به گزارش خبرنگار مهر، جلسه نقد و بررسی مجموعه داستان «چتر کبود» نوشته جواد افهمی، عصر دیروز پنجشنبه 5 بهمن با حضور محسن حکیممعانی، فرحناز علیزاده، سیروس نفیسی، نویسنده اثر و علاقهمندان ادبیات داستانی در فرهنگسرای اخلاق برگزار شد.
حکیممعانی در این برنامه گفت: نویسندگان داستانهای اجتماعی باید در شخصیتپردازی احتیاط کنند تا شخصیتهایشان تبدیل به تیپ نشوند. جواد افهمی در نوشتن داستانهای اجتماعیاش در این مجموعه، تمهید جالبی را آگاهانه و ناآگاهانه به کار برده است که ضمن اینکه رئالیسم عریان و جدی را در داستانش به کار گرفته است و قائل به این است باید جامعه را اینگونه نشان داد، ولی قضاوتگری نکرده است و این باعث شده است که 2 معضل که در داستانهای اجتماعی بروز میکند، در این داستانها نباشد.
وی افزود: تمهید افهمی باعث شده است که اولا معضل احساساتیگری در داستانها بروز نکند و دوم این که پشت سر شخصیتهایش که میتوانند در اجتماع نمونه و مثال زدنی باشند، مخفی نشود. او با رفتار، کردار یا گفتار شخصیتها داستانش را پیش میبرد و خودش را درگیر این نمیکند که الزاما از آنها کاراکترهایی که کارهای مشخص و معین میکند، بسازد. روایت داستان هم به نوع کاری که افهمی میکند، کمک کرده است.
این منتقد در ادامه گفت: روایتها در این داستانها روایتهای خشک و سرد هستند. البته خشک و سرد بودن روایتهای جواد افهمی به این معنی است که او با توصیف و لحن جانبدارانه از وقایع، از هیچ کسی حمایت نمیکند. البته در داستان «کار خودته» آن لحن خونسرد راوی که تنها داستان راوی اول شخص مجموعه هم هست، از دست میرود. دلیلش هم مشخص نیست. شاید ارتباطی میان انتخاب راوی اول شخص و عدم آن خونسردی در روایت وجود داشته باشد. به نظرم اگر قرار است «چتر کبود» را یک مجموعه یک دست تلقی کنیم، این داستان اجازه این کار را نمیدهد.
نویسنده مجموعه داستان «ارواح مرطوب جنگلی» گفت: همه داستانها، داستانهای کوتاهی هستند که از نظر داستانی، ساختار درستی دارند و همه عواملشان سر جای خود است، اما شخصیتها در داستان «کار خودته» از آب در نیامدهاند. به نظرم این داستان خیلی جای کار داشت. داستان دیگری هم که در این مجموعه از نوع روایت تخطی میکند، داستان پایانی است که در آن متوجه نمیشویم قضاوتهایی که راوی میکند، چقدر منطبق بر واقعیت بیرونی است.
حکیممعانی ادامه داد: جواد افهمی نویسندهای است که قرار است به اجتماع بپردازد و درگیر تیپ ساختن از شخصیتهایش نمیشود. در داستانهای اجتماعی مهم این است که انسان را در یک اجتماع ببینیم نه این که او را مانند قطرهای از دریا بدانیم چون در این صورت دیگر شخصیتپردازی نخواهیم داشت. شخصیتهای افهمی اکثرا چند بعدی هستند و یک ساحت ندارند که فقط رو به آنها باشید و تکلیفتان با آنها روشن باشد.
این منتقد گفت: رویکرد عمده افهمی در داستانها، جنگ است و به نظرم نگاه او به جنگ، نگاه قابل تاملی است. میتوانیم در داستان چند برخورد با جنگ داشته باشیم. یک برخورد جنگ بد است که داستانهای ضد جنگ از این جا سرچشمه میگیرند. در مقابل هم داستانهای وجود دارند که ضدجنگ نیستند و جنگ را در محملی از هیجان و قهرمانپروری میبینند. نوع درگیر روایت آدمهای واقعی و روابطشان با هم در جنگ است که در مقابل داستانهای جنگهای اسطورهای قرار دارد. نمونه دیگر هم جنگ حادثههاست. افهمی از هر چند نوع در کارش استفاده میکند ولی داستانهای جنگی افهمی اکثراً ضدجنگ هستند و آدمهایش واقعیاند. البته جنگ در داستانهای افهمی، جنگ حادثهای و هیجانانگیز هم هست.
در ادامه فرحناز علیزاده گفت: از 11 داستان کتاب، 5 داستان درباره جنگ و تبعات جنگ است و افهمی برای این که در این داستانها شعار نداده باشد و به حس سانتیمانتالیسم دامن نزده باشد، از دیدگاه نمایشی و بیرونی در این داستانها استفاده کرده است. همین مطلب یعنی نمایش دادن به جای کنش، باعث میشود که خواننده با متن جلو بیاید. خونسردی در راویت در بیشتر داستانهای کتاب وجود دارد چون دیدگاه روایت بیرونی و نمایشی است. داستانهای غیرجنگی مجموعه هم به مسائل و معضلات اجتماعی نظر دارد.
وی افزود: نویسنده جبههگیری و قضاوت ندارد و همین است که خواننده را پس نمیِزند، ولی در بعضی از داستانها جبههگیری نویسنده را میتوان دید. مساله دیگر شخصیتها و کنشهایی است که انجام میدهند. افهمی شخصیتهایش را در موقعیتهای خاص قرار میدهد. شخصیتها در موقعیتهای خاص، کنشهایی دارند که شاید در وهله اول باورپذیر نباشد. در تک تک داستانها میتوان به آدمهایی اشاره کرد که از دیگران سوء استفاده میکنند. یک نکته دیگری که در داستانهای اجتماعی کتاب وجود دارد، حکایت آدمهای فرودست جامعه است.
در ادامه جلسه افهمی به سئوالات حاضران در جلسه پاسخ داد.