تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۰

در مراسم رونمایی از کتاب «سفیر هفت هزار روزه»، خاطرات حجت‌الاسلام سیدتقی موسوی درچه‌ای، حجت‌الاسلام دعایی تاکید کرد که در این روزگار علاقه‌ای به انتشار خاطراتش ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «سفیر هفت هزار روزه» شامل خاطرات زنده‌یاد حجت‌الاسلام سیدتقی موسوی درچه‌ای صبح روز دوشنبه 24 مرداد با حضور حجت الاسلام ناصر فخرزاده مسئول دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری، حجت‌الاسلام سید محمود دعایی رئیس موسسه اطلاعات و حسین روحانی صدر تدوین‌کننده اثر برگزار شد.

فخرزاده در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه وقایع تاریخی به طور مشخص دارای آغاز و پایان و در عین حال تاثیری بلندمدت هستند، بیان کرد: تاریخ‌نگاران با توجه به میزان تاثیرگذاری پدیده‌های تاریخی به طور عمده اعتقادی به پایان‌پذیری برای پدیده‌های تاریخی نیستند و هر چه آن پدیده مهمتر و عظیم‌تر باشد تاثیرگذاری آن نیز در گذر زمان بیشتر خواهد بود. در واقع بخش مهمی از تاثیرگذاری تاریخ در گرو ثبت مکتوب و انتقال آن به آینده است.

وی ادامه  داد: حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی که به ظاهر از خرداد سال 1342 آغاز و تا سال 57 ادامه داشته است اما این حوادث را به هیچ عنوان نباید منحصر به این بازه زمانی بدانیم بلکه تاثیر آن تا امروز باید مورد نظر و توجه ما قرار بگیرد. در واقع ثبت این اطلاعات و انتقال آنها به امروز، کمک می‌کند تا مخاطب امروز این آثار بتواند به طور مستقیم با اصل حادثه ارتباط برقرار کند.

تاریخ شفاهی، جامعه را به خودش نشان می‌دهد

فخرزاده در ادامه با اشاره به اینکه تاریخ شفاهی بهترین ابزار برای رمزگشایی رابطه میان انسان با پدیده‌های تاریخی است، افزود: تاریخ شفاهی به ما این امکان را می‌دهد تا اقشار مختلف جامعه با حقیقت تاریخ آشنا شده و خود را در آن ببیند. در کنار آن تاریخ شفاهی قرار است به حوزه‌هایی گام بگذارد که نانوشته است و اسناد تایخی نمی‌توانند آنرا ثبت و ضبط کند.

مسئول واحد تاریخ شفاهی حوزه هنری ادامه داد: واحد تاریخ شفاهی حوزه هنری تا کنون 6200 ساعت مصاحبه با بیش از 800 شخصیت تاریخی تولید کرده است که حاصل آن تا کنون انتشار 33 جلد کتاب بوده است.

صبر مرحوم درچه‌ای در تدوین خاطرات مثال زدنی بود

حسین روحانی صدر تدوین‌کننده این اثر نیز در این مراسم با اشاره به اینکه تدوین این کتاب هشت سال زمان برده است، گفت: من در این مدت هر پنجشنبه به خدمت آقای درچه‌ای می‌رسیدم و خاطراتشان را ثبت می‌کردم. شاید ما ظاهرا 60 تا 90 ساعت با او مصاحبه کرده باشیم اما به احتساب مکالمات تلفنی من با ایشان، این زمان بیشتر از این بوده است.

وی افزود: آقای درچه‌ای در این مدت بنده را با سعه صدر تحمل کردند و به سماجتهایم برای درج کوچکترین جزئیات حتی ظاهری نیز پاسخ رد ندادند.

روحانی صدر این کتاب را تنها متعلق به درچه‌ای ندانست و گفت: تاریخ شفاهی در واقع سند است برای روایت شرایط گذشته برای مخاطبان امروز جامعه.

وی همچنین گفت: من برای تدوین این خاطرات ایشان را واقعا در فضای همان سال‌ها قرار دادم و البته ایشان نیز با تمایل قابل توجهی گذشته را به صورتی کاملا یکدست برای مخاطبان این خاطرات روایت کرد.

حجت‌الاسلام سید محمود دعایی نیز که دیگر سخنران این مراسم بود در ابتدا با اشاره به شخصیت ویژه مرحوم درچه‌ای گفت: از مظلومیت امثال ایشان همین بس که من باید در ارتباط با او در این مراسم سخنرانی کنم.

درچه‌ای از انقلاب غنیمت نگرفت

وی با اشاره به سابقه آشنایی خود با مرحوم درچه‌ای گفت: من در سال 1343 از کرمان به قم آمدم تا به تحصیل علوم دینی بپردازم. در عین حال به دلیل سابقه مبارزاتی و شوری که برای آن داشتم از همان سال‌ها به دنبال هسته‌های مبارزاتی در قم می‌گشتم. آشنایی من با آقای درچه‌ای نیز به واسطه هم حجره‌ای بودنم با سید کاظم قرشی در مدرسه آیت الله بروجردی رخ داد و ایشان رفته رفته من را به عنوان یکی از عناصری که در کادربندی‌های آن زمان خود برای مبارزه جستجو می‌کرد، وارد کرد.

دعایی ادامه داد: مرحوم درچه‌ای در زمان مبارزه در شهرستان‌های متعددی از کشور به مبارزه پرداخت و در بسیاری از آنها نیز بازداشت شد و البته دوره آشنایی کوتاه من نیز با ایشان به واسطه سفرم به عراق در سال 1346 به اتمام رسید.

وی همچنین افزود: آقای درچه‌ای را باید یکی از کادرهای اصلی شبکه‌ای دانست که در ایران سازماندهی مبارزاتی انقلاب را با توجه به برنامه‌ریزی‌های مرحوم مصطفی خمینی در نجف سازماندهی می‌کرد.

دعایی همچنین تاکید کرد: مرحوم درچه‌ای از جمله افرادی بود که هیچ غنیمتی از انقلاب اسلامی برای خود نگرفت و تا پایان عمر زندگی زاهدانه‌ای را دنبال کرد.

علاقه‌ای به انتشار خاطراتم ندارم

دعایی همچنین در بخشی از سخنان خود با اشاره به اینکه خود تمایلی به انتشار خاطراتش ندارد گفت: در روزگاری که آثاری منتشر و ترویج می‌شود که جز سم‌پراکنی و نشر اکاذیب چیزی برای مخاطب به ارمغان نمی‌آورد آدمی دلش نمی‌خواهد از گذشته چیزی به زبان بیاورد.