به گزارش گروه دين وانديشه خبرگزاري "مهر" به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ، در پي استقبال بي نظير هنرمندان ، اساتيد ، محققين و دانشجويان از نمايشگاه 7 هزار سال هنر ايران ، براي شناخت بيشتر فرهنگ و هنر ايراني رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در زاگرب اقدام به برپايي سلسله همايشهاي تحت عنوان "هنر قدسي در ايران" مي كند.
نخستين سلسله اين نشستها با عنوان"شعر عرفاني در ادبيات ايران" با سخنراني دكتر نصرالله پور جوادي روز پنجشنبه 21/8/83 در محل موزه "ميمارا" زاگرب برگزار شد.
دكتر پورجوادي در اين نشست به بررسي شناخت تداوم مفاهيم قدسي در آثار شعراي ايراني پس از اسلام و تاثير چشمگير آن در حفظ يكپارچگي فرهنگي ايران و هماهنگي آن با ساير هنرها (معماري، خطاطي ، نقاشي و ...) پرداخت.
وي به تاريخچه زبان پارسي در قرنهاي نخستين ، پس از اسلام و ديني شدن اين زبان اشاره نمود و گفت : پاره اي از مفسران در قرن دوم هجري قرآن را به پاريس تفسير مي كردند، قصه گويان حرفه اي و وعاظ و مجلس گويان با پارسي زبانان به پارسي سخن مي گفتند.
دكتر پورجوادي در پايان به تحولي كه از لحاظ معنوي در غزل و انواع ديگر اشعار پارسي پس از ابن عربي پديد آمده است اشاره كرد و گفت : كه بعد از اين عارف اندلسي انديشه وحدت وجود در شعر شاعراني كه تحت تاثير تعاليم او بودند جلوه گر شد و ايماژها و متافورهايي كه اين انديشه را القاء مي كرد در شعر پاريسي رايج شد. ولي اشعار عاشقانه تصوف اصيل ايراني ، مانند سعدي و حافظ را نمي توان به آساني از شعر غير عرفاني تمييز داد، چون اين شاعران دقيقا همان مضامين و متافورها و تمثيلها را به كار مي برند و انديشه اي كه دارند بر اساس "وحدت عشق" است كه در آن عشق چه مجازي باشد و چه حقيقي، به هر حال عشق است. به همين جهت است كه بحثهاي طولاني درباره عرفاني بودن يا نبودن بسياري از غزلهاي حافظ در گرفته است.