به گزارش خبرنگار مهر، در ورزش پر تعداد فوتبال گروهی متشکل از 11 نفر آشنا به توپ و تور و دروازه در زمین قرار میگیرند تا با همفکری و همکاری و همیاری توپ گرد و مدور و چرمی موجود در زمین را به تور دروازه حریف مقابل بچسبانند و حریف را مغلوب حرکات خود کنند. در بازی گروهی قواعد و قوانین متعددی موجود است که رعایت آن از سوی حاضران در مستطیل سبز الزامی است.
آفساید از جمله قوانین فوتبال است که در آن بازیکنی که قصد رساندن توپ به تور حریف را دارد نباید پیش از ارسال توپ توسط رفیق از آخرین رقیب خود عبور کرده باشد. در این صورت او را در آفساید قرار میدهند و نه تنها دیگر حق رساندن توپ به تور دروازه را ندارد بلکه باید سر به زیر انداخته و به جای خود بازگردد.
هستند در ورزش فوتبال بازیکنهایی که عشقشان قرار گرفتن در آفساید است و مدام داور را به تحرک وامیدارند که در سوت خود بدمد. گویا وظیفه این بازیکنها نرساندن توپ به تور دروازه حریف است. جانم برایتان بگوید که این قوانین از جمله آفساید تنها در فوتبال صادق نیست و در باقی عرصهها از جمله تیاتر خودمان هم به وفور دیده میشود.
یکی از لحظاتی که میتوان آفساید را در تیاتر شاهد بود زمانی است که به مدیران تیاتری نگاه میکنیم و پندارمان این است که این خط حمله تیاتر قرار است توپهای متعددی را در دروازههای نهادهای مختلف وارد کنند تا هم بر بودجه تیاتر بیافزایند و هم بر اعتبارش. اما افسوس و صد افسوس که همواره این مدیران در آفساید قرار میگیرند و گاه دست به اعتراض بالا میبرند که اینگونه نیست و حمله ما به حق بوده و هست و خواهد بود و ...
در این بین هنرمندان تیاتر هم که رفقای این مدیران در زمین بازی هستند دستشان به جایی بند نیست و تیاتر هم که مربی مشخصی روی نیمکت ندارد تا دست نیازمند این رفقای نیازمند را به گرمی بفشارد. در این بین هیچکدام از مدیران هم مایل نیست تقصیر را به گردن بگیرد و صلواتی ختم کند و بازی را به درستی ادامه دهد.
همزمان با در آفساید قرار گرفتن خط حمله تیاتر که همان مدیران هستند تیم تیاتر ایران مدام توپ را در تور دروازه خود حس میکند و راهی ندارد چون زانوی غم بغل گرفتن و گاه دست و پا زدن برای لمس نکردن توپهای بیشتر با تور دروازه خود. نکته جالب اینجاست که این خط حمله در آفساید قرار گرفته بیتوجه به گلهای خورده شده مدام در بحث و جدل به سر میبرند که پاس را فلانی درست نداد و فلانی درست فرار نکرد و فلانی ایستاد و زل زل نگاه کرد!
برای این خط حمله 90 دقیقه زمان که هیچ تا ابد زمان هم بگذاریم مدام در آفساید تنها تک ضربههایی به توپ میزنند و بس و از آنجا که هیچ کس را یارای تعویضشان نیست مدام با هم بحث میکنند و تیم و توپ و تور و تیاتر را رها میکنند. آنوقت شما بپرسید و گلهمند باشید و خروشان که چرا تیاتر ما مدام گل میخورد و میبازد و اگر نتیجه تساوی بگیرد باید جشن و پایکوبی کنیم.
ای کاش آفسایدی وجود نداشت تا ببینیم مدیران که همانا خط حملههای تیاتر ایران هستند در کجا قرار میگرفتند! آخر یکی نیست به این آقایان بگوید که به جای بحث و جدل بر سر توپ و تور و قصد تکروی به فکر آن بازیکنهای بخت برگشته دیگر باشید که انگشت به دهان نظارهگر داد و بیداد شما هستند و متحمل گلهای خورده بیشتر.
یکی نیست به این خط حملههای در آفساید قرار گرفته بگوید عزیزان من اگر روی نیمکت کسی نیست تا شما را تعویض کند و تیاتر را از لاک دفاعی بیرون آورد حداقل خود را از آفساید بیرون کشیده و برای یک بار هم که شده توپ را به درستی به رفقای خود برسانید. آخر عزیزان دل، شما با این کارتان، کاری کردید که توپ تیاتر ایران آرزو کرد ای کاش خود دو پا داشت که نیازمند نوازشهای پای شما نمیشد که مدام در آفساید قرار گیرد و راه به جایی نبرد.
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۵
هفته ماضی تیاتر ایران شاهد سیاهههای استعفای مدیران و نمایان شدن اختلاف برخی با برخی دیگر شد و این قصه نه قصهای تازه بوده و نه آخرین باری خواهد بود که روایت میشود.