به گزارش خبرنگار مهر، همه چیز از کودتای 28 مرداد شروع شد. رژیم پهلوی که توانسته بود با کمک اربابان آمریکایی بر اریکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پایههای حکومت خود را تثبیت کند.
نیکسون، معاون رئیسجمهوری آمریکا در همین سال راهی ایران شد. در حقیقت او میآمد تا نتیجه سرمایهگذاری 21 میلیون دلاری را که سازمان سیا، در راه سرنگونی دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند.
ملت اما در وضعیت آشفته و افسردهای به سر میبرد و از نفاق و تفرقهای که استبداد توانسته بود در میان او ایجاد کند، ناراحت بود. رهبری نهضت مقاومت، قصد رساندن صدای اعتراض مردم را به گوش جهانیان داشت. اجرای این برنامه به عهده کمیته هماهنگی دانشگاه تهران واگذار شده بود.
تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنیس رایت، کاردار جدید سفارت انگلیس در ایران، از روز 14 آذر، آغاز شد. دانشجویان در دانشکدهها، تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا برپا کردند. رژیم پهلوی که به خوبی از خشم ملت و خصوصا دانشجویان نسبت به خود و اربابان آمریکا از پیش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.
روز 15 آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و صبح روز 16 آذر، گارد پهلوی برای نخستین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند.
در یکی از کلاسهای درس دانشکده فنی، چند تن از دانشجویان در اعتراض به حضور مأموران گارد رژیم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره میگیرند و همین بهانه کافی بود تا وارد کلاس درس شوند و با ایجاد جو رعب و وحشت، محیط را برای بهرهبرداری و گرفتن زهر چشم دانشجویان آماده سازند. مأموران با حمله به دانشجویان بیپناه و به شهادت رساندن سه تن از آنان به خیال خود غائله را به سود اعلی حضرت و کارفرمایانش ختم به خیر کرده اند، غافل از آن که این تازه آغاز ماجراست!
درست روز بعد از واقعه 16 آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاهی که به خون دانشجویان بیگناه رنگین بود، دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. همان روزی که یکی از روزنامهها در سر مقاله خود با عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشادهای به نیکسون نوشت و در آن به سنت قدیم ما ایرانیها اشاره کرد و نوشت: «هرگاه دوستی از سفر میآید یا کسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد میشود ما ایرانیان به فراخور حال در قدم او قربانی میکنیم. آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند!»
از آن زمان تاکنون 16 آذر به نمادی برای استکبارستیزی، استقلالخواهی، عدالتطلبی و آزادیخواهی دانشجوی در ایران شناخته شده ،هر چند برخی در این سالهای طولانی کوشیدهاند تا آن را طور دیگری تفسیر کنند، غافل از آن که 16 آذر همیشه نماد استکبارستیزی نه تنها برای دانشجویان بلکه همه ملت ایران باقی خواهد ماند.
شاید آن روز که سنگ فرشهای دانشکده فنی دانشگاه تهران به خون سه شهید دانشجو رنگین شد، سردمداران استکبار جهانی و در رأس آن آمریکای جنایتکار، گمان نمیکردند که این روز، نقطه آغازین جنبشی شود که از قلب آن چمرانها، علمالهدیها و باکریها به پا خاسته و همینه پوشالی ابرقدرتها را در هم بشکنند.
ختم کلام آن که، اساس فعالیتهای جنبش دانشجویی همواره مبتنی بر سه مولفه استکبارستیزی، استعمارستیزی و استبدادستیزی بوده و چنین ماهیتی که بیشک الهام گرفته از پیام ماه محرم سید و سالار شهیدان است، باید همواره در سیر حرکتی این جنبش مشهود باشد.
سید محمدمهدی موسوی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۱
قم - خبرگزاری مهر: اساس فعالیتهای جنبش دانشجویی همواره مبتنی بر سه مولفه استکبارستیزی، استعمارستیزی و استبدادستیزی بوده و چنین ماهیتی بیشک الهام گرفته از پیام ماه محرم است.