حر بن یزید ریاحی پس از عمر سعد دومین شخصیت برجسته ی لشکر یزید بوده است. در ابتدای نبرد با امام حسین (ع)جزء اولین افرادی بود که با امام (ع) روبه روشده و راه را بر ایشان وکاروان حضرت می بندد. حر هنگامی که مشاهده می کند امام حسین (ع)علی رغم اینکه آب را به یارانش بسته بودند، حر وسپاهیانش را سیراب می کند. از همان جا شیفته جوانمردی ومنش امام حسین (ع)می شود.
حر، که معروف به دلیری ودلاوری بوده اکنون نور حسین (ع) برقلب او طلوع میکند و او را در انتخاب بین مرگ شرافتمندانه وزندگی ذلت بار مخیل میگرداند. حر با خود می اندیشد که اگر با امام حسین (ع) نبرد کند وایشان به شهادت برسند پس از این واقعه اوهیچ گاه نمی تواند در برابر وجدان خود پاسخگو باشد به همین جهت در صبح عاشورا هنگامی که قرار بود به خیمه امام حسین (ع) وسپاهش یورش برد به بهانه آب دادن به اسب خویش از اردوگاه سعد جدا شده وبه کاروان حسین (ع) می پیوندد.
امام حسین (ع)از خیمه بیرون می آید وحر در مواجهه با حضرت به امام سلام کرده واظهار ندامت وپشیمانی می کند. امام حسین (ع) در برابر توبه حر به او فرمودند: ای حر توبه تو پذیرفته است زیرا باب رحمت الهی به روی انسان تائب بسته نیست. بنابر روایات مشهور تاریخی حر قبل از به شهادت رسیدن در مواجهه با کوفیان آنان را سرزنش کرده واز آنان می خواهد که به موضع دعوت خویش بازگردند.اوخطاب به کوفیان می گوید: ای مردم من جزء کسانی که نامه نوشتند وحسین (ع)را دعوت کردند نبودم ولی شما سران کوفه که اینجا هستید به او وعده ی یاری دادید اکنون روی چه اصل ومذهبی با میهمانی که خود مکررا او رادعوت کرده اید این گونه رفتار می کنید؟