مجله مهر: حتی اگر ویترین مغازه با درختچه کوچک کاج و ریسه های زرورقی تزئین نشده باشد، باز هم از دست های پر مردمی که شیرینی و شکلات به دست از قنادی بیرون می آیند، می شود آمدن سال نوی مسیحی را فهمید. قنادی های ارامنه این روزها نه با آلودگی هوا خلوت می شوند، نه با ترافیک و شلوغی شب های سرد زمستان.

تکاپویی که این روزها پشت پیشخوان مینیون به چشم می خورد، تا فردا ادامه دارد و بعد از آن زندگی دوباره برای ارامنه ایران روی روال عادی اش می افتد. امشب، به روایت ارامنه ایران، شب تولد مسیح است و این یعنی آخرین پیچ از جشن های پیوسته سال نوی مسیحی در ایران.

بابانوئل های شکلاتی با قد و قواره و طعم های مختلف کنار هم ردیف شده اند. درست همان جایی که مجسمه های شکلاتی مریم، نوزادی عیسی(ع) را در آغوش گرفته اند و تا چند ساعت دیگر سر از کلیسا و جشن میلاد مسیح درمی آورند. اینجا حاکمیت با شکلات است. پیشخوان مغازه را ترافل های شکلاتی، شکلات های ویفری، فندقی و مارزپان های شکلاتی پر کرده‌اند و حضورشان آنقدر پررنگ است که حتی در چنین روزهایی هم جایشان را با کیک آجیلی و کیک های مخصوص کریسمس عوض نمی کنند. کیک های آجیلی، مکعب مستطیل های بزرگی هستند که بافت نرم اسفنجی شان با مغزهای آجیل پر شده. این کیک در کنار کیک های اسفنجی گرد، شیرینی های مخصوص کریسمس هستند که در مراسم شب نشینی عید هر خانواده ارمنی پیدا می شود.

روبن تربوغوسیان، کیک های میکادویی بزرگ را از پشت ویترین نشان می دهد و می گوید: «به این ها می گویند دلیس. پایه کیک همان ویفرهای میکادویی است که با شکلات خالص روکش و تزئین شده. البته دلیس مخصوص این شب ها نیست و در همه وقت سال خورده می شود. اما برای پذیرایی سال نو مسیحی هم می شود از آن استفاده کرد.»

روبن مدیر قنادی مینیون است که حالا تنها بازمانده از نسل اول تاسیس این قنادی به حساب می آید. آخرین فرزند خانواده تربوغوسیان 72 ساله است و برخلاف دو برادر دیگرش اونیک و گریگور، در ایران متولد شده. می گوید: «بعد از انقلاب کمونیستی در شوروی، مادرم اونیک و گریگور را برداشت و از اوکراین به ایران آمد. پدرم هم بعد از چند سال که از زندان آزاد شد، به آنها پیوست و یک نانوایی زد و خانوادگی مشغول کار شدند.»

نانوایی قدیمی خیابان مفتح، حالا در کارگاه کوچکش شکلات های دست ساز آماده می کند. روبن می گوید: «آن زمان چهارراه مخبرالدوله یکی از مهم ترین منطقه های تهران بود. تهران چهار دروازه داشت که یکیش همین دروازه دولت بود و رجال سیاسی آن دوره زیاد رفت و آمد می کردند. بعدها هم که انقلاب شد، اینجا در شاهراه مبارزاتی مردم قرار داشت و خیلی از تظاهرات های مردمی در همین خیابان انجام می شد.» روبن از روزهایی می گوید که صادق هدایت و عیسی صدیق اعلم، وزیر وقت فرهنگ از نانوایی مینیون که حالا قنادی شده بود، خرید می کردند. روزهایی که او کوچک بود و در خیابان های خالی اطراف گل کوچک بازی می کرد: «مثل حالا نبود که اینجا پر از مغازه و ماشین باشد. 65 سال قبل اینجا زمین خاکی بود و درشکه رد می شد. خانواده من زمانی اینجا مشغول به کار شدند که جنگ جهانی دوم درگرفته بود و به خاطر قحطی آرد، نانوایی ها آردشان را جیره بندی از دولت می گرفتند. بعد از جنگ، نانوایی ما تبدیل به شیرینی پزی شد و کم کم پای شکلات هم به میان آمد. دستگاه های شکلات سازی را خودمان از اروپا وارد کردیم و برادرم اونیک پیشنهاد داد نام مغازه را بگذاریم مینیون. مینیون در زبان فرانسوی یعنی ظریف و زیبا و دوست داشتنی.»

 

هدیه ای از دست های بابانوئل

آناهید، میرک ها را از قبل آماده کرده و حالا زرورق های رنگی را یکی یکی برش می زند. شکلات های قلبی را میانشان می پیچد و توی جعبه جا می‌دهد. میرک ها کیسه های مخروطی شکلی هستند که داخلشان را با شکلات و آجیل و هدیه های کوچک پر کرده اند و سرشان را با کشی که از آن یک عصای آبنباتی راه راه آویزان است گره می زنند. آناهید می گوید که در روزهای کریسمس و دید و بازدیدهای سال نو، بچه ها از بزرگترها میرک هدیه می گیرند و در مراسم کلیسا هم بابانوئل سبدی پر از این میرک ها با خود می آورد و بین بچه ها قسمت می کند: «در شب سال نو بابانوئل به خانه تک تک ارامنه ای که عضو کلیسا هستند سر می زند و به بچه ها هدیه می دهد. بچه ها هم برای بابا نوئل نامه می نویسند و آرزوهایشان را به او می گویند.»

آدرینه همکار آناهید است که تند و تند سفارش های مشتریان را می گیرد و توی بسته می گذارد. لا به لای راه انداختن مشتری ها وقتی پیدا می کند تا از رسم و رسوم سال نو و میلاد مسیح بگوید: «شب جشن تولد مسیح، مردم برنج و ماهی و کوکو می خورند. شب نشینی شان را با خوردن کیک های مخصوص کریسمس و انگور و انار می گذرانند و بعد راهی کلیسا می شوند تا در جشنی که از 12 شب شروع می شود شرکت کنند.» در ارمنستان البته غذای اصلی کوفته مخصوصی است که از گوشت تهیه می شود و ارامنه تبریز در شب تولد مسیح(ع) غذایی با بلغور گندم و ماست و سبزی آش درست می کنند که به آن آش ماست گفته می شود.

 

حکایت بلینی و کوکو و ماهی

آدرینه می گوید که در جشن شب تولد مسیح(ع) بعد از دعا، مراسم نوشیدن آب مقدس برگزار می شود که در آن صلیب کاهن بزرگ کلیسا را در آب مقدس فرو می کنند و هر کس کمی از این آب را برای تبرک و داشتن سالی شاد و سلامت می نوشد. درباره آب مقدس هم می گوید: «مایعی است که از جوشانده 40گیاه در ارمنستان تهیه شده و با همان آب هم غسل تعمید انجام می شود. روز بعد هم کشیش های هر کلیسا به خانه اعضای آن کلیسا می روند و همان صلیب را در یک پارچ آب فرو می کنند و نان مقدسی را که به آن نشخارک گفته می شود، بین خانواده ها توزیع می کنند.»

با این که غذای شب جشن تولد مسیح(ع) کوکو و ماهی است، اما ارامنه در شب عید دلمه و بلینی می خورند و شیرینی بورساق را در خانه می پزند. آدرینه می گوید: «دستور پخت بلینی را هر خانم ارمنی می داند. بخش اصلی اش خمیر کرپ است و داخل آن را با سلیقه خودشان پر می کنند.» و بعد، همین طور که سه فنجان قهوه ترک برای مهمان ها آماده می کند، ادامه می دهد: «یک تخم مرغ، یک فنجان شیر، یک فنجان آرد، یک قاشق روغن مایع، کمی نمک و کمی جوش شیرین را با هم ترکیب می کنند و با ضخامت کم، کف یک تابه کوچک می ریزند. وقتی خودش را گرفت، برش می گردانند و به همین شکل همه مواد را آماده می کنند. بعد هم مایه گوشتی، فیله یا گوشت راسته را با پیاز و جعفری خرد شده داخلش می ریزند و آن را می پیچند. به اندازه مصرف شب عید، بلینی ها را سرخ می کنند و اضافه اش را هم در فریزر می گذارند برای مناسبت های بعدی.»

مناسبت بعدی، عید پاک است که 31 مارس امسال یعنی 11فروردین سال 92 برگزار می شود و با تخم مرغ های رنگی و شکلات های تخم مرغی جشن گرفته می شود. روبن به این ها یک قلم دیگر را هم اضافه می کند: کیک پاسکا. کیکی که مخصوص عید پاک است و با هل و جوز هندی و زعفران و انواع مغزها پخته می شود و برای پخت آن از قالب های استوانه ای شکل استفاده می شود.