هنگامی که از رویکرد اسلامی به هنر سخن به میان میآید چندین معنا مدنظر قرار میگیرد. گاهی منظور رویکردی است که مسلمانان در طول تاریخ نسبت به هنر از خود نشان دادهاند. پارهای اوقات هم به احکام و قواعدی توجه داریم که در فقه و شروح و معارف دیگر اسلامی در باب هنر موجودند.
در این میان شاید مهمترین پرسش این باشد که خود قرآن به عنوان مرجع و کتاب اصلی مسلمانان در باب هنر چه موضعی را اتخاذ نموده است. در این مقال با تکیه بر موضع قرآن در باب هنر قصد آن است که نقش ضرورتهای فرهنگی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در دیدگاههایی که در تمدن اسلامی در مورد هنر اتخاذ شدند بسط یابد.
هنگامی که میخواهند موضع اسلام را در قبال هنرها مشخص کنند معمولاً چند محور را به صورت مجزا و مستقل مورد توجه قرار میدهند. اول وضع هنر پیش از اسلام در عربستان است و بعد مضامینی چون: موضع قرآن در قبال هنر، دیدگاه احادیث راجع هنر و سیره و افکار پیامبر اسلام (ص) در این مورد و همچنین جایگاه هنر در ظفرنامهها و سکههای قدیمی.
مکه یک متوازی السطوحی است که فاقد تزیینات بود. تنها رسم جامهپردازی در حرم با پارچههای رنگارنگ بصری در این قبله مسلمانان به چشم میخورد. با این همه معماری مکه برای آنکه دریابیم شبهجزیرۀ عربستان قبل از اسلام چه نگاهی به هنرها داشتهاند کفایت نمیکند چرا عوامل زیادی در این معماری نقش داشتهاند و اصلاً در طول تاریخ سادگی این بنا به عنوان نقطۀ قوت آن قلمداد شده است.
در این میان پارهای از پژوهشگران به افسانههایی توجه کردهاند که در شبهجزیرۀ عربستان وجود داشتهاند. هرچند افسانههایی مانند افسانۀ قمدان در این منطقه وجود داشت که بر وجود کاخی بسیار شکوهمند در یمن دلالت میکرد بسیاری از پژوهشگران بر این نکته دست گذاشتهاند که حتی ثروتمندان عرب در خانههای خود از معماری برجستهای استفاده نمیکردند یا لااقل مدرکی غیر از این در این باره به دست ما نرسیده است.
به نظر میرسد اعراب پیش از اسلام هرچند با رومیان و مسیحیان ارتباطاتی تجاری و اجتماعی داشتند در زمینۀ هنر معماری از آنها تأثیر نگرفتند. در باب هنرهای دیگر اعراب پیش از اسلام، در عربستان چیز چندانی نمیتوان گفت اما با توجه به آنکه در زبان عربی این دوران واژههایی که در باب هنرهای مختلف باشند کم هستند اکثر محققان تصریح کردهاند این امر دلیلی بر نبودن هنرهای مختلف در این منطقه جغرافیایی است.
با این حال پارهای هنرها چون: بتسازی به جهت عقاید خرافاتی که پشت آنها قرار داشتند رواج داشتند که این هنرها از سوی مسلمانان طرد و نفی شدند.