به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «باید تو را پیدا کنم» نوشته عباس عبدی، عصر دوشنبه 3 مرداد با حضور حسن میرعابدینی، کامران محمدی، امیر احمدی آریان، نویسنده کتاب و برخی از نویسندگان و منتقدان در فرهنگسرای ملل برگزار شد.
احمدی آریان که در این جلسه درباره ادبیات مکتب ادبی جنوب صحبت میکرد، گفت: اصولا بررسی ادبیات به خصوص ادبیات داستانی با توجه به شرایط جغرافیایی که متن در آن متولد شده، دردسرهای خاص خودش را دارد و اگر شرایط جغرافیایی تولد متن یا محل تولد نویسنده را در نقد متن لحاظ کنیم، با مشکلات جدی روبرو میشویم. این کار به نوعی، یک شکل از تقلیلگرایی غیرمنصفانه است.
وی افزود: بنابراین باید یک کار تازه انجام بدهیم و از آن طریق با متن روبرو بشویم. یک راه این است که جغرافیا را کنار بگذاریم. این کار مزایای خودش را دارد و ما را از تقلیلگرایی میرهاند، ولی از طرفی از امکاناتی که علم جغرافیا در اختیارمان میگذارد، محروم میکند. پیشنهادی که میشود در این میان مطرح کرد تا نه جغرافیا را از دست بدهیم و نه تقلیلگرا بشویم، تبدیل کردن جغرافیا به یک مفهوم است.
احمدی آریان ادامه داد: این کاری است که در ایران از آن غفلت شده است، ولی در خارج از ایران، فیلسوفهایی هستند که در تولید متن به هندسه، جغرافیا یا نقشهکشی توجه داشتهاند. اگر بخواهم مثالی بزنم باید از ادبیات زنانه و غیر زنانه نام ببرم. تا قبل از قرن بیستم ادبیات زنانه به نوعی از ادبیات اتلاق میشد که زنان خالقش بودند و نویسندگان زن آن را مینوشتند. این تفکیک جنسیتی بسیار شبیه به تفکیک جغرافیایی است.
این منتقد گفت: امروز مساله ادبیات زنان حل شده و تعریف آن وابسته به زن بودن نویسنده نیست، بلکه به متن باز میگردد. به نظرم میتوان جغرافیا را ارتقا داد و شأن بالاتری که شان مفاهیم باشد، برای آن در نظر گرفت. ژیل دولوز در مقالهای مفهوم جنوب را به معنی عصیان ترسیم میکند. در این مقاله خط شرق به غرب را پارهخطهایی منقطع تشکیل میدهد. خط شمال به جنوب که در این تئوری خط گریز نام دارد، خط شرق به غرب را قطع میکند.
وی افزود: دولوز میگوید هرکس جنوب خودش را دارد و مهم نیست که این جنوب کجاست، ولی وجود دارد. ما در حال حاضر جنوب را به صورت یک مفهوم عصیانگرایی میبینیم. ادبیات جنوب ادبیات منقطعی است که دوگانگی شرقی و غربی بودن ما را قطع میکند. در آن دیگر مسلمان و مسیحی یا غنی و فقیر مطرح نیست. چون این تقسیمبندی شرقی و غربی روی خط شرق به غرب معنی دارد. ادبیات جنوب ادبیات اقلیت است و برای مردمی است که وجود ندارند و این نوع ادبی با این ویژگیاش، دست به تولید مردم میزند.