به گزارش خبرنگار مهر، زمانی حتی اقوامی از بربرهای آسیای میانه نیز در این استان سکونت داشته اند اما آنچه همه این اقوام را به هم پیوند می دهد،رشته ای پرقدرت به نام دین محمدی(ص) است و هر سال با آغاز ماه محرم الحرام آیین های عزاداری خاص اقوام مختلف که به آمیزه ای از خرده فرهنگها تبدیل شده است نیز آغاز می شود.
یک شاعر و محقق خراسان شمالی در مورد آیین های عزاداری در این استان می گوید: عزاداریهای خراسان شمالی از 60 سال پیش تاکنون تغییر چندانی نکرده است.
قاسم مهرنیا می افزاید: از یک ماه قبل از آغاز ماه محرم، یعنی از ماه ذی الحجه هیئت های مذهبی به تکاپو می افتند و در هر محلی که حسینیه یا هیئت عزا داری بود، اهل محل را دعوت می کردند تا برای هر چه بهتر انجام شدن عزاداریها و آیین های مذهبی اقدامات لازم را انجام دهند.
وی بیان می کند: حسینیه ها نظافت می شد و کم و کسری هر حسینیه به دست اهل هر محل برطرف می شد.
وی اضافه می کند: از ده ها سال پیش رسم است که در دهه اول محرم حسینیه های خراسان شمالی به ویژه شهرستان بجنورد با حلیم که غذایی متشکل از گوشت و گندم است از میهمانان و عزاداران امام حسین(ع) پذیرایی شود و این رسم اکنون نیز ادامه دارد.
مهرنیا می گوید: با آغاز محرم، حسینیه ها را سیاه پوش می کردند، کتیبه می زدند و علم ها را می بستند و سپس بعضی حسینیه ها از اول محرم و بعضی از دوم و یا سوم محرم به پخت حلیم و توزیع آن بین مردم می پرداختند و از شب هفتم ماه محرم هم هیئت های عزاداری حرکت کرده و در کوچه ها و خیابانها عزاداری می کردند.
وی ادامه می دهد: در گذشته از چراغ و فانوس، هیئت ها برای دسته روی استفاده می کردند و این کار ادامه داشت تا روز تاسوعا که به نام "قمر بنی هاشم" هیئت ها و دسته های عزاداری به سوی مساجد می رفتند و پس از عزاداری به حسینیه ها برمی گشتند و برای شب عاشورا آماده می شوند.
مهر نیا ادامه می دهد: در هر حسینیه شمع روشن می کردند و هر کس نذر و نیازی داشت به حسینیه ها می آمد و با روشن کردن شمع و دادن کمک نقدی به حسینیه ها،حاجت خود را از امام حسین(ع) می خواست و پس از این که هیئت ها از سیه پوشان پذیرایی می کردند دسته های عزاداری به سوی بارگاه امام زاده سید عباس بن موسی بن جعفر(س) "معصوم زاده" حرکت می کردند.
وی بیان می کند: امروزه هیئت های مختلفی در بجنورد فعالیت می کنند در گذشته هفت هیئت در بجنورد بود که قدیمی ترین آنها، هیئت کربلایی اکبر خشت پز، هیئت رجب نیا، دروازه گرگان، شاه رضا، منتظری، حریری و تایب علی بود که در شب عاشورا و صبح عاشورا در معصوم زاده گردهم می آمدند و در آن هنگام به علت نبود برق از چراغ توری برای ایجاد روشنایی لازم استفاده می شد.
این شاعر ادامه می دهد: چند هیئت از این تعداد، شبیه خوانی داشتند و شبیه خوانها در مقابل هیئت حرکت می کردند، اولیا خوان لباس سبز می پوشید و اشقیاء خوان لباس قرمز و چند تخت روان هم تهیه میشد که به عنوان بارگاه یزید توسط چهار نفر حمل می شد، و شمر و یزید هم در این تخت های روان به شکل نمادین به شراب خواری می پرداختند.
وی اظهار می دارد: حجله گاه و گهواره ای نیز تدارک دیده می شد که نمادی از حضرت علی اصغر(ع) بود و کجاوه را در مسیر راه حرکت می دادند و چند شتر هم توسط عشایر و چادر دارها هر سال در آیین عزاداری به حمل اسرا اختصاص داشت و بر روی شتران کودکان و عده ای به عنوان اسیر سوار می شدند و همراه با هیئت ها حرکت می کردند و شبیه خوانی در حدود سه یا چهار ساعت ادامه داشت و مردم نیز همراه دسته های عزاداری حرکت می کردند تا به معصوم زاده برسند.
وی در مورد مراسم شام غریبان نیز می گوید: مراسم شام غریبان امروزه گرمی سابق را ندارد،در گذشته نقش جوانان ما در شام غریبان پر رنگ تر بود و در ماههای محرم و صفر حضور فعالی در مراسم مختلف به ویژه شام غریبان داشتند.
مهر نیا می گوید: جوانان در شب شام غریبان، در هیئت اسرا با شمعهایی که در دست داشتند محله به محله می رفتند و در آن شب، همه چراغهای خانه ها را خاموش می کردند و در هر محل و یا منطقه ای که می رسیدند توقف کرده به عزاداری و همدردی با اسرای کاروان امام حسین(ع) می پرداختند.
وی بیان می کند: در روز سوم پس از شهادت امام حسین(ع) هیئت ها به هیئت های دیگر می رفتند و هیئت میزبان و میهمان به عزاداری می پرداخت و در تابوتی نمادین که بدن امام حسین(ع) قرار داشت، دستی با انگشتری بیرون از تابوت دیده می شد و ساربان که اسم او "بژدل" بود می آمد تا انگشت مبارک امام را قطع کند و انگشتری وی را به یغما ببرد،دیدن این صحنه تاثیر فراوانی بر روی حضار می گذاشت و صدای ناله و شیون مردم را به آسمان بلند می کرد.
وی ادامه می دهد: در اربعین نیز تمام هیئت ها به قالب متحده حسینی به معصوم زاده می رفتند و پس از مراسم عزاداری برمی گشتند و پذیرایی می شدند و سپس در مسجد جامع مجلس ختم برگزار می شد.
وی با بیان اینکه یکی از عالمان بجنورد که در سالهای دور آیت الله مرتضوی بود، به منبر می رفت و از همه کسانیکه در عزاداری شرکت کرده بودند تشکر می کرد می گوید: در روز شهادت امام رضا(ع) که مصادف با چهل و هشتمین روز شهادت امام حسین(ع) بود هیئت متحده حسینی به سوی مشهد برای عزا داری حرکت می کردند و در مشهد بجنوردیهای مقیم برای استقبال از کاروان عزادران به پنج یا شش کیلومتری مشهد می آمدند و همراه با عزا داران به سوی محل استقرار آنها حرکت می کردند.
مهرنیا می گوید: اقوام کرد عزاداریهای گرمی داشتند، و قبل از روز عاشورا علمی داشتند که آن را خانه به خانه در روستاهای کرد نشین می چرخانند، گله داران گوسفندان نذری خود را به حسینیه ها می دادند و آنها با طبخ گوسفندان و پخت حلیم از میهمانان امام حسین(ع) پذیرایی می کردند.
مهرنیا ادامه می دهد: دراین ایام اقوام کرد آنچنان که هم اکنون نیز مرسوم است پخت فطیر و قتلمه که نوعی نان مخصوص خراسان شمالی است و توسط زنان رواج دارد می پرداختند و در روز عاشورا و تاسوعای حسینی بین مردم توزیع می شود.
وی می گوید: در روز عاشورا کردها از روشن کردن تنور و پخت غذا خود داری می کردند تا با اسرای دشت کربلا ابراز همدردی کنند.