هميشه خيلي زودتر از آنچه فكرش را بكني اتفاق مي افتد، روزي كه اولين بار كت و شلوار نويي به تن كرد و به عزم خواستگاري از خانه بيرون آمد، دلش چند صد متر جلوتر از خودش مي دويد، مي خواست پر در بياورد و هر چه زودتر به مقصد برسد، همين عجله باعث شده بود تا مادر و خاله اش او را دست بياندازند، بالاخره رسيدند، همه چيز به خوبي و خوشي تمام شد، كسي مخالف نبود، او با كسي كه دوستش داشت سر سفره عقد نشست و پيمان زناشويي بست، تشكيل خانواده داد و حالا...
تعطيلي شركت آغاز بدبختي ها ، بي كاري ، گوشه كنايه هاي ديگران و ... درد ديگري را هم به دردهايش اضافه كرد، اولين بار كه با چند نفر نشست تا به اصطلاح دودي بگيرد و غصه هاي زندگي را فراموش كند، چنين عاقبتي را براي خودش متصور نبود، هر روز مي گذشت و او بيشتر از قبل به اين دود لعنتي عادت كرده بود، حالا ديگر كمتر دنبال كار مي گشت و اصلا برايش مهم نبود كه همسرش ، كسي كه بيشتر از جانش دوستش داشت، مجبور است براي گذران زندگي خود و فرزندش كارگر خانه هاي مردم شود.
و بالاخره يك روز همه چيز تمام شد، همسرش ديگر نتوانست اعتياد و بيكاري او را تحمل كند، او را تنها گذاشت و با بچه اش رفت ، براي هميشه رفت.
زندگي هايي كه زود از هم مي پاشد
هميشه پيش از آن كه فكر كني اتفاق مي افتد و متاسفانه اين روزها بيشتر از هميشه ، طلاق ، فروپاشي يك زندگي ، ناامن شدن كانون يك خانواده و اين بار صورت مساله پاك كردني نيست.
به ديوار سرد دادگاه تكيه داده و گذشته اش را در ذهن مرور مي كند، گذشته اي كه زياد هم دور نيست، 9 ماه پيش براي آغاز زندگي مشتركش آرزوها داشت و حالا بعد از 9 ماه آمده تا پرونده اين زندگي مشترك را براي هميشه ببندد.
امثال او كم نيستند، اين روزها راهروهاي دادگاه خانواده پر از آدم هايي است كه تجربه چند ماه زندگي مشترك آن ها را به اينجا كشانده است.
متاسفانه افزايش آمار طلاق را نمي شود منكر شد، آماري كه رو به افزايش است و متاسفانه در بيشتر موارد در حالي صورت مي گيرد كه بيشتر از چند ماه تا يك سال از زندگي مشترك زوج نمي گذرد.
دلايل زيادي مي تواند عامل سست شدن بنيان خانواده هايي باشد كه اكثرا نوپا هستند، از جمله اين عوامل مي توان به ازدواج هاي بدون شناخت ، عدم آشنايي زوج جوان با مشكلات زندگي ، رويا گونه فكر كردن و ... اشاره كرد.
حفظ خانواده با تقويت روحيه واقع بيني
يك كارشناس مشاوره در اين باره مي گويد: متاسفانه سست شدن بنيان خانواده در حال حاضر ديگر امري طبيعي و عادي شده است و هر كسي با به وجود آمدن يك مشكل در زندگي زناشويي خود اولين راه حل را طلاق مي بيند، اين در حالي است كه در سال هاي نه چندان دور هميشه راه حل آخر طلاق بوده است.
طاهره مهرور در اين رابطه مي افزايد: عدم شناخت شايد يكي از عوامل رواني ميل به طلاق بعد از چند ماه زندگي مشترك است، اين عادت كه جوانان ما از زندگي زناشويي براي خود قصري از رويا مي سازند و بعد از ازدواج هم توقع زندگي در اين قصر رويايي را دارند يكي از مهم ترين عواملي است كه باعث مي شود تا آن ها بعد از چند ماه زندگي و رو به رو شدن با واقعيات آن توان تحمل را از دست مي دهند و مي خواهند خودشان را از اين مخمصه خلاص كنند.
وي تصريح مي كند: وجود مشكلات شخصيتي در افراد نيز باعث بروز درگيري ها در محيط خانواده مي شود ، متاسفانه شرايط بد اقتصادي و شغلي يكي از دلايل عمده بروز مشكلات شخصيتي در فرد است، فردي كه زندگي تازه اي را شروع كرده توقعاتي از خود و شريك زندگي اش دارد كه در صورت عدم توانايي براي برآورده كردن اين توقعات متاسفانه درگيري هاي خانوادگي شكل مي گيرد.
مهرور تقويت روحيه واقع بيني را يكي از مهمترين عوامل رفع مشكلات خانوادگي به خصوص در زندگي هاي نوپا مي داند و مي گويد: خانواده ها بايد تلاش كنند تا دختر و پسر جوانشان با واقعيت هاي زندگي آشنا شوند، اين كه ما سعي كنيم توقعات فرزند خود را از زندگي بالا ببريم به او كمك نكرده ايم بلكه ناخواسته ضربه هاي وحشتناكي را به پايه هاي زندگي جديدش وارد مي آوريم.
وي ديگر عوامل از هم پاشيدگي خانواده ها را عدم اشتغال دانسته و خاطر نشان مي كند: متاسفانه امروز يكي از بزرگترين مشكلاتي كه باعث بروز مشكلات خانوادگي مي شود عدم اشتغال است ، سرپرست خانواده به اين دليل كه نمي تواند كار مناسبي پيدا كند و يا اين كه از امنيت شغلي مناسبي برخوردار نيست نمي تواند به درستي نيازهاي عاطفي خانواده خود را برآورده كند، همين امر يك شكاف عاطفي بزرگي را بين زن و شوهر ايجاد كرده و خود باعث بسياري از مشكلات مي شود.
بيش از 10 ميليون نفر با اعتياد درگيرند
اما طبق آمارهايي كه سازمان بهزيستي كشور در هفته خانواده اعلام كرده است، عامل 50 درصد طلاق ها اعتياد است، اين در حالي است كه ستاد مبارزه با مواد مخدر ناجا اعلام مي كند كه ما بيش از يك ميليون و 200 هزار معتاد نداريم ، حال اگر همين آمار را هم بخواهيم در نظر بگيريم و آن را يك آمار دقيق كارشناسي بدانيم همين تعداد هم مي تواند بيش از 10 ميليون نفر از افراد جامعه را درگير كند.
فرد معتاد به تنهايي در آمار اعتياد قرار مي گيرد اما او مي تواند به طور متوسط 4 نفر ديگر را هم با مشكل خود دست به گريبان كرده باعث به وجود آمدن آسيب هاي اجتماعي ديگري نيز شود.
يك روانشناس در اين باره مي گويد: متاسفانه كساني كه اقدام به انتشار آمار معتادان مي كنند و بر سر چند نفر بيشتر و كمتر به بحث و جدل با يكديگر مي پردازند اصل زندگي دسته جمعي را فراموش كرده اند.
وي مي افزايد: فرد معتاد به تنهايي در يك كوهستان زندگي نمي كند، هر فرد معتاد خانواده اي دارد كه خواه و ناخواه با مساله اعتياد او درگير مي شوند، اعتياد تنها به فرد آسيب نمي رساند بلكه با مشكلاتي كه ايجاد مي كند اثرات جبران ناپذيري بر جامعه مي گذارد.
پروانه يعقوبي خاطر نشان مي كند، اگر در حال حاضر ما در جامعه خود يك ميليون معتاد داريم در عوض 5 ميليون نفر درگير با اعتياد داريم، اگر متوسط هر خانواده ايراني را 4 نفر هم در نظر بگيريم اين آمار خيلي دور از ذهن نيست، در حال حاضر بيشترين دليل طلاق ها اعتياد يكي از طرفين است كه در 90 درصد موارد اين مرد است كه دچار اعتياد شده و ديگر نمي تواند نيازهاي اوليه خانواده اش را برآورده كند.
اما سازمان بهزيستي اعلام كرده است كه سالانه سه ميليون نفر تحت پوشش طرح پيشگيري از اعتياد قرار مي گيرند، حال اگر اين آمار را با جمعيت كشور بسنجيم نتيجه خوبي براي ما نخواهد داشت، سالانه 3 ميليون نفر در برابر 70 ميليون نفر، در واقع اين طرح پيشگيري بيش از 23 سال طول مي كشد و كساني كه در نوبت هاي آخر اين طرح قرار دارند، هيچ تضميني براي سلامتي اشان وجود ندارد.
متاسفانه ما هنوز نتوانسته ايم براي حفظ كانون خانواده هم كه شده، طرحي را به مرحله اجرا بگذاريم كه افراد را از روي آوردن به اعتياد باز دارد.
نبايد از ياد ببريم كه عوامل زيادي سلامت خانواده را تهديد مي كند و باعث فروپاشي آن مي شود ، اعتياد يكي از اين عوامل و مهمترين آن است اما فقر ، بي سرپرستي ، بيكاري ، آسيب هاي اجتماعي مختلف نيز از ديگر فاكتورهاي تهديد كننده سلامت خانواده است.
روزي كه نبايد از ياد ببريم
خانواده تنها به يك روز سمبليك خلاصه نمي شود، خانواده به عنوان اصلي ترين ركن هر جامعه از ارزش بالايي برخوردار است و همه بايد در حفظ كيان آن كوشش كنند، خانواده مي تواند باعث پيشرفت يا پسرفت يك جامعه شود، اين روز را نبايد فراموش كنيم و هر روز بايد به روز خانواده فكر كنيم.
از ياد نبريم هر كانون خانواده اي كه از هم مي پاشد ، ضربه اي بر پيكر جامعه فرود مي آيد، طلاق آغاز بزهكاري ها و آسيب هاي اجتماعي است.