یک کاگردان تئاتر کودک و نوجوان معتقد است هنرمندان و کارگردانان تئاتر دنیای نوجوانان را نمی‌شناسند و به همین دلیل برنامه درستی برای نمایشهای این گروه سنی وجود ندارد.

ناصر آویژه با اشاره به محدودیت سالنهای نمایش کودک و نوجوان به خبرنگار مهر گفت: اختصاص یک سالن تئاتر به گروه سنی کودک و نوجوان با توجه به تعداد زیاد آنها در تهران و شهرستانها بسیار کم است. به همین خاطر نمی‌توانیم برنامه‌ریزی منسجم برای این گروه سنی داشته باشیم.

وی ادامه داد: در کنار این مساله موضوع شناخت هم اهمیت ویژه دارد. نه متولیان فرهنگی شناختی از دنیای نوجوان و نیازهای آنها دارند و نه هنرمندان می‌توانند این نیازها را با نمایش برطرف کنند. من برای کودکان نمایش زیادی کار کرده‌ام و در همه کارهایم نوجوانان را در نظر می‌گیرم. اما نمی‌دانم این نوع کارها را می‌پسندند یا خیر. دلیل اینکه در کارهایم بزرگترها را هم مورد توجه قرار می‌دهم این است که کودک هیچ وقت تنها برای دیدن نمایش نمی‌تواند بیاید، همیشه پدر یا مادر و بزرگتر دیگری با او همراه است و بزرگترها باید رغبت داشته باشند در طول نمایش با بچه‌ها همراه شوند.

آویژه با تاکید بر اینکه نوجوان نمایش مختص خودش را می‌خواهد افزود: ما معمولا برای بزرگسالان و کودکان تئاترهای خوبی روی صحنه می‌بریم اما چون تعداد نوجوانها زیاد نیست و خیال می‌کنیم نیاز هنری‌شان را از جای دیگری می‌توانند تامین کنند، برنامه ویژه برای آنها در نظر نمی‌گیریم. نوجوان همیشه از کارهایی استقبال می‌کند که در آن شخصیت خودش را ببیند و ما هیچ وقت سعی نکردیم آنها را بشناسیم.

وی با یادآوری نمونه‌های موفق برنامه‌های نوجوان گفت: یادم می‌آید آقای فیاضی برنامه‌ای برای نوجوانها کارگردانی کرد. "یک تابلو- یک حماسه" عنوان این برنامه بود و تاریخ سیاسی ایران را بررسی می‌کرد. درصد استقبال نوجوانها از این برنامه بسیار زیاد بود و من هم در آن به عنوان بازیگر حضور داشتم. جالب است که آن موقع به آقای فیاضی می‌گفت این برنامه برای بچه‌ها سنگین است و او همیشه می‌گفت این برنامه مخصوص گروه سنی نوجوان است نه کودک. انگار نوجوانها اصلا دیده نمی‌شوند.

این کارگردان همچنین افزود: ما باید شرایطی را فراهم کنیم که شاخنه تئاتر کودک و نوجوان به رشته‌های دانشگاهی اضافه شود. به دست آوردن این مهم نیازمند این است که تمام زیر مجموعه‌های تئاتر را از یکدیگر تفکیک کنیم. ما نمایشهای عروسکی مثل اپرا داریم که مخصوص بزرگسالان است و از طرفی هر وقت اسم تئاتر عروسکی می‌آید ناخودآگاه یاد بچه‌ها می‌افتیم. تئاتر مثل تخصص چشم می‌ماند. در وهله اول آدم فکر می‌کند تخصص چشم زیر مجموعه ندارد اما وقتی به آن نیار پیدا می‌کنید می‌بینید تمام اجزای چشم متخصص خودش را می‌خواهد. نمایش هم به همین نحو است و امروز نیاز رشته مجزای تئاتر کودک و نوجوان احساس می‌شود.

آویژه در پایان اضافه کرد: ما لزوم این رشته هنری را احساس کردیم و اخیرا در صحبتهایی که با آقای کیانیان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که کارگرانان کودک و نوجوان یک مجموعه غیرانتفاعی تاسیس کنیم تا بتوانیم نیروهای علاقمند را آموزش دهیم. امیداورم این سیاستگذاران هم این نیاز را احساس کنند. اگر برای نوجوانها برنامه نداشته باشیم خودشان را با رسانه‌های دیگر سرگرم می‌کنند و این دقیقا همان تهاجم فرهنگی است. تهاجم فرهنگی مثل صدای دهلی است که فردا صدایش شنیده می‌شود.