دکترمحمد فنایی اشکوری درمورد فلسفه اخلاق و نقش آن در سامانمند کردن زندگی روزمره به خبرنگار مهر گفت: البته آن که با زندگی روزمره ارتباط پیدا میکند خود اخلاق و نه فلسفه اخلاق است. فلسفه اخلاق همان اخلاق نیست یکدسته پرسشهای نظری برای اخلاق است که فیلسوفان طرح میکنند. آنچه که برای زندگی روزمره ضروری است ملتزم شدن به اخلاق و ارزشهای اخلاقی است. ارزشهایی که بخشی از آنها را بطور فطری میدانیم و درذات و سرشت انسان حالا با هر فرهنگی که باشد است. برای مثال وفای به عهد لازم است و خلف وعده مقبول نیست یا راستی و عدالت پسندیده و دروغ و ظلم امری ناپسند است.
وی افزود: اینها مسائل اخلاقی است که در زندگی ضروری است. اما فلسفه اخلاق تأمل نظری و فلسفی درباره بنیادهای اخلاق است. برای مثال میپرسند که معنای خوبی و بدی چیست و معیار آن کدام است؟ آیا معیار خوبی و بدی مطلقند یا نسبی هستند؟ آیا اخلاق برای مثال از عقل ناشی میشود؟ نسبت اخلاق با دین چیست؟ اینگونه پرسشهای عقلی و نظری درفلسفه اخلاق طرح میشوند که شعبهای از فلسفه است. اما آنکه در تعلیم و تربیت مهم است خود اخلاق است که از آن به علم اخلاق تعبیر میکنیم.
این استاد گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)قم درمورد فرااخلاق و ارتباط آن با زندگی عادی مردم همچنین اظهارداشت: فرا اخلاق یک ارتباط نظری و منطقی و عقلی با زندگی عادی دارد. عموم مردم که مشغول به زندگی هستند چندان به مسائل فلسفه اخلاق و فرااخلاق توجه ندارند و نیازی هم ندارند و به درک فطری و ارتکازات ذاتی خودشان از اخلاق یا آموزههای دینی درباره اخلاق پایبند هستند و همان را برای خودشان کافی میدانند.
این نویسنده و مترجم ادامه داد: فرااخلاق وقتی مطرح میشود که وارد حوزه فلسفی بشویم. پرسشها و شبهههای عقلی برای ما مطرح شود که در این صورت اگر آن پرسشها را پاسخ ندهیم مسائل اخلاقی ما دچار سستی و تزلزل میشود. یعنی کسی که دچار بحران فکری در اخلاق میشود، که ریشه این بحران فکری آن شبهههای نظری است بنابراین ناچاراست که آن تأملات نظری را داشته باشد. اما عموم مردم این مشکل برایشان مطرح نیست.
فنایی اشکوری درمورد رشد تفکر منسجم و فلسفی اخلاق دردیار ما هم گفت: تفکر فلسفی درباره اخلاق از دورههای قدیم در فرهنگ ما وجود داشه است. کسانی مثل فارابی یا ابن مسکویه یا خواجه نصیر الدین طوسی در این زمینه همانند فیلسوفانی مانند ابن سینا و ملاصدرا مباحث فلسفی اخلاق را بررسی کردند. دردوره معاصر هم که فلسفه اخلاق به عنوان یک شاخهای از فلسفه از غرب وارد شد باز هم فلاسفه معاصر ما واکنشهای خوبی از خود در این خصوص نشان دادند.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی در پایان یادآورشد: مرحوم علامه طباطبایی در این زمینه مباحث ابتکاری دارند یا شهید مطهری به فلسفه اخلاق توجه زیادی نشان داد و سخنرانیها و کتب متعددی در این زمینه از ایشان به جای مانده است. آیتالله مصباح یزدی هم از صاحبنظران طراز اول در فلسفه اخلاق هستند و کتابهای متعددی از ایشان در این زمینه وجود دارد. الان رشته فلسفه اخلاق در بعضی از دانشگاهها و همچنین حوزههای علمیه بعنوان یک رشته جدید مورد توجه فضلای جوان قرار گرفته است.