غلامرضا امامی در مراسم نکوداشت سیمین دانشور گفت: سیمین، آل احمد نبود، بلکه سیمین دانشور بود و یک شخصیت مستقل داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نکوداشت سیمین دانشور با حضور سعید محبی، علی خلاقی و غلامرضا امامی صبح امروز جمعه 22 اردیبهشت در غرفه سرای اهل قلم واقع در بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.

امامی در این نشست گفت: در چنین برنامه‌هایی سخنان بسیاری باید گفت که در شان متوفی نیست، ولی من پذیرفتم که در نکوداشت سیمین دانشور سخن بگویم. سخن گفتن از او هم برایم سهل است و هم ممتنع. برای صحبت کردن از او واژه‌ها به کمکم نمی‌آیند، چون تصویرها مثل یک فیلم سینمایی پرتنش از مقابل چشمانم می‌گذرد.

وی افزود: من به برکت سیمین با داستان، ادبیات و هنر آشنا شدم و به برکت جلال با جامعه. جلال مرا در روزگار نوجوانی‌ام خانه نقلی کوچکش مهمان کرد و بر سر سفره مهر او بود که با سیمین دیدار کردم. دیدار با این بانوی بزرگ و با شور آل احمد برایم بسیار شیرین بود. همیشه و حتی زمانی که یک هفته قبل از درگذشتش، سیمین را دیدم به کوهی بزرگ و آرام می‌ماند.

این نویسنده گفت: راستش من جلال را چون دریا می‌دیدم که همیشه و همه‌جا پرجوش و خروش بود و پرحرکت. شگفتا که این دو در نهایت مثل سمبل‌هایی که در ذهن داشتم، دنیا را ترک کردند. جلال در کنار دریا چشم از جهان فروبست و سیمین در کنار کوه البرز.

امامی ادامه داد: سیمین، هرگز سیمین آل احمد نبود. سیمین دانشور بود. او یک وجود مستقل و عاری از دروغ، دغل و ریا بود. سیمین نویسنده‌ای بزرگ از یک خاندان روشنفکر بود؛ پدرش پزشک بزرگ شیراز و مادرش نقاشی چیره‌دست. جلال هم از یک خاندان متعبد و شاید تا حدی متحجر و نمادی از فرزندی که از خانه می‌گریزد بود. شاید سیمین برای او پناهی بود و این سید به قول سیمین جوشی و یک مشت عصب در کنار او این کوه بلند و آرام، آرامش می‌یافت.