اتحادیه اروپا بیش از آنکه یک اتحادیه سیاسی یا نظامی باشد یک اتحادیه اقتصادی است که با هدف ارتقاء و ایجاد یکپارچگی در اقتصاد کشورهای عضو شکل گرفت. کشورهای اروپایی که پس از جنگ جهانی دوم با فروپاشی زیربناهای اقتصادی و صنعتی خود روبرو شده بودند و قدرت و جایگاه خود را در دنیا از دست داده بودند با تشکیل این اتحادیه خواستند در حالی که از بروز اختلاف وجنگ بین خود در آینده جلوگیری کنند،با هماهنگی و همکاری مشکلات اقتصادی خود را حل کنند.
در واقع بنیان اتحادیه اروپا با امضای پیمان پاریس و ایجاد اتحادیه گمرکی در سال 1951 توسط کشورهای آلمان غربی ،فرانسه،هلند، بلژیک،لوکزامبورگ و ایتالیا و با هدف حرکت آزاد عوامل تولید در منطقه شکل گرفت و به تدریج همگرایی و مشارکتهای سیاسی و نظامی را نیز در دستور کار خود قرار داد.
اما وقوع بحران مالی این روند همگرایی در اتحادیه اروپا را مختل کرده و تحت تاثیر قرار داده به گونه ای که بدهی های فزاینده در بحرانی ترین کشور عضو یورو(یونان) و ابهامها در زمینه احتمال بروز شرایط مشابه در کشورهای دیگر عضو این منطقه از جمله،اسپانیا، و ایتالیا زنگ خطری را برای این اتحادیه به صدا درآورده و به تهدید بزرگی برای اهداف اصلی تشکیل اتحادیه اروپا تبدیل شده است.
بحران مالی اروپا به دلیل بدهی سنگین بسیاری از دولتهای عضو این اتحادیه و منطقه یورو و اقتصاد ناکارآمد آنها و سیاستهای نادرست سیاستمداران اروپایی همچنان ادامه دارد. علاوه بر تاثیراتی که این بحران در افزایش بیکاری،کاهش نرخ رشد اقتصادی و .......داشته است از مهمترین پیامدهای این بحران تضعیف نظام مالی یورو بوده و همگرایی و هماهنگی در این اتحادیه را که سالهای زیادی الگوی کشورهای مختلف دنیا بود و موفق ترین نمونه آن به شمار می آمد را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
از طرفی می توان گفت این بحران مالی آزمون سختی برای اتحادیه اروپا بود که ضعفهای آن را آشکار کرد. به گونه ای که می توان گفت یکی از چالش های اصلی اتحادیه اروپا که بحران مالی نمود بیشتری به آن داد نبود رهبری قدرتمند در این اتحادیه است.
اگر چه فرانسه و آلمان ادعای رهبری اتحادیه اروپا را دارند اما در جریان بحران مالی در این اتحادیه آنها به خوبی عمل نکرده و حتی اختلاف نظرها و رقابت هایی نیز بین آنها ایجاد شد. از جمله می توان به اختلاف نظرهای آنها در راستای چگونکی کمک به یونان اشاره کرد که روند حل بحران در این کشور را به تعویق انداخته و دیگر کشورهای اروپایی را نیز در معرض خطر قرار داده است.
به گزارش مهر، با وجود اینکه هماهنگی و اتحاد یکی از اهداف اصلی تشکیل اتحادیه اروپا بود اما بحران مالی اخیر نشان داد که این اتحادیه در این زمینه از ضعف بالایی برخوردار است . در حالی که فرانسه و آلمان معتقدند که کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید بر مبنای اصول همکاری اقتصادی در جهت حل این بحران عمل کنند اما کشورهای اروپایی که کمتر در معرض تهدید بحران مالی قرار دارند و کمترین آسیب را از این بحران دیده اند حمایتهای خود را دریغ کرده و غلبه بر بحران را وظیفه شخصی اعضای بحران زده می دانند.
یکی دیگر از ضعفهای اتحادیه اروپا که در جریان بحران مالی آشکار شد مسئله ملی گرایی در این اتحادیه است. در جریان بحران اقتصادی و با توجه به واکنشهای کشورهای عضو مشخص شد که اولویت اصلی با اقتصادهای ملی است . به این ترتیب بحران مالی وحدت اقتصادی اروپا را نیز در معرض خطر قرار داده است. حتی می توان گفت ملی گرایی به تکروی برخی کشورهای اروپایی منجرشده است.
بسیاری از تحلیلگران بحران مالی را خطری بزرگ برای این اتحادیه ارزیابی کرده که به ضعف یورو انجامیده و حتی این اتحادیه را در معرض خطر فروپاشی قرار داده است.
به این ترتیب می توان گفت بحران مالی اروپا ضعف های اتحادیه را آشکارتر و چالش های آن را عمیق تر کرده است. اتحادیه اروپا از اواخر سال 2008 وارد سخت ترین دوران اقتصادی خود پس از جنگ جهانی دوم شد و می توان گفت این بحران اقتصادی آزمونی سخت برای این اتحادیه بود که تا کنون در آن سرافکنده بوده است.
اتحادیه اروپا با وجود برگزاری اجلاس های چند جانبه،ارائه بسته های اقتصادی مختلف برای مقابله با این بحران اما هنوز به نتیجه قابل توجهی برای مهار آن دست نیافته است . عدم موفقیت اتحادیه اروپا در حل بحران مالی و وابستگی آن به صندوق بین المللی پول نیز نشان داد که اروپا به تنهایی نمی تواند بر بحرانهای درونی خود غلبه کند و از آنجایی که در صندوق بین المللی پول آمریکا حرف اول را می زند، مشارکت این سازمان در حل بحران یورو به ویژه در یونان به این معناست که اروپا دست به دامن آمریکا شده است.
با وجود اینکه ملت های اروپایی با این تصور که منافع ملی آنها با عضویت در جامعه اروپا بهتر تامین می شود وارد این اتحادیه شدند اما بحران اخیر یورو باعث شد که بسیاری از آنها در این باره تجدید نظر کنند. به گونه ای که اروپاییان این روزها و بویژه در کشورهای بزرگنر و قدرتمندتر این اتحادیه را بیشتر از آنکه برای منافع خود سودمند بدانند مضر ارزیابی می کنند و حتی برخی نیز خواستار بازگشت به ارز ملی و خروج از این اتحادیه هستند.
در راستای وخامت اوضاع اقتصادی در اروپا می توان به مقاله ای در روزنامه "کوریر" اتریش اشاره کرد که در آن به گسترش بحران یورو و درماندگی سیاستمداران اروپایی در حل این بحران اشاره کرده و در شرایط فعلی حل آن را بدون شانس ارزیابی کرده است.
این روزنامه اتریشی همچنین بحران یورو را مسئله ای تقریبا غیر قابل حل ارزیابی کرده و تصریح کرد که با توجه به شک و تردیدهای روزافزونی که درباره اتحادیه اروپا به وجود آمده است غلبه بر این بحران اقدامی بدون شانس به نظر می آید.
رئیس کمیسیون سابق اتحادیه اروپا نیز چندی پیش با تاکید بر اینکه یورو بد هدایت شده و باید اصلاح شود اتحادیه اروپا را در آستانه سقوط ارزیابی کرده بود.
به این ترتیب می توان بحران مالی اروپا را به زلزله ای تشبیه کرد که ارکان این اتحادیه را به لرزه درآورده است و ضعف ها و ناتواناییهای این اتحادیه را که تا به حال مخفی مانده بود آشکارتر کرده است.