به گزارش خبرگزاری مهر ، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت ضمن برشمردن برخی نقاط قوت دولت، اقتصاد مقاومتی را تنها راه ادامه روند پیشرفت کشور دانستند و تأکید کردند: استفاده از همه ظرفیتهای بخشهای دولتی و غیردولتی، اهتمام جدی به حل مشکلات معیشتی مردم، مبارزه با مفاسد اقتصادی، حمایت از تولید ملی و مبارزه با اسراف از لوازم اقتصاد مقاومتی است.
متن کامل بیانات ایشان به این شرح است : این مناسبت، همراه و آمیخته است با یاد شهیدان عزیزمان، شهید رجائى و شهید باهنر و همچنین شهید عراقى؛ که اینها چهرههاى درخشانى هستند. زنده نگهداشتن نام این شهدا، در واقع زنده نگهداشتن گفتمان انقلاب و ارزش شهادت است. همچنین این مناسبت فرصتى است براى ما که از خدماتى که در قوهى مجریه انجام میگیرد، تشکر کنیم؛ چه آنچه که مدیران ارشد دستگاهها انجام میدهند، و چه آنچه که بدنهى دستگاهها تا ذیل تلاش میکنند. خوشبختانه امروز یک تلاش جمعى وجود دارد. این فرصت هفتهى دولت، فرصت تشکر از اینها را هم به ما میدهد. براى خود شما هم در واقع یک فرصتى است؛ نه فقط فرصت ارائهى گزارش و کارهائى که انجام گرفته، تا ذهن مردم با حقایق آشنا شود - که این البته لازم است - بلکه علاوهى بر این، فرصت ارزیابى درونى خود مسئولان قوهى مجریه است؛ قوّتها و ضعفها را واقعاً بررسى کنند، ارزیابى کنند و بشناسند آنچه را که مایهى پیشرفت آنها شده، آنها را تقویت کنند؛ و همچنین آنچه را که مایهى عقبماندگىها و ضعفهائى شده که در جامعه و در زندگى مردم هم مشهود است، برطرف کنند. یعنى این فرصت هفتهى دولت را براى خودتان هم یک فرصتى بدانید؛ بخصوص که امسال، سال آخر این دولت است.
من کاملاً یادم هست که در جلسهاى که در اولین مناسبت هفتهى دولت با همین دوستانى که اغلبشان حضور دارند، داشتیم، عرض کردیم که فرصتها مثل برق و باد میگذرد. حالا هم ملاحظه میکنید که از این فرصت طولانى و خوب، عمدهاش گذشت؛ یک سالش باقى است. البته یک سال هم فرصت بزرگى است. نباید تصور کرد که ما در این یک سالى که باقى مانده، چه کار میتوانیم بکنیم؛ نه، در همین یک سال کارهاى بسیار زیاد و بسیار مهمى میتوانید انجام دهید. این سال آخر دولت شما، سال مهمى هم هست؛ هم از جهت شرائط بینالمللى و شرائطى که وجود دارد، سال بسیار مهمى است - یعنى شما در حال مواجهه با زورآزمائى قدرتهاى مستکبر هستید که دارند همهى توانشان را خرج میکنند، شاید بتوانند شما را به عقبنشینى و قبول شکست وادار کنند؛ شما هم باید از همهى توانتان استفاده کنید تا بتوانید این توهّم باطل ذهن دشمن را به هم بزنید - هم از جهت آخرین بودن. در واقع شما در سال آخر میخواهید این کتاب طولانى و پر حجم خدمات دولت را شیرازهبندى کنید و آماده کنید و تحویل بدهید. یعنى باید واقعاً امسال کار اگر نگوئیم جدىتر از همیشه باشد، بلاشک باید در این سال آخر هیچگونه کوتاهى و سستىاى در کار نباشد.
خوشبختانه کشور در حال پیشرفت است - با قطع نظر از آمارهائى که خود ما میدهیم - رصدکنندگان جهانى هم همین را میگویند؛ آنها هم تصدیق میکنند که کشور از جهات مختلف در حال پیشرفت است. البته بعضىها توهّماتى میکنند، که توهّمات درستى نیست؛ ناشى از ارزیابى درستى نیست.
خب، دشمنان ما اقدامهاى جدیدى هم دارند میکنند، که این اقدامها تدابیر و راهکارهاى جدیدى میطلبد؛ این را همیشه باید توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمى را میگیرند، ما در مواجههى با آن تصمیم مشغول فعالیت میشویم و اقدامى را انجام میدهیم؛ خیلى خوب، این کار بسیار خوب است؛ منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمائید که مشکل جابهجائى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس میزدید و میگفتید؛ یا مشکلى را که در خرید و فروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس میزدیم. راهها را از پیش آماده کنید. الان هم همین جور است. یعنى تصور نشود که دشمن از ادامهى دشمنىهاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهِ کارند. چون کارهائى که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتماً دنبال راهکارهاى دیگرى خواهند بود - که البته آنها هم به نتیجه نخواهد رسید - شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید.
یک حرفى اینجا گفته شد، قبلاً هم با من مطرح شده، که تمرکز در تصمیمگیرىهاى اقتصادىِ قوهى مجریه لازم است. البته من این را کاملاً قبول دارم؛ یعنى بلاشک در تصمیمگیرىهاى کلان، در مسائل اساسى - که فعلاً اساسىتر از همه، مسائل اقتصادى است؛ و بخصوص آنچه که مربوط به معیشت مردم است و فشارهائى که دشمن میخواهد بر مردم وارد کند - باید تمرکز در تصمیمگیرى باشد؛ منتها توجه کنید که این تمرکز در تصمیمگیرى، معنایش تمرکز تصمیمگیرى در دولت است؛ یعنى همهى افرادى که در بخشهاى مختلف دولت با آقاى رئیسجمهور همکارى میکنند، باید مسئولیت مشترک احساس کنند - یعنى هماهنگى کنند - در دولت، همه با هم تصمیم بگیرند. در این زمینه، مسئلهى مسئولیت مشترک را واقعاً باید در دولت جدى گرفت. هر کارى که یک وزارتخانهاى انجام میدهد، همهى وزرا و مسئولینى که دور میز هیئت دولت مىنشینند، باید احساس کنند که در این تصمیمگیرى یا در این اقدام، سهیم و شریکند. اگر این شد، آن وقت کارها با هماهنگى پیش میرود؛ نه اختلاف در عملکرد، نه اختلاف در فهم مسائل، نه اختلاف در آمارها، پیش نمىآید.
همهى توان هم باید به میدان و به صحنه بیاید. کشور ظرفیتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهاى بالائى هست، هم در بیرون دولت. من مىبینم گاهى اوقات بعضى از مسئولین بخشها، از افرادى که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکرى میگیرند؛ این کار خوبى است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادى هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکارى کنند؛ از نیروهاى اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهاى کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است.
خب، نقاط قوّتى وجود دارد؛ ضعفهائى هم وجود دارد. در جمعبندى نقاط قوّت و نقاط ضعف، وقتى ما نگاه میکنیم، ترجیح را به نقاط قوّت میدهیم؛ لیکن این معنایش این نیست که ما ضعفها را نباید برطرف کنیم. خب، در طول این چند سال در کشور کارهاى وسیع عمرانى انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهاى مختلف؛ اینها واقعاً کارهاى مهمى است؛ این یک رویکرد بسیار مهمى در حرکت دولت است. از این قضیه بگیرید، تا پیشرفتهاى چشمگیرى که در زمینهى علم و فناورى به وجود آمده. این پیشرفتهائى که در این چند سال در زمینهى علم و فناورى صورت گرفته، خیلى قابل توجه است.
در زمینهى ارتقاء جایگاه کشور در عرصهى سیاست خارجى و مسائل بینالمللى هم همین جور است. امروز در عرصهى سیاست خارجى، ثقل و وزنهى کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثى هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بودهایم - که آن، داستان جداگانهاى دارد - به نظر ما آن هم خیلى مهم است.
یک بخش دیگر از این نقاط قوّتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مسئلهى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است.
من کاملاً یادم هست که در جلسهاى که در اولین مناسبت هفتهى دولت با همین دوستانى که اغلبشان حضور دارند، داشتیم، عرض کردیم که فرصتها مثل برق و باد میگذرد. حالا هم ملاحظه میکنید که از این فرصت طولانى و خوب، عمدهاش گذشت؛ یک سالش باقى است. البته یک سال هم فرصت بزرگى است. نباید تصور کرد که ما در این یک سالى که باقى مانده، چه کار میتوانیم بکنیم؛ نه، در همین یک سال کارهاى بسیار زیاد و بسیار مهمى میتوانید انجام دهید. این سال آخر دولت شما، سال مهمى هم هست؛ هم از جهت شرائط بینالمللى و شرائطى که وجود دارد، سال بسیار مهمى است - یعنى شما در حال مواجهه با زورآزمائى قدرتهاى مستکبر هستید که دارند همهى توانشان را خرج میکنند، شاید بتوانند شما را به عقبنشینى و قبول شکست وادار کنند؛ شما هم باید از همهى توانتان استفاده کنید تا بتوانید این توهّم باطل ذهن دشمن را به هم بزنید - هم از جهت آخرین بودن. در واقع شما در سال آخر میخواهید این کتاب طولانى و پر حجم خدمات دولت را شیرازهبندى کنید و آماده کنید و تحویل بدهید. یعنى باید واقعاً امسال کار اگر نگوئیم جدىتر از همیشه باشد، بلاشک باید در این سال آخر هیچگونه کوتاهى و سستىاى در کار نباشد.
خوشبختانه کشور در حال پیشرفت است - با قطع نظر از آمارهائى که خود ما میدهیم - رصدکنندگان جهانى هم همین را میگویند؛ آنها هم تصدیق میکنند که کشور از جهات مختلف در حال پیشرفت است. البته بعضىها توهّماتى میکنند، که توهّمات درستى نیست؛ ناشى از ارزیابى درستى نیست.
خب، دشمنان ما اقدامهاى جدیدى هم دارند میکنند، که این اقدامها تدابیر و راهکارهاى جدیدى میطلبد؛ این را همیشه باید توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمى را میگیرند، ما در مواجههى با آن تصمیم مشغول فعالیت میشویم و اقدامى را انجام میدهیم؛ خیلى خوب، این کار بسیار خوب است؛ منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمائید که مشکل جابهجائى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس میزدید و میگفتید؛ یا مشکلى را که در خرید و فروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس میزدیم. راهها را از پیش آماده کنید. الان هم همین جور است. یعنى تصور نشود که دشمن از ادامهى دشمنىهاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهِ کارند. چون کارهائى که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتماً دنبال راهکارهاى دیگرى خواهند بود - که البته آنها هم به نتیجه نخواهد رسید - شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید.
یک حرفى اینجا گفته شد، قبلاً هم با من مطرح شده، که تمرکز در تصمیمگیرىهاى اقتصادىِ قوهى مجریه لازم است. البته من این را کاملاً قبول دارم؛ یعنى بلاشک در تصمیمگیرىهاى کلان، در مسائل اساسى - که فعلاً اساسىتر از همه، مسائل اقتصادى است؛ و بخصوص آنچه که مربوط به معیشت مردم است و فشارهائى که دشمن میخواهد بر مردم وارد کند - باید تمرکز در تصمیمگیرى باشد؛ منتها توجه کنید که این تمرکز در تصمیمگیرى، معنایش تمرکز تصمیمگیرى در دولت است؛ یعنى همهى افرادى که در بخشهاى مختلف دولت با آقاى رئیسجمهور همکارى میکنند، باید مسئولیت مشترک احساس کنند - یعنى هماهنگى کنند - در دولت، همه با هم تصمیم بگیرند. در این زمینه، مسئلهى مسئولیت مشترک را واقعاً باید در دولت جدى گرفت. هر کارى که یک وزارتخانهاى انجام میدهد، همهى وزرا و مسئولینى که دور میز هیئت دولت مىنشینند، باید احساس کنند که در این تصمیمگیرى یا در این اقدام، سهیم و شریکند. اگر این شد، آن وقت کارها با هماهنگى پیش میرود؛ نه اختلاف در عملکرد، نه اختلاف در فهم مسائل، نه اختلاف در آمارها، پیش نمىآید.
همهى توان هم باید به میدان و به صحنه بیاید. کشور ظرفیتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفیتهاى بالائى هست، هم در بیرون دولت. من مىبینم گاهى اوقات بعضى از مسئولین بخشها، از افرادى که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکرى میگیرند؛ این کار خوبى است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادى هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکارى کنند؛ از نیروهاى اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیتهاى کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیتها زیاد است.
خب، نقاط قوّتى وجود دارد؛ ضعفهائى هم وجود دارد. در جمعبندى نقاط قوّت و نقاط ضعف، وقتى ما نگاه میکنیم، ترجیح را به نقاط قوّت میدهیم؛ لیکن این معنایش این نیست که ما ضعفها را نباید برطرف کنیم. خب، در طول این چند سال در کشور کارهاى وسیع عمرانى انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهاى مختلف؛ اینها واقعاً کارهاى مهمى است؛ این یک رویکرد بسیار مهمى در حرکت دولت است. از این قضیه بگیرید، تا پیشرفتهاى چشمگیرى که در زمینهى علم و فناورى به وجود آمده. این پیشرفتهائى که در این چند سال در زمینهى علم و فناورى صورت گرفته، خیلى قابل توجه است.
در زمینهى ارتقاء جایگاه کشور در عرصهى سیاست خارجى و مسائل بینالمللى هم همین جور است. امروز در عرصهى سیاست خارجى، ثقل و وزنهى کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثى هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بودهایم - که آن، داستان جداگانهاى دارد - به نظر ما آن هم خیلى مهم است.
یک بخش دیگر از این نقاط قوّتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مسئلهى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است.
در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاىانقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئلهى سادهزیستى مسئولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى.
یک دورهاى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد.
امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنى مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئلهى دعوت به عدالت، مسئلهى سادهزیستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است.
تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوقالعادهى کارى که خوشبختانه در دولت مشاهده میشود؛ اینها چیزهاى خوبى است. البته توجه کنید که این تلاش فراوانى که دارید انجام میدهید، با کیفیتِ خوب و با عمل کردن به آنچه که میگوئید، همراه باشد؛ روى این تکیه کنید. البته طبیعى است که شما میخواهید آنچه را که میگوئید، بتوانید عمل کنید - در این شکى نیست - اما روى این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر می شود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد.
تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوقالعادهى کارى که خوشبختانه در دولت مشاهده میشود؛ اینها چیزهاى خوبى است. البته توجه کنید که این تلاش فراوانى که دارید انجام میدهید، با کیفیتِ خوب و با عمل کردن به آنچه که میگوئید، همراه باشد؛ روى این تکیه کنید. البته طبیعى است که شما میخواهید آنچه را که میگوئید، بتوانید عمل کنید - در این شکى نیست - اما روى این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر می شود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد.
اگر از صد تا کارى که شما میگوئید، نودتایش را انجام بدهید، ده تایش انجام نگیرد، همین در ذهن مردم یک اختلالى ایجاد خواهد کرد. آنچه را که آدم احتمال میدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگوید، به صورت قطع و یقین نگوید. به نظر من این چیز بسیار مهمى است.
خب، هر بینندهاى احساس می کند و مىبیند که تلاش دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، بخصوص در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزههاى دشمن از کجا ناشى میشود، تکلیف خود را در برنامهریزىهامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکى از علل این دشمنىها، همین پیشرفتهاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیهى اسلامخواهى، با داعیهى مردمسالارى اسلامى، با داعیهى رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
عامل دوم این دشمنىها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مىآید و چهرهى همراهترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتر کنید، آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر میشود؛ این چیزِ طبیعى است.
عامل دیگر، همین حوادث منطقه است؛ این بیدارى اسلامى و آنچه که در منطقهى ما رخ داد، که حادثهى فوقالعاده مهمى است. به نظر من هنوز ابعاد عظیم این حادثهاى که در شمال آفریقا و منطقهى اسلامى ما اتفاق افتاده، براى خیلىها درست شناختهشده نیست؛ خیلى چیز عظیمى اتفاق افتاده. پشت این مسئله، دست قدرت الهى است.
خب، اگر چنانچه در این شرائط، یک ایرانِ بىدردسرِ بىدغدغه اینجا وجود داشته باشد، با همین شعارهائى که دارد، با همین کارهائى که دارد میکند، با همین پیشرفتى که محسوس است، از آن کشورها بیایند ببینند کارخانهها را، دانشگاهها را، مراکز تحقیقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بىدردسر را، بدیهى و طبیعى است که آنها میگویند الگوى خوب همین است. میخواهند این نشود. میخواهند این الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. یعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهائى به وجود بیاورند، تا آن کشورهائى که تحولى در آنها رخ داده و وارد مرحلهى جدیدى شدهاند، براى ادامهى راه، این را الگو قرار ندهند.
حالا البته بعضىها در روزنامه، در سایت، در تریبونهاى گوناگون مطالبى منتشر میکنند؛ اینکه چرا ما در دنیا دشمنتراشى کردیم که اینقدر با ما دشمنى کنند! به نظر من اینها حرفبافى است. آنچه که گفته میشود، متکى به یک تحلیل درست نیست. نه، دشمنىها خیلى طبیعى است. وقتى که امام بزرگوار بود، دشمنىها زیاد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعیفتر شود و عقبنشینى کنیم، آنها طبعاً چهرهشان بظاهر متبسمتر میشود. البته جلو مىآیند. یعنى چهره را متبسم میکنند، براى اینکه بتوانند جلو بیایند، مناطق را تصرف کنند و ما را از پیشرفت هدفهامان باز بدارند. هرچه ما در حرکت خودمان جدىتر و مصممتر باشیم، آنها ناراحت میشوند و چهرهشان عبوس میشود. البته تا حالا در این سى و سه سال آنها نتوانستند ما را متوقف کنند، بعد از این هم انشاءالله نخواهند توانست. بنابراین خوشبختانه وضعیت کشور اینجورى است. البته گرفتارىهائى هست، ضعفهائى هست، مشکلاتى هست، که باید به آنها هم توجه کنیم؛ لیکن مجموعاً وقتى انسان نگاه میکند، حرکت کشور، حرکت رو به پیشرفتى است.
به نظر من عمدهى مشکلات، آن چیزى است که مربوط به معیشت قشرهاى متوسط و ضعیف جامعه است. این ناشى از چیست؟ من اینجا نمیخواهم تحلیل کنم. قطعاً یک ضعفهائى وجود دارد؛ آن ضعفها را انسان با خود مدیران در میان میگذارد. هیچ لزومى ندارد که کسانى که دستى به میکروفن و به منبر و به اینها دارند، بنا کنند ضعفها را شمارش کردن؛ چون بیان ضعفها در فضاى عمومى، مشکلى را حل نمیکند. اگر ضعفى وجود دارد، باید به خود آن کسى که داراى ضعف است، این را گفت؛ اما آثار و نتائج آن ضعفها خب چرا، مشهود است؛ آنها را انسان میتواند مطرح کند.
آنچه که به نظر من مهم است، این است که براى قشرهاى ضعیف، مشکلات اقتصادىاى وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهى گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهدهى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ یعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملیاتىِ اقتصادى - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزى، بخشهاى دیگر - که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.
آن کسانى که از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگى است؛ یعنى افزایش نقدینگى را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانى که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانى هم که در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگىِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند.
خب، عوامل نقدینگى هم زیاد است. همین یارانههاى نقدى که داده میشود - که براى قشرهائى کار مفیدى هم بوده - خودش افزایش نقدینگى ایجاد میکند. همین کارهاى عمرانىاى که شما میکنید - که اینها دیربازده است - اینها بلاشک افزایش نقدینگى ایجاد میکند. همین مسئلهى مسکن مهر که صحبت شد، یا همین طرحهاى نیمهتمام را که افزایش میدهید، این کارى که در دولت دارند میکنند - که کار خوبى هم هست و لازم هم هست - خود اینها ایجاد افزایش نقدینگى میکند. براى این مسئله باید راهکار پیدا کنید. شما افراد صاحب علمى هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ براى اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایشیافته را هدایت کنید به سمت مراکزى که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.
بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمىآید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود.
خب، هر بینندهاى احساس می کند و مىبیند که تلاش دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، بخصوص در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزههاى دشمن از کجا ناشى میشود، تکلیف خود را در برنامهریزىهامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکى از علل این دشمنىها، همین پیشرفتهاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیهى اسلامخواهى، با داعیهى مردمسالارى اسلامى، با داعیهى رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
عامل دوم این دشمنىها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مىآید و چهرهى همراهترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتر کنید، آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر میشود؛ این چیزِ طبیعى است.
عامل دیگر، همین حوادث منطقه است؛ این بیدارى اسلامى و آنچه که در منطقهى ما رخ داد، که حادثهى فوقالعاده مهمى است. به نظر من هنوز ابعاد عظیم این حادثهاى که در شمال آفریقا و منطقهى اسلامى ما اتفاق افتاده، براى خیلىها درست شناختهشده نیست؛ خیلى چیز عظیمى اتفاق افتاده. پشت این مسئله، دست قدرت الهى است.
خب، اگر چنانچه در این شرائط، یک ایرانِ بىدردسرِ بىدغدغه اینجا وجود داشته باشد، با همین شعارهائى که دارد، با همین کارهائى که دارد میکند، با همین پیشرفتى که محسوس است، از آن کشورها بیایند ببینند کارخانهها را، دانشگاهها را، مراکز تحقیقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بىدردسر را، بدیهى و طبیعى است که آنها میگویند الگوى خوب همین است. میخواهند این نشود. میخواهند این الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. یعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهائى به وجود بیاورند، تا آن کشورهائى که تحولى در آنها رخ داده و وارد مرحلهى جدیدى شدهاند، براى ادامهى راه، این را الگو قرار ندهند.
حالا البته بعضىها در روزنامه، در سایت، در تریبونهاى گوناگون مطالبى منتشر میکنند؛ اینکه چرا ما در دنیا دشمنتراشى کردیم که اینقدر با ما دشمنى کنند! به نظر من اینها حرفبافى است. آنچه که گفته میشود، متکى به یک تحلیل درست نیست. نه، دشمنىها خیلى طبیعى است. وقتى که امام بزرگوار بود، دشمنىها زیاد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعیفتر شود و عقبنشینى کنیم، آنها طبعاً چهرهشان بظاهر متبسمتر میشود. البته جلو مىآیند. یعنى چهره را متبسم میکنند، براى اینکه بتوانند جلو بیایند، مناطق را تصرف کنند و ما را از پیشرفت هدفهامان باز بدارند. هرچه ما در حرکت خودمان جدىتر و مصممتر باشیم، آنها ناراحت میشوند و چهرهشان عبوس میشود. البته تا حالا در این سى و سه سال آنها نتوانستند ما را متوقف کنند، بعد از این هم انشاءالله نخواهند توانست. بنابراین خوشبختانه وضعیت کشور اینجورى است. البته گرفتارىهائى هست، ضعفهائى هست، مشکلاتى هست، که باید به آنها هم توجه کنیم؛ لیکن مجموعاً وقتى انسان نگاه میکند، حرکت کشور، حرکت رو به پیشرفتى است.
به نظر من عمدهى مشکلات، آن چیزى است که مربوط به معیشت قشرهاى متوسط و ضعیف جامعه است. این ناشى از چیست؟ من اینجا نمیخواهم تحلیل کنم. قطعاً یک ضعفهائى وجود دارد؛ آن ضعفها را انسان با خود مدیران در میان میگذارد. هیچ لزومى ندارد که کسانى که دستى به میکروفن و به منبر و به اینها دارند، بنا کنند ضعفها را شمارش کردن؛ چون بیان ضعفها در فضاى عمومى، مشکلى را حل نمیکند. اگر ضعفى وجود دارد، باید به خود آن کسى که داراى ضعف است، این را گفت؛ اما آثار و نتائج آن ضعفها خب چرا، مشهود است؛ آنها را انسان میتواند مطرح کند.
آنچه که به نظر من مهم است، این است که براى قشرهاى ضعیف، مشکلات اقتصادىاى وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهى گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهدهى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ یعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملیاتىِ اقتصادى - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزى، بخشهاى دیگر - که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.
آن کسانى که از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگى است؛ یعنى افزایش نقدینگى را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانى که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانى هم که در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگىِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند.
خب، عوامل نقدینگى هم زیاد است. همین یارانههاى نقدى که داده میشود - که براى قشرهائى کار مفیدى هم بوده - خودش افزایش نقدینگى ایجاد میکند. همین کارهاى عمرانىاى که شما میکنید - که اینها دیربازده است - اینها بلاشک افزایش نقدینگى ایجاد میکند. همین مسئلهى مسکن مهر که صحبت شد، یا همین طرحهاى نیمهتمام را که افزایش میدهید، این کارى که در دولت دارند میکنند - که کار خوبى هم هست و لازم هم هست - خود اینها ایجاد افزایش نقدینگى میکند. براى این مسئله باید راهکار پیدا کنید. شما افراد صاحب علمى هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ براى اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایشیافته را هدایت کنید به سمت مراکزى که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.
بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمىآید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود.
بالاخره اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکى از شرائطش، استفاده از همهى ظرفیتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و اندیشهها و راهکارهائى که صاحبنظران میدهند، استفاده کنید، هم از سرمایهها استفاده شود.
به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخى از این حوادثى که ناشى از پیگیرى مفسدین اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نمیشود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنى است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبى را به مسئولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما میتوانیم سرمایهگذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشیم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود که مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب میشود که ما مشارکت مردم و سرمایهگذارى مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانى که میخواهند وارد میدان اقتصادى بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا یکى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پیدا میشوند. باید با چشمهاى تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانى نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینى تسهیلات بانکى بگیرند، اما کارآفرینىِ واقعى انجام نگیرد. این را باید مراقبت کنید؛ هم شما مراقبت کنید، هم قوهى قضائیه مراقبت کند. به نظر من همکارى قوهى مجریه و قوهى قضائیه در اینجا یک کار بسیار لازمى است.
یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتى، حمایت از تولید ملى است؛ صنعت و کشاورزى. خب، آمارهائى که آقایان میدهند، آمارهاى خوبى است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضى کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنى من گزارشهاى دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهاى دیگران نیست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمهى خالى لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه میکردید و کمکهاى بیشترى به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد.
واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اینجور است - لذا همان طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهى اینجورىمان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهاى متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلى مهم است، اینها در زندگى مردم تأثیرات مستقیم دارد.
مسئلهى منابع ارزى هم مسئلهى مهمى است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روى این مسئله دقت کنید، خیلى باید کار کنید. واقعاً باید منابع ارزى را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. یعنى در روزنامهها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روى آن تصمیم پافشارى شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزى باید مدیریت دقیق بشود.
یک مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مدیریت مصرف است. مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیهى اسراف و زیادهروى، قضیهى مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگسازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگسازىاش بیشتر به عهدهى رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهى اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاههاى دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازى کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامى هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگىمان اهل اسرافیم! بخش عملیاتىاش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفهجوئى است و میخواهد صرفهجوئى کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدى بگیرید. دولت خودش یک مصرفکنندهى بسیار بزرگى است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرفکنندهى بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفهجوئى کنید. صرفهجوئى، چیز بسیار لازم و مهمى است.
به مصرف تولیدات داخلى هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانهى شما، اگر کار جدیدى انجام میگیرد، اگر چیز جدیدى خریده میشود، اگر همین اقلام روزمرهاى که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه میشود، سعى کنید همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلى بزرگى میشود. اصلاً ممنوع کنید و بگوئید هیچ کس حق ندارد در این وزارتخانه جنس خارجى مصرف کند. به نظر من اینها میتواند کمک کند.
یک مسئلهى دیگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنیان است. بعضى از کسانى که در باب شرکتهاى دانشبنیان فعال بودند، ماه رمضان اینجا آمدند و صحبتهائى کردند. خب، خوشبختانه انسان مىبیند کارهاى خوبى انجام دادهاند. این بخش شرکتهاى دانشبنیان و فعالیتهاى اقتصادى دانشبنیان خیلى جادهى باز و امیدبخشى است. البته آنها گلایههائى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت که کارشان به این بخش ارتباط پیدا میکند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به این مسئلهى شرکتهاى دانشبنیان بپردازند و گلایههاشان را بشنوند و آنها را برطرف کنند. زمینهى بسیار خوبى است. ما استعدادهاى برجستهاى داریم که میتوانند در این مورد کمک کنند.
مسئلهى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیتهاى خودش را در افادهى معنا از دست میدهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسئولین باید جهتگیرىها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهدهى همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند. بالاخره حوزههاى مسئولیت، مشخص است؛ یکى باید قانون بگذارد، یکى باید اجرا کند، یکى سیاستها را تنظیم کند، یکى عملیاتى کند. همه باید با هم هماهنگ عمل کنند. ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دستکم بگیریم. البته مخاطب این حرف، فقط قوهى مجریه نیست؛ قوهى قضائیه و قوهى مقننه هم مخاطب این قضیهاند؛ دستگاههاى گوناگون اجرائى هم که داخل دولت نیستند - مثل نیروهاى مسلح و دیگران - داخل در همین خطابند. همه باید به این معنا توجه کنند. البته رسانهها و منبردارها و تریبوندارها نقش دارند. رسانهها خیلى نقش دارند در این که وحدت ایجاد کنند یا اختلاف ایجاد کنند. امروز با گسترش مراکز و پایگاههاى اطلاعرسانى و خبرى و اینترنتى، حرف از هر زبانى، از هر حنجرهاى در بیاید، به گوش همه میرسد. خیلىها هم رعایت نمیکنند. آن کسانى که مسئولند، چه در دولت، چه در بیرون دولت، باید خیلى اهتمام بورزند به این که این آزادىاى که نظام اسلامى به بیان حقائق داده، در جهت درستى به کار بیفتد؛ در جهت ایجاد نشاط کار، امید، همدلى و همبستگى.
خب، در زمینهى فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفاء کرد. به کارهاى عمیقتر، کارهاى بنیانىتر، کارهائى که از یکىشان دهها کار صادر میشود و نشئت میگیرد، توجه کنید. من یک وقتى نسخهاى از آن کارهاى عمیقِ لازم را به آقاى رئیسجمهور دادم؛ همانها باید دنبال شود و باید دنبال میشد. در باب فرهنگ باید بشدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت میکند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مىآیند خرابش میکنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.
مسئلهى فضاى مجازى هم اهمیت دارد، که حالا دیگر وقت نیست مطالبى بگوئیم. مسئلهى دیپلماسى انقلاب هم بشدت مهم است، که این هم مجال نیست دربارهاش مطلب مفصلى عرض کنیم. به نظر من در زمینهى دیپلماسى، فعالیتهاى خوبى دارد انجام میگیرد. دیپلماسى ما باید با روحیهى انقلاب همراه باشد - یعنى اسلام انقلابى - این است که به ما بُرش میدهد. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مىآید، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانهاش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهاى مختلف دنیا، مردم از مسئولان جمهورى اسلامى که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسى را بیشتر بروز میدهند، بیشتر خوششان مىآید. خب، این نشانهى این است که راه این است. دیپلماسى ما باید در این جهت باشد؛ که خب، خوشبختانه دوستان زحمتهاى زیادى میکشند.
از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربهى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موجسوارى کنند. در یک گوشههائى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.
امیدواریم انشاءالله خداى متعال به شماها کمک کند. بدانید هر قدمى که برمیدارید، هر ذرهى کارى که انجام میدهید، هر دلسوزىاى که میکنید، هر تلاشى که میکنید، پیش خداى متعال محفوظ است؛ حالا منِ شخصى یا منِ نوعى بدانم یا ندانم، تشکر بکنم یا نکنم. آنچه که شما از حسنه و خیر و با نیتِ خوب انجام میدهید، پیش پروردگار عالم محفوظ است. قرآن میفرماید: «انّ الله شاکر علیم»؛(1) خداى متعال، هم شکرگزار است، هم آگاه است. حالا ممکن است امثال بنده ندانیم شما مثلاً چقدر در آن وقت اضافىِ بیش از وظیفهى کارىتان، در دفتر یا در مرکز کارى نشستید، صرف وقت کردید، اعصاب گذاشتید و مایه گذاشتید؛ طبعاً وقتى ندانستیم، تشکر هم نمیکنیم؛ اما لحظهلحظهها از دید کرامالکاتبین و ضبطکنندگان حوادث - که «انّا کنّا نستنسخ»؛(2) خداى متعال همهى کارهاى ما را استنساخ میکند، یعنى دانهدانهاش و ذرهذرهاش نسخهبردارى میشود - مخفى و پنهان نخواهد بود.
خداى متعال به شماها اجر بدهد. انشاءالله بروید کارها را با جدیت دنبال کنید. دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پرکارى، پشتکار و خسته نشدن؛ سعى کنید این حالت را، این سُمعهى خوب را تا آخرین لحظات حفظ کنید؛ خدا هم انشاءالله کمکتان خواهد کرد.
به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخى از این حوادثى که ناشى از پیگیرى مفسدین اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نمیشود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنى است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبى را به مسئولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما میتوانیم سرمایهگذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشیم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود که مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب میشود که ما مشارکت مردم و سرمایهگذارى مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانى که میخواهند وارد میدان اقتصادى بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا یکى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پیدا میشوند. باید با چشمهاى تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانى نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینى تسهیلات بانکى بگیرند، اما کارآفرینىِ واقعى انجام نگیرد. این را باید مراقبت کنید؛ هم شما مراقبت کنید، هم قوهى قضائیه مراقبت کند. به نظر من همکارى قوهى مجریه و قوهى قضائیه در اینجا یک کار بسیار لازمى است.
یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتى، حمایت از تولید ملى است؛ صنعت و کشاورزى. خب، آمارهائى که آقایان میدهند، آمارهاى خوبى است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضى کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنى من گزارشهاى دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهاى دیگران نیست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمهى خالى لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه میکردید و کمکهاى بیشترى به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد.
واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اینجور است - لذا همان طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهى اینجورىمان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهاى متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلى مهم است، اینها در زندگى مردم تأثیرات مستقیم دارد.
مسئلهى منابع ارزى هم مسئلهى مهمى است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روى این مسئله دقت کنید، خیلى باید کار کنید. واقعاً باید منابع ارزى را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. یعنى در روزنامهها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روى آن تصمیم پافشارى شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزى باید مدیریت دقیق بشود.
یک مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مدیریت مصرف است. مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیهى اسراف و زیادهروى، قضیهى مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگسازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگسازىاش بیشتر به عهدهى رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهى اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاههاى دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازى کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامى هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگىمان اهل اسرافیم! بخش عملیاتىاش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفهجوئى است و میخواهد صرفهجوئى کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدى بگیرید. دولت خودش یک مصرفکنندهى بسیار بزرگى است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرفکنندهى بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفهجوئى کنید. صرفهجوئى، چیز بسیار لازم و مهمى است.
به مصرف تولیدات داخلى هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانهى شما، اگر کار جدیدى انجام میگیرد، اگر چیز جدیدى خریده میشود، اگر همین اقلام روزمرهاى که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه میشود، سعى کنید همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلى بزرگى میشود. اصلاً ممنوع کنید و بگوئید هیچ کس حق ندارد در این وزارتخانه جنس خارجى مصرف کند. به نظر من اینها میتواند کمک کند.
یک مسئلهى دیگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنیان است. بعضى از کسانى که در باب شرکتهاى دانشبنیان فعال بودند، ماه رمضان اینجا آمدند و صحبتهائى کردند. خب، خوشبختانه انسان مىبیند کارهاى خوبى انجام دادهاند. این بخش شرکتهاى دانشبنیان و فعالیتهاى اقتصادى دانشبنیان خیلى جادهى باز و امیدبخشى است. البته آنها گلایههائى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت که کارشان به این بخش ارتباط پیدا میکند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به این مسئلهى شرکتهاى دانشبنیان بپردازند و گلایههاشان را بشنوند و آنها را برطرف کنند. زمینهى بسیار خوبى است. ما استعدادهاى برجستهاى داریم که میتوانند در این مورد کمک کنند.
مسئلهى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیتهاى خودش را در افادهى معنا از دست میدهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسئولین باید جهتگیرىها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهدهى همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند. بالاخره حوزههاى مسئولیت، مشخص است؛ یکى باید قانون بگذارد، یکى باید اجرا کند، یکى سیاستها را تنظیم کند، یکى عملیاتى کند. همه باید با هم هماهنگ عمل کنند. ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دستکم بگیریم. البته مخاطب این حرف، فقط قوهى مجریه نیست؛ قوهى قضائیه و قوهى مقننه هم مخاطب این قضیهاند؛ دستگاههاى گوناگون اجرائى هم که داخل دولت نیستند - مثل نیروهاى مسلح و دیگران - داخل در همین خطابند. همه باید به این معنا توجه کنند. البته رسانهها و منبردارها و تریبوندارها نقش دارند. رسانهها خیلى نقش دارند در این که وحدت ایجاد کنند یا اختلاف ایجاد کنند. امروز با گسترش مراکز و پایگاههاى اطلاعرسانى و خبرى و اینترنتى، حرف از هر زبانى، از هر حنجرهاى در بیاید، به گوش همه میرسد. خیلىها هم رعایت نمیکنند. آن کسانى که مسئولند، چه در دولت، چه در بیرون دولت، باید خیلى اهتمام بورزند به این که این آزادىاى که نظام اسلامى به بیان حقائق داده، در جهت درستى به کار بیفتد؛ در جهت ایجاد نشاط کار، امید، همدلى و همبستگى.
خب، در زمینهى فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفاء کرد. به کارهاى عمیقتر، کارهاى بنیانىتر، کارهائى که از یکىشان دهها کار صادر میشود و نشئت میگیرد، توجه کنید. من یک وقتى نسخهاى از آن کارهاى عمیقِ لازم را به آقاى رئیسجمهور دادم؛ همانها باید دنبال شود و باید دنبال میشد. در باب فرهنگ باید بشدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت میکند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مىآیند خرابش میکنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.
مسئلهى فضاى مجازى هم اهمیت دارد، که حالا دیگر وقت نیست مطالبى بگوئیم. مسئلهى دیپلماسى انقلاب هم بشدت مهم است، که این هم مجال نیست دربارهاش مطلب مفصلى عرض کنیم. به نظر من در زمینهى دیپلماسى، فعالیتهاى خوبى دارد انجام میگیرد. دیپلماسى ما باید با روحیهى انقلاب همراه باشد - یعنى اسلام انقلابى - این است که به ما بُرش میدهد. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مىآید، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانهاش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهاى مختلف دنیا، مردم از مسئولان جمهورى اسلامى که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسى را بیشتر بروز میدهند، بیشتر خوششان مىآید. خب، این نشانهى این است که راه این است. دیپلماسى ما باید در این جهت باشد؛ که خب، خوشبختانه دوستان زحمتهاى زیادى میکشند.
از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربهى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش میکنند فائق بیایند و موجسوارى کنند. در یک گوشههائى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمیتوانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.
امیدواریم انشاءالله خداى متعال به شماها کمک کند. بدانید هر قدمى که برمیدارید، هر ذرهى کارى که انجام میدهید، هر دلسوزىاى که میکنید، هر تلاشى که میکنید، پیش خداى متعال محفوظ است؛ حالا منِ شخصى یا منِ نوعى بدانم یا ندانم، تشکر بکنم یا نکنم. آنچه که شما از حسنه و خیر و با نیتِ خوب انجام میدهید، پیش پروردگار عالم محفوظ است. قرآن میفرماید: «انّ الله شاکر علیم»؛(1) خداى متعال، هم شکرگزار است، هم آگاه است. حالا ممکن است امثال بنده ندانیم شما مثلاً چقدر در آن وقت اضافىِ بیش از وظیفهى کارىتان، در دفتر یا در مرکز کارى نشستید، صرف وقت کردید، اعصاب گذاشتید و مایه گذاشتید؛ طبعاً وقتى ندانستیم، تشکر هم نمیکنیم؛ اما لحظهلحظهها از دید کرامالکاتبین و ضبطکنندگان حوادث - که «انّا کنّا نستنسخ»؛(2) خداى متعال همهى کارهاى ما را استنساخ میکند، یعنى دانهدانهاش و ذرهذرهاش نسخهبردارى میشود - مخفى و پنهان نخواهد بود.
خداى متعال به شماها اجر بدهد. انشاءالله بروید کارها را با جدیت دنبال کنید. دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پرکارى، پشتکار و خسته نشدن؛ سعى کنید این حالت را، این سُمعهى خوب را تا آخرین لحظات حفظ کنید؛ خدا هم انشاءالله کمکتان خواهد کرد.