید با درک صحیح از مقیاس زمانی گام برداشت. در کوتاه مدت تنها و تنها می توان آسیب بیشتری به محیط زیست وارد کرد. برای بازسازی و درمان یک مشکل زیست محیطی اجرای برنامه های بلند مدت تنها راه حل منطقی است و این نکته ای است که همگی باید آویزه گوش کنیم.
----------------------------------
گفتگو: هدی عربشاهی
نظر شما