کتاب"محمد" برپایه کهن‏ترین منابع که شرح حال زندگی پیامبر(ص) ازشجره نامه وی از ساخت خانه خدا توسط ابراهیم تا وفات و خاکسپاری آن حضرت است نوشته مارتین لینگز با ترجمه سعید تهرانی نسب از سوی انتشارات حکمت امسال برای چاپ اول منتشر شده است.

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: "محمد"(ص) کتابی است تحول‏زا که خواندنش برای بسیاری از خوانندگان یک"حادثه" بوده و سبب این خاصیت همان حقیقتی است که عنوان این کتاب به صراحت بیان می‎کند. جویندگان معنی زندگی و مترصدان "نشانه" لاجرم با این سؤال مواجه‎اند: این"بشر" کیست و نیروی مؤیدش چیست؟ کسی که نزدیک به 1420 سال پس از وفاتش، در یکی از تاریک‏ترین دوره‎ها، "دورتر فروش و پرفن" حاضر، نویسنده حقیقت جویی از گوشه‏ای از آن کره زمین آن‎قدر شیفته او می‎شود و آن‏قدر معرفت کسب می‎کند که چنین مجدانه و عاشقانه درباب زندگیش به تحقیق و تتبع دست زند .

نویسنده در این کتاب معتقد است حتی بسیاری از مسلمانان عصر ما قدر خداوند را به درستی نفهمیده‏اند و اینکه وقتی(مخصوصا علی‏رغم تلاش‏های پیگیر بشری) واقعیاتی ماندگار و مؤثر باقی می‎مانند، به اراده و مشیت خداوند چنین‏اند و درپایداری آنها اسراری نهفته است.

مارتین لینگز در 1937 از دانشگاه آکسفورد درجه کارشناسی ارشد در رشته ادبیات انگلیسی گرفت وی مدتها استاد "انگلیسی انگلوسکسون و دوره میانی" در لیتوانی بوده است. وی در ابتدا بر مذهب پروتستان کلیسای انگلیس بود ولی بعداً مسلمان شد.

موضوع این کتاب سیره و شیوه کسی است که پیش از بعثت تا به امروز از بارزترین صفاتش "امانتداری" بوده است. وقتی داستان زندگی آن وجود ذی‎جود با قلم رسا و هنرمندانه این نویسنده نگاشته شده آنقدر شیرین و معطر گشته که زندگی خود نویسنده راهم به شهادت ده‏ها تن از همسایگان، دوستداران و شاگردانش به شیرینی و عطر تبدیل کرد.

این کتاب در 85 قسمت نوشته شده که خانه خدا، نیاز به یک پیامبر، اهل بیت، اولین وحی‎ها، اوس و خزرج، رهبران قریش، حبشه، توطئه، هجرت، آستانه جنگ، جنگ بدر، جنگ احد، بنی نضیر، صلح و جنگ، خندق، بنی قریظه، سرگردانی قریش، پس از حدیبیه، پس از خیبر، نقض پیمان صلح، فتح مکه، جنگ حنین و محاصره طائف، تبوک، پس از تبوک، حجة الوداع، انتخاب، و جانشینی و خاکسپاری از جمله بخشهای این کتاب است.

درصفحه 610 کتاب در بخش جانشینی و حاکسپاری چنین آمده است: پس از نماز، اهل بیت و خانواده تصمیم گرفتند او را برای مراسم تدفین آماده کنند، اما درباره اینکه این کار چگونه باید انجام شود اتفاق نظر نداشتند. آن‎گاه خداوند همه آنها را به خواب برد و هرکدام در خواب خود صدایی شنید که می‎گفت: "پیامبر رابا جامه‏اش بشویید." پس آنها به حجره عایشه رفتند، که او آن وقت آن را تخلیه کرده بود، و اوس بن خَولی خزرجی تقاضا کرد اجازه دهند او به عنوان نماینده انصار در آنجا حاضر شود. عباس و پسرانش ، فضل و قَثم ، به علی[ع] کمک می‎کردند بدن پیامبر را بگرداند، در حالی که اسامه با کمک شقران، که یکی از برده‏های آزاد شده پیامبر بود روی او آب ریختند و علی روی همه قسمت‏های آن جامه پشمی بلند دست می‏کشید و می‏گفت:" عزیزتر از پدر و مادرم، در حیات و ممات، چقدر نیکویی!" حتی پس از گذشت یک روز به نظر می‏رسید بدن پیامبر فقط در خواب فرورفته است، تنها تنفس و نبض و گرما نداشت.