به گزارش خبرگزاری مهر، مولفان در این کتاب تلاش کردهاند تا به بررسی ابعاد تأثیر تمدن اسلامی بر اروپاییان در زمینه علوم عقلی در محدوده سدههای میانه و نقش آن در بیداری و رنسانس عقلی اروپا بپردازند.
در فصل اول این اثر به برخی از شاخصههای تمدن اسلامی و زمینههای رشد و شکوفایی آن اشاره شده و در فصل دوم، وضعیت علمی و فرهنگی اروپا در قرون وسطی مورد بررسی قرار گرفته است تا زمینه لازم برای مقایسه بهتر این دو تمدن فراهم آید. در فصل سوم، بعد از اشارهای کوتاه به اصل تعامل تمدنها در طول تاریخ و تأثیر و تأثر اندیشهها، به برخی از علل و اسباب نقشآفرینی تمدن اسلامی در بیداری اروپا پرداخته شده است.
در فصل چهارم که بخش اصلی این کتاب است، مهمترین حوزههای نقشآفرینی تمدن اسلامی در رنسانس عقلی اروپا بررسی شده و در این راستا، تأثیر فلسفه و الهیات اسلامی در افکار و اندیشههای فلاسفه و الهیون اروپایی مورد واکاوی بیشتری قرار گرفته است و به تأثیر آراء فیلسوفان اسلامی به ویژه ابنرشد و ابنسینا و کندی و غزالی و فارابی بر فیلسوفان اروپایی، به ویژه در بحث رابطه عقل و وحی پرداخته و به ادله موافقان و مخالفان ورود فلسفه اسلامی در مجامع علمی اروپایی اشاره شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: آثار فلاسفه مسلمان نه تنها اروپاییان را با آراء افلاطون و ارسطو آشنا کرد بلکه چشم آنان را به سوی افقهایی وسیعتر از آن چه یونانیان بدان میاندیشیدند باز کرد و زمینه را برای رنسانس و نوزایی عقلی اروپا فراهم کرد.
این اثر را می توان حرکتی در راستای جریانشناسی اندیشهها به شمار آورد. نویسنده سعی کرده تا با بهرهگیری از منابع تاریخی و فلسفی، تأثیر آراء و اندیشههای فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی بر متفکران مغرب زمین را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد و نقش آنها را در ایجاد زمینههای رنسانس عقلی اروپا نشان دهد.