سرپرست دانشنامه ادب فارسی به مردم و مسئولان سه کشور فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان پیشنهاد کرد با منسوب کردن مشاهیر فرهنگی این قلمرو به شهرهای زادگاهشان - و نه کشورهایشان - به مناقشه قدیمی و جنجالی مصادره مشاهیر فرهنگی پایان دهند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست "همگرایی کشورهای فارسی زبان" عصر روز دوشنبه (23 اسفند) با حضور حسن انوشه سرپرست دانشنامه ادب فارسی، قهرمان سلیمانی رئیس مرکز گسترش زبان فارسی و مهدی سنایی رئیس موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) در محل این موسسه برگزار شد.

در این نشست تخصصی حسن انوشه در سخنانی با بیان اینکه "امروز زبان فارسی تنها در ایران و تاجیکستان زبان رسمی است" گفت: فارسی در افغانستان یکی از دو زبان رسمی است و در پاره‌ای از کشورها هم هنوز چراغ فارسی کمابیش روشن است و کورسویی دارد.

سرود ملی پاکستان به‌جز سه کلمه آن، فارسی است

وی با اشاره به جمعیت 800 میلیونی گویشوران به زبان اردو آن را آمیزه‌ای از سه زبان فارسی، هندی و ترکی دانست و افزود: تا حدود 80 درصد واژگان زبان اردو، یا فارسی است یا عربیِ فارسی شده. نگاهی به سرود ملی پاکستان به روشنی نشان می‌دهد که زبان فارسی تا چه اندازه در زبان اردو حضور دارد؛ فقط سه کلمه این سرود هندی است و بقیه‌اش فارسی است.

سرپرست دانشنامه ادب فارسی اضافه کرد: زبان فارسی در زبان‌های ازبکی و ترکمنی نیز حضوری گسترده دارد و به جرات می‌توانم بگویم که دست کم تا 60 درصد واژگان ازبکی، فارسی است یا ترکیبی از فارسی و ترکی است.

انوشه فارسی را زنده‌ترین و پربارترین زبان منطقه دانست و گفت: فارسی زبانی است که به دست کسانی چون فردوسی، نظامی، خیام، سعدی، حافظ، صادق هدایت، احمد شاملو و محمود دولت آبادی و بسیاری دیگر به گسترش فرهنگ جهانی یاری داده است.

وی همچنین به سهولت رفت و آمد مردمان سه کشور فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان در گذشته اشاره کرد و گفت: این آزادی آمد و شد سبب می‌شد که مردمان این سرزمین‌ها اندوخته‌های فرهنگی خود را به آسانی به یکدیگر انتقال دهد و بر ذخایر یکدیگر بیافزایند.

این استاد دانشگاه با برشمردن نمونه‌هایی ادامه داد: ابن‌سینا هنگامی که از کات که تختگاه آل عراق بود بیرون آمد، مدتی در گرگان به سر برد، در آنجا به درمان بیماران پرداخت، در اصفهان در دستگاه علاءالدوله محمد بین دشمنزیار دیلمی دانشنامه علایی را نوشت و در دربارهای شمس‌‌الدوله و سماء‌الدوله در همدان به وزارت رسید. سید علی همدانی در ختلان درگذشت و ظهیر فاریابی و کمال خجندی در تبریز از جهان رفتند.

اگر ایرانی‌ها 30 سال میزبان سه میلیون افغانستانی بوده‌اند، پای همت قاچاق ‌برهای دو طرف در میان بوده است

انوشه تاکید کرد: هرگاه مصایبی بر این مردمان روی می‌آورد به دامن امن یکدیگر پناه می‌بردند اما امروزه چنین آمد و شدهای آزادانه نه اینکه کمتر پیش می‌آید هیچ پیش نمی‌آید. اگر ما ایرانیان 30 سال میزبان سه میلیون از گریختگان افغانستانی بوده‌ایم پای همت قاچاق ‌برهای دو طرف در میان بوده است که آنها را به گفته خودشان رد مرز می‌کردند.

وی با بیان اینکه مرزهای فعالی سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان برساخته غربی‌هاست، گفت: مناسبات بازرگانی که مایه گسترش مناسبات فرهنگی نیز می‌شود امروز در میان کشورهای منطقه بسیار ناچیز و کمتر از گذشته است؛ ما به افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان چه می‌دهیم و چه چیزی از آنها می‌گیریم؟ این کشورها میان خود جز اندکی مواد خام چه چیزی رد و بدل می‌کنند؟

95 درصد کتاب‌هایی که در افغانستان خوانده می‌شود، در ایران چاپ شده است

سرپرست دانشنامه ادب فارسی همچنین با ارائه پیشنهاد‌هایی تاکید کرد: اگر این مرزهای ساخته دیگران را  بر نمی‌دارند دست کم گذر از آنها را آسانتر کنند تا هم مناسبات فرهنگی گسترده‌تر شود و هم پیوندها استوارتر. در این جهان خاکی کشورهای هم زبان کم نیستند اما در کجای جهان تا 95 درصد کتابهایی که در یک کشور (افغانستان) خوانده می‌شود، در کشوری دیگر (ایران) نوشته و چاپ می‌شود؟ چرا مناسباتی چنین افتخارآفرین در مجرای درست قرار نگیرد؟

در دانشنامه زبان و ادب فارسی شرح حال شاعران و نویسندگان و ادب پژوهشان کشورهای همزبان نیامده است

حسن انوشه بر لزوم ارسال محموله‌های کتاب از سوی ایران به کشورهای افغانستان و تاجیکستان تاکید کرد و با اشاره به یک غفلت تاریخی در زمینه پاسداشت بزرگان فارسی‌گوی و فارسی سرا در این سه کشور، گفت: در دانشنامه زبان و ادب فارسی که در فرهنگستان تدوین می‌شود شرح حال هیچ یک از شاعران و نویسندگان و ادب پژوهشان کشورهای همزبان نیامده است.

وی ادامه داد: در این دانشنامه هیچ یادی از خلیل‌الله خلیلی، محمد ابراهیم خلیل، عبدالحی حبیبی، جلال اکرامی و ساتم اولغ زاده که همه آنان فارسی نویس بودند و از مفاخر فرهنگی کشور خود به شمار می‌‌‌آیند، نرفته است.

این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به تخریب آرامگاه‌های شاعران فارسی سرا مانند جامی، خواجه عبدالله انصاری، امام فخر رازی و ناصرخسرو در دوره طالبان، بر لزوم بازسازی آنها تاکید کرد و همچنین گفت: باید در ایران نهادی پایه گذاری شود که کارش چاپ آثار شاعران، نویسندگان، تاریخ نگاران و ادب پژوهان کشورهای همزبان باشد یا اگر ناشری به چاپ اینگونه آثار همت می‌ورزد، به او مساعدت شود تا دشواری‌هایش را کمتر کند.

انوشه در ادامه با حمایت از سیاست تبادل استاد و دانشجو در سه کشور فارسی زبان، افزود: باید در کتابخانه‌های دانشکده‌های ادبیات و علوم انسانی بخش جداگانه‌ای درباره ادبیات و دیگر جنبه‌های فرهنگی این کشورها گشوده شود و در این صورت است که می‌توان دانشجویان را تشویق کرد پایان‌نامه‌هایی با موضوع ادبیات کشورهای همزبان بنویسند.

رایزنان فرهنگی فقط به تقویت پیوندهای فرهنگی اهتمام کنند و وارد کارهای سیاسی و مذهبی نشوند

وی همچنین به رایزنان فرهنگی توصیه کرد "فقط به تقویت پیوندهای فرهنگی اهتمام کنند و در کارهای سیاسی و مذهبی وارد نشوند" و ادامه داد: رایزنانی از قبیل علی‌اصغر حکمت، مجتبی مینوی، عباس اقبال آشتیانی، محمدامین ریاحی، حسین خدیو جم، محمود تفضلی، محمد حسن مشایع فریدنی و صادق نشأت چنین می‌کردند و از همین روی نامی بلند و ماندگار در کشور خود یافتند و خاطرات شیرین از خود در کشورهای میزبان به جای گذاشتند.

سرپرست دانشنامه ادب فارسی گفت: شایسته است کشورهای منطقه به ویژه دو کشور افغانستان و تاجیکستان که مدتی زیر سلطه حاکمیت کمونیستی بودند، از بدگمانی‌ها دست بکشند و توهم توطئه را از خود دور کنند و در پی اشتراکات باشند که مایه قوت پیوند‌های دوستی و نزدیکی می‌شود نه افراقاتی که آنها را از هم دور می‌کند.

انوشه یکی از این اشتراکات را زبان فارسی برشمرد و آن را سازگار با فرهنگ همه کشورهای منطقه عنوان کرد و گفت: کشورهای منطقه باید از دخالت در امور داخلی یکدیگر پرهیز کنند و از گفتگوهای مستقیم با گروه‌های معارض و مخالف دولت‌های رسمی اجتناب ورزند، در کشورهای دیگر تبلیغ عقیدتی یا سیاسی نکنند و مردم یک کشور را رو در روی هم قرار ندهند.

مشاهیر را منتسب به شهرهایشان کنیم نه کشورهایشان

وی همچنین با اشاره به تلاش برخی برای مصادره مشاهیری که در قلمرو فرهنگی ایران فعالیت می‌کرده‌اند، پیشنهاد کرد با منسوب کردن آنها به شهرهایشان از این مناقشه رهایی یابند و گفت: باید رودکی سمرقندی باشد، محمد عوفی بخارایی، سنایی غزنوی، مولوی بلخی، خاقانی شروانی، بیدل دهلوی و نه اینکه ایرانیان آنها را ایرانی بخوانند و تاجیکان فردوسی، حافظ و سعدی را تاجیک بدانند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: با این شیوه همه ما می‌توانیم ببالیم که آنها آثارشان را به زبان فارسی نوشتند که ما نیز به آن زبان می‌اندیشیم و سخن می‌گوییم. این بزرگان از آن همه کسانی هستند که به زبان آنها سخن می گویند و می‌نویسند.

سرپرست دانشنامه ادب فارسی همچنین گفت: خوشبختانه امروزه چنین نیست که ما ایرانیان از تاجیکان تنها صدرالدین عینی را بشناسیم و عبدالغنی میرزایف را و آنها از میان ما تنها سعید نفیسی را نویسنده بدانند و نادر نادرپور را شاعر بخوانند؛ با فرو افتادن پرده آهنین راه کسانی چون نیما، فروغ، اخوان، سپهری و شاملو به تاجیکستان و ازبکستان باز شده است.

وی در پایان گفت: شاعران و نویسندگان این کشورها که برای بیرون آمدن از کانال کمونیسم‌ها دست و پا می‌زنند، می‌کوشند تا مانند شاعران و نویسندگان ایرانی سخن بگویند.