استاد فلسفه دانشگاه نتردام آمریکا با اشاره به اینکه در هر حوزه معرفتی برخی متفکران از جایگاه والاتری نسبت به سایرین برخوردار هستند گفت: در فلسفه اسلامی فیلسوفانی چون ابن سینا، فارابی و ابن رشد دارای چنین جایگاه والایی هستند.

دکتر فرد دال‌می‌یر استاد فلسفه دانشگاه نتردام آمریکا در مورد پیشروان اندیشه درهر یک از شاخه‎های معرفتی از جمله افلاطون و ارسطو در فلسفه و وبر و دورکیم در جامعه شناسی و مشخصه‏های این افراد به خبرنگار مهر گفت: در هر رشته و حوزه معرفتی متفکران و اندیشمندانی هستند که بر آن حوزه سیطره و نفوذ قابل توجهی دارند.

وی افزود: برای نمونه در فلسفه غرب فیلسوفانی چون افلاطون و ارسطو نفوذ قابل توجهی دارند. همچنین آرای کانت و هگل در فلسفه غرب قابل توجه و مهم هستند. در فلسفه اسلامی فیلسوفانی چون ابن سینا، فارابی و ابن رشد در مقایسه با سایر فیلسوفان فلسفه اسلامی خودنمایی می‌کنند. در فلسفه آسیایی نیز کنفوسیوس سیطره و نفوذ قابل ملاحظه‌ای دارد.

وی در ادامه با اشاره به اینکه در جامعه شناسی نیز همین موضوع صادق است گفت: در حوزه جامعه شناسی نیز برخی متفکران و جامعه شناسان در مقایسه با سایرین از نفوذ قابل توجهی برخوردار هستند. برای نمونه در جامعه شناسی غرب ماکس وبر و امیل دورکیم دارای سیطره و نفوذ قابل توجهی هستند و در شرق نیز این ابن خلدون است که دارای چنین جایگاهی است.

مؤلف "هگل: مدرنیته و سیاست" در ادامه تأکید کرد: در سایر معارف و حوزه‌ها از جمله فیزیک، شیمی و زیست شناسی نیز همین موضوع مصداق دارد و برخی متفکران در مقایسه با سایرین جایگاه ممتاز و برجسته‌ای دارند.

وی در ادامه یادآور شد: حال سؤال مهم این است که این متفکران و اندیشمندان چگونه توانسته‌اند به چنین جایگاهی دست یابند و چه چیزی باعث برتری آنها نسبت به سایرین شده است. در پاسخ باید گفت جدیت و مطالعه عمیق و ژرف از دلایل اصلی دستیابی به جایگاه متفکر پیشرو در هر حوزه معرفتی است. علاوه بر این دو ویژگی، بینش وسیع و خلاقیت بالا باعث می‌شود این متفکران چشم اندازهای جدید و افقهای دورتر را مشاهده و ملاحظه کنند.

دال می‌یر در مورد چگونگی مواجهه با این متفکران نیز یادآور شد: مواجهه با این متفکران باید از سر احترام و یادگیری باشد. به این معنا که جایگاه آنها باید مورد احترام قرار گیرد و از آنها آموخت. البته احترام به معنای انقیاد و فرمانبرداری غیر انتقادی نیست.

وی تصریح کرد: نکته قابل توجه این است که سیطره و نفوذ این متفکران، نفوذ مطلق و غیر قابل انعطاف نیست بلکه آرای آنها می‌تواند مورد نقادی و چالش جدی و آزادانه قرار گیرد.

وی افزود: نقادی آزادانه منجر به پاسخگویی آزادانه نیز خواهد شد و اذهان افراد را برای مواجهه آزادانه با پرسشهای جدید آماده می‌سازد.

استاد فلسفه دانشگاه نتردام در ادامه با اشاره به اینکه هنوز در مورد اینکه بتوان متفکران پیشروی قرن بیست و یکم را تعیین کرد زود است گفت: قرن بیست و یکم هنوز در ابتدای راه خود است و نمی‌توان از حالا متفکران پیشرو و تأثیرگذار آنرا برشمرد. ولی در قرن بیستم چند متفکر جایگاه والاتر و برتر داشتند. در فلسفه ادموند هوسرل، مارتین هایدگر، لودویک ویتگنشتاین، هانس گئورگ گادامر، پل ریکور را می‌توان نام برد.

مؤلف "شهر و عمل: کابردهای آن در نظریه سیاسی معاصر" تصریح کرد: در حوزه علم اگر بخواهیم افراد و دانشمندان تأثیرگذار و پیشرو را نام ببریم باید به نامهایی چون آلبرت اینشتاین و ماکس پلانگ اشاره کنیم.