به گزارش خبرنگار مهر، شیخ محمود در جوانی به مبارزه با استعمار روسیه پرداخت و پس از عقب نشینی نیروهای روس به شهر سنندج آمد و در مسجد دارالاحسان به تحصیل علوم دینی مشغول شد و در مذهب امام شافعی جواز افتاء دریافت کرد و سپس در روستای بایوه مریوان ازدواج کرد و به نشر احکام و مسائل اسلامی پرداخت در این زمان رضا خان فرمان کشف حجاب را صادر کرد و همزمان با آن برخی روحانیان فضای ایران را برای زیستن نامناسب دیدند از این روی مهاجرت کردند.
شیخ محمود نیز از این میان به شهر پینجوین عراق رفت و در آنجا به فعالیت دینی پرداخت. فرزندش لطیف در این شهر دیده به جهان گشود. لطیف تحصیلات را از ابتدا نزد پدرش آغاز کرد، صرف و نحو و قرائت قرآن کریم را از او آموخت و سپس به روستای بایوه از توابع شهرستان مریوان آمد و شاگرد ملا عبدالله بایوه ای شد. از بایوه به سلیمانیه عراق رفت و دوره دانشسرای علوم اسلامی سلیمانیه را به پایان رساند.
بعد از دانشسرا به مسجد ملا واحد رفت و از محضر عبدالرحمن کول، شیخ محمد قره داغی و سید نجم الدین حسامی بهرمند شد و موفق به دریافت جواز افتاء در مذهب امام شافعی شد آنگاه به پنجوین بازگشت و در مسجد حاجی رشید به امامت جماعت و تدریس علوم دینی پرداخت. پس از مدتی مدرسه علوم دینی امام محمد غزالی را در مسجد حاجی رشید بنیان نهاد و به ترتیب شاگردانی زیرک و نکته بین و آگاه به همه مسائل را تربیت کرد.
روحیه انتقادی ملا لطیف در تربیت شاگردان برای حکومت حزب بعث قابل توجیه نبود، از این روی حکومت بعث مدرسه مذکور را تعطیل کردند.
پس از جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ملا لطیف به روستای قرکه در شش کیلومتری سلیمانیه رفت و در مسجد قرگه به وعظ و خطابه و امامت جماعت پرداخت و به تبلیغ علیه حکومت حزب بعث پرداخت و به دلیل افکار مارکسیستی اوایل سال 1364 بر اثر فشارهای گروهک ها و نیروهای بعثی ناگزیر به ایران روی آورد و بعد از مهاجرت به ایران در شهر سنندج شورای روحانیان کردستان عراق را تاسیس کرد و خود دبیر شورای مذکور شد.
خیلی زود شاخه نظامی شورا تشکیل و در ادامه این شورا به تشکل قرآن مشهور شد، ملا لطیف نیز یکی از اعضای شورای فرماندهی تشکل بود که با قرارگاه رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری می کرد و در پیشاپیش سربازان به قلب دشمن حمله می کرد تا آن که 16 مرداد ماه 1365 در منطقه بوسکان "هزار قلعه حلوان" در 20 کیلومتری سلیمانیه داخل خاک عراق بر اثر ترکش خمپاره مجروح شد او را به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انتقال دادند ولی جراحاتش شدید بود و پس از 11 روز عاقبت 27 مرداد ماه به درجه شهادت نائل آمد و پیکر پاکش را در بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده اند.
فعالیت ها، افکار و خصوصیات اخلاقی و اجتماعی
ملا لطیف پنجوینی با مطالعه وسیع و آگاهی عمیقی که نسبت به مسائل فقهی داشت همچنین با توجه به شناختی که از شخصیت صدام حسین و تفکر حزب بعث عراق داشت علیه رژیم عراق اعلام جهاد کرد که این فتوا در رسانه های گروهی منطقه منتشر شد و ضربه مهاکی بر پیکر ارتش صدام آورد.
شهید پنجوینی برخی مواقع با حضور در مراکز صدا و سیمای کردستان و کرمانشاه به ارشاد و راهنمایی جوانان می پرداخت و متناسب با این اهداف گاه دست به قلم می برد و مقالاتی را در مطبوعات به چاپ می رساند.
شهید پنجوینی مردی صاحب اندیشه و ذوق بود و در خلوت خود گاه زمزمه ای سر می کرد و شعری می سرود که هم اکنون چند کتاب از او به یادگار مانده است که از آن جمله این کتاب ها قابل ذکر است تجوید قرآن به زبان کردی، صرف و نحو عربی، احکام و مسائل شرعی و ترازوی رهنمونی.
شهید پینجوینی در سومین کنفرانس اندیشه اسلامی به نمایندگی از طرف علمای عراق مقاله ای قرائت کرد که مورد توجه حاضران در این کنفرانس قرار گرفت.