به گزارش خبرنگار مهر، محمد حسین جعفریان در آخرین نشست حکایت شعر دفتر شعر حوزه هنری که به بررسی کارنامه شعری او اختصاص داشت در سخنانی با اشاره به اینکه میتوان شعر را نیز مانند یک اثر سینمایی ویرایش کرد اظهار کرد: سالها قبل در صفحه ادبی «بشنو از نی» در روزنامه جمهوری اسلامی نوشتم که شعر در آینده راهی ندارد؛ جز اینکه قصهگو باشد و اگر کسی در آینده آن را بخواند و به آن گوش بسپارد، به همین دلیل است. لذا شاعرانی در روبرویی با مخاطب خود موفق خواهند بود که آنچه را که میگویند به واقع در شعرشان به تصویر بکشند.
وی ادامه داد: به طور عمده هر شاعری که در حوزه سینما وارد شده، موفق بوده است. شاعران شعر را بهتر میبینند و بهتر میتوانند وقایع را مرتب کنند. یادم هست در سالهای پس از پایان جنگ برای نوشتن متن گفتگوی یک فیلم مستند با گروه روایت فتح به کوزوو رفتم. قرار بر این بود که یک مستندساز حرفهای فیلم بسازد و من هم متن بنویسم، اما خواستم که دوربینی هم به من بدهند تا تصاویر حاشیهای را بگیرم. زمانی که به ایران بازگشتیم و در ساخت فیلم 70 درصد از تصاویر من استفاده شد و 30 درصد از تصاویر خود فیلمساز؛ جدای از دردسرهای این مساله علت این موضوع این بود که من شاعر بودم و میدانستم ماجرا چیست.
جعفریان افزود: من به عنوان یک شاعر و مستندساز به افغانستان رفتم و صحنههایی را دیدم که به زبان شعر قابل بیان کردن نبود. لذا دوربین به دست گرفتم و ضبطشان کردم. شاید اگر میخواستم درباره همه آنچه دیدم شعر بگویم نمیتوانستم حق مطلب را ادا کنم و به همین خاطر است که تاکید دارم شعرا فیلمسازان خوبی خواهند بود.
وی در ادامه با اشاره به تاثیر شعر خود از سایر شاعران افزود: من در شعرم از احمد شاملو و فروغ فرخزاد تاثیر گرفتهام؛ البته از شاملو کمتر و از فروغ فرخزاد بیشتر و همینطور از برخی شاعران عرب زبان.
جعفریان ادامه داد: جنگ که تمام شد در عرصه شعر سپید دست و پای بچههای انقلاب و جنگ کمتر باز شده بود و آنها در این حوزه به رسمیت شناخته نمیشدند. در این میان من و چند نفر دیگر از دوستان مدعی این قالب شدیم. البته نگاهمان به شعر به معنی شاعر خاص بودن و مخاطب خاص داشتن نبود، بلکه به نوعی میخواستیم روی جریان روشنفکری را کم کنیم و بگوییم که ما هم میتوانیم. میخواستیم بگوییم که جوهر شعر انقلاب در حوزه شعر سپید هم توانایی دارد.
جعفریان ادامه داد: وقتی این اتفاق افتاد حس کردم که باید به دنبال دغدغههای دیگرم بروم و آدمی نشوم که فقط تابلوی شعر دارد. جدای از این، سینما فضای جذاب و پرکششی دارد که بیش از هر موضوع دیگری میتوان مخاطب را در آن نگاه داشت.