به گزارش خبرنگار مهر، مراسم دومین دوره جایزه دکتر فتحالله مجتبایی عصر روز یکشنبه سوم دی ماه با حضور چهرههایی مانند فتحالله مجتبایی، ضیا موحد، مهدی فیروزان، حسین معصومی همدانی، احمد سمیعی گیلانی، طهمورث ساجدی، محمد دهقانی، غلامرضا خاکی و شهرام پازوکی در شعبه مرکزی شهر کتاب برگزار شد.
در این برنامه حسین معصومی همدانی استاد دانشگاه در رشته فلسفه علم و از داوران این دوره از جایزه فتحالله مجتبایی در سخنانی در واکنش به انتقاد ضیاء موحد از پایاننامههای تطبیقی گفت: هر مطالعه تطبیقی به خودی خود بد نیست.
او سپس با اشاره به نکاتی که از بررسی پایاننامههای این دوره جایزه فتحالله مجتبایی کسب کرده است، گفت: مسئله مآخذ مهمترین نکتهای بود که در این دوره توجه من را به خود جلب کرد؛ قدیمها کتابهایی که نوشته میشد، کتابشناسی نداشت و برعکس امروزه تعداد بسیار زیادی منبع در پایان هر مقاله موسوم به علمی - پژوهشی میآید و اصولاً در بسیاری اوقات، کثرت منابع و ذکر آنها در متن مقاله یکی از دلایل پذیرش مقاله محسوب میشود.
معصومی همدانی افزود: در این پایاننامهها مشخص نمیشود که تعبیر خود نویسنده از مآخذ و مرجعها چیست و در واقع نقدی در این خصوص ندارد؟ همچنین در این پایاننامهها هیچ برآوردی از میزان وثاقت منابع وجود ندارد و نگارنده نمیگوید کدام منبع موثقتر و کدام کمتر موثق است. البته اصولاً کتابشناسیهای ما هیچ طبقهبندی غیر از طبقهبندی زبانی (فارسی و خارجی) ندارد.
این استاد فلسفه علم گفت: بسیاری از دانشجویان ما اگر هم درسی از شناخت منابع و مآخذ میگذرانند، بیشتر صوری است و ما جوهره منبع شناسی را به دانشجویان یاد نمیدهیم.
غلامرضا خاکی از دیگر داوران جایزه امسال فتحالله مجتبایی هم در سخنانی با استناد به پژوهشی که حدود 5 سال پیش با هدف بررسی مشکلات پایاننامهنویسی در ایران انجام شده و نتیجه آن احصاء 14 آسیب بوده، برخی از این آسیبها را به شرح زیر مورد اشاره قرار داد:
1- پذیرش پایاننامههای متعدد از سوی استادان راهنما و مشاوران 2- ناآشنایی اعضای کمیتههای تحصیلات عالی با فرآیندها و روشهای تحقیق و لذا ایراد گرفتنهای بیجهت از پروپوزالها 3- تصویب طرحهایی که فاقد مبانی علمی قابل دفاع هستند و نباید تصویب شوند 4- مشکلات ناشی از خردهحسابهای بین استادان مشاور و راهنما 5- آگاهی اندک دانشجویان فوق لیسانس نسبت به سطح انتظاراتی که باید از استادان مشاور و راهنما داشته باشند 6- قالبی شدن ذهن برخی استادها و در واقع به روز نبودن آنها 7- بحران حجمگرایی در امر پایاننامه نویسی و معادل گرفتن قُطر پایاننامهها با جامع بودنشان 8- فقدان استاندارد مشخص برای جلسات دفاع 9- تکراری شدن موضوعات 10- دسترس ناپذیر بودن پرسشنامههای مربوط به پایاننامهها به علت زدن مهر محرمانه بر آنها از سوی سازمانهای اجتماعی استفاده کننده از این پایاننامهها 11- ایجاد مراکز و موسساتی که پایاننامهنویسی میکنند 12- اپیدمی شدن نظرسنجیها در پایاننامههای حوزه علوم اجتماعی و بهره نبردن از روشهای جدید.