مد در طول تاریخ بشر همواره بوده، هست و خواهد بود و پیامد دوره معاصر نیست به تعبیری دیگر، مد، حوزه بسیار گسترده و فراگیری از بعد زمان، مکان و موضوع دارد و اگر غیر از این بود، عادت ها، رفتارها، سنت ها و ظاهر انسان ها به همان صورت باستانی و سنتی باقی می ماند.
پیروی از مد نیز در فطرت و احساسات انسان ها ریشه دارد که از آنها با عنوان نوخواهی، زیبایی خواهی، تنوع طلبی و کمال جویی یاد می شود. گفتنی است در دوره معاصر با گسترش وسایل ارتباط جمعی، تبادل آسان اخبار و اطلاعات، افزایش رسانه های تصویری و نگاه اقتصادی مدسازان به مد، بازار مد پررونق تر از گذشته است؛ زیرا در جوامع سنتی ماقبل مدرن و سرمایه داری به ظاهر قرن 17 و اوایل قرن 18 مرزهای طبقاتی اجتماعی به طور معمول انعطاف ناپذیر بود و مصرف، هنر و سلیقه و محصولات فرهنگی در هر طبقه، ویژگی های خاص خود را داشت. به عبارتی لباس و نمادهای فرهنگی طبقه اشراف متمایز از طبق دهقانان و پیشه وران بود.
پس از وقوع انقلاب صنعتی در اروپا کارخانه داران با تولید انبوه محصولات تولیدی روبرو شدند از این رو، با ترویج مد و تغییر سریع در رنگ، طرح و مدل محصولات تولیدی خود با زیرکی، مشتریان را به مصرف ترغیب کردند. این امر نقطه سرآغازی برای ترویج مد به مفهوم امروزی است. از دیگر سو در این دوره زمینه ای فراهم شد تا اقشار پایین جامه نیز بتوانند در مصرف کالاهای فرهنگی تا حدودی مانند طبقات بالای جامعه رفتار کنند زیرا یکی از شعارهای اصلی دوره مدرن، برابری بود؛ یعنی همه دستگاه ها و نظام های سیاسی غیر از موارد بسیار استثنایی مانند نظام فاشیستی و آپارتاید، جملگی شعار برابری می دادند اما در عالم واقعیت تحقق برابری به خصوص در عرصه قدرت، سیاست و اقتصاد خیلی مشکل است این یک واقعیت است که در هر کشوری فقط عده معدودی می توانند به عضویت کابینه و پارلمان درآیند یا در احزاب فعال باشند و توده مردم فاقد این قدرت هستند از این رو در عرصه های اقتصاد و سیاست تحقق برابری غیرممکن به نظر می رسد اما در عرصه مصرف کالاهای فرهنگی تا حدودی امکان برابری وجود دارد.
البته تصور اینکه در عرصه فرهنگی برابری امکان پذیر است نوعی توهم و آگاهی کاذب است؛ چون در عرصه نمادهای مصرف فرهنگی هم مرزبندی طبقاتی وجود دارد چنان که طبقات پایین جامعه گاه می توانند مانند طبقات بالا لباس بپوشند، موسیقی گوش کنند یا تفریحات آنها را انجام بدهند.
در دهه 60میلادی با ظهور "بیتلیسم" مدگرایی ناهنجاری به گونه ای جنون آمیز در جهان رونق گرفت. بیتل ها گروهی از جوانان اروپایی بودند که با اجرای موسیقی دیوانه وار و آزاردهنده و آرایش غیرعادی مو و پوشش خاص خود در آن دوره در جهان مشهور شدند به گونه ای که مدل موی آنها به شکل گسترده ای در میان جوانان جهان از جمله ایران رواج پیدا کرد.
البته رواج مدهای ناهنجار، در جهان به بیتلیسم ختم نمی شد بلکه پس از ظهور بیتلیسم، جهان صنعتی هر از گاهی شاهد ظهور گروه های نامنظم و ناهنجار دیگری بوده است. برای مثال در یک دوره هیپی ها در غرب رشد کردند و در دیگر دوره ها نیز گروه های ناهنجار دیگری مانند پانک، رپ و شیطان پرستی. این گروه های ناهنجار، ارزش های معنوی، اخلاقی و آموزه های دینی را بی اساس و موهوم می دانند، زندگی معقولانه را به باد استهزا می گیرند و پوچی و بیهودگی را در جوامع بشری ترویج می کنند. این گروه ها سرانجام در حیرت و سرگردانی می مانند و هیچ نوع تکیه گاه معنوی و پناهگاه روحی برای خود نمی یابند.
تفاوت مد اجتماعی با عادت ها و سنت های اجتماعی در این است که عادت ها و سنت ها پایدارترند. ولی مد اجتماعی به سرعت تغییر می کند عادت ها و سنت ها نشان دهنده گرایش انسان به حفظ مواریث کهن هستند ولی مد اجتماعی، نمودار نوخواهی انسان است عادت ها و سنت ها در طی سالیان دراز ایجاد می شود و فرد یا گروهی خاص موسس آن نیست. در حالی که طبقات اشرافی و دسته های با نفوذ سیاسی، مد اجتماعی را گسترش می دهند یا از طریق وسایل ارتباط جمعی رواج می یابد.
در جوامع امروزی به دلیل وجود وسایل ارتباطی سریع و گسترش تبادل اطلاعات و اخبار و نیز در نتیجه فعالیت دسته های سیاسی و اقتصادی مد اجتماعی نیست به گذشته رونق بیشتری یافته است.
در پی صنعتی شدن رشد شهرنشینی و تبدیل کلان شهرها به محل تجمع انبوهی از غریبه ها، نیاز به روش های بصری قوی برای ابراز هویت افراد به وجود می آید. مد از آماده ترین ابزارهایی است که افراد به کمک آن می توانند پیام بصری گویایی درباره هویت خود صادر کنند و امکان ساختن هویت های مشخص شده را در میان ازدحام شهرهای بزرگ فراهم نمایند به ویژه در شهرهای مدرن و بزرگ مد از این رو اهمیت دارد که افراد، با انبوه غریبه ها در می آمیزند و فقط لحظه ای بسیار کوتاه در اختیار دارند تا بر یکدیگر تاثیر بگذارند در واقع در شهرهای امروزی مد یکی از داشته های اصلی افراد است که با استفاده از آن بتوانند خود را به مردم نشان بدهند و بفهمانند چرا که گمنامی نسبی ضرب آهنگ پرشتاب زندگی در کلان شهرهای کنونی مستلزم روش های کاملاً بصری و نسبتاً قوی برای ابراز هویت است.