حسن قنبری استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم در مورد اینکه چرا با وجود تأکید قرآن بر تعقل و عقلانیت شاهد گرایشات ضد عقلی در جهان اسلام هستیم به خبرنگار مهر گفت: این بحث مفصلی است و بر می گردد به اینکه چه تلقی از عقل داشته باشیم؛ یعنی پاسخ به این سؤال بستگی دارد به اینکه ما از عقل چه چیزی تلقی می کنیم.
وی افزود: اگر عقل ارسطویی منظور باشد عقلی که امروزه به آن عقل جزیی و حسابگر می گوییم طبیعتاً این عقل با عقل دینی نمی سازد. عقل دینی یک عقل کلی و عقل الهی و عقل مرتبط با آسمان و خداست. طبعا برای اینکه عقل جزیی و حسابگر با عقل کلی و دینی نمی ساخته، لذا می توانیم شاهد گرایشات ضد عقل باشیم به این بیان که این گرایشات ضد عقلی، ضد عقل جزیی و حسابگر منقطع از عالم بالاست.
این محقق و پژوهشگر حوزه فرهنگ اظهارداشت: این گونه گرایش ضد عقلی چیز بدی نیست. برای اینکه متدین و خداباور از آنجایی که قائل به عقل دینی است و جایگاه عقل را بالاتر از همه محسوسات و امور ظاهری می داند لذا با این نوع عقل جزیی و حسابگرمخالفت می کند.
وی با تأکید بر اینکه این مخالفت چیز بدی نیست، گفت: اگر کسی مخالفت هایش در جهت نفی عقل باشد و کلاً مقام عقل را کنار بگذارد و بی عقلی را در پیش بگیرید این را کسی بر نمی تابد.
یک استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب درباره جریانات ضد عقل گرا در جهان اسلام هم یاد آورشد: از قدیم جریانات ضد عقل گرا در جهان اسلام جریانات اشعری و اخباری گرایان بودند ولی در فضای امروزی جاهل گرایان و سلفی ها و طالبانیسم و بنیادگراهای اسلامی را می شود در ردیف اشعری ها و اخباریون قرار داد.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه درپایان یادآورشد: البته معتزله و شیعه دو گروه عقل گرا در جهان اسلام هستند منتها به همین تفکیکی که من از عقل کردم یعنی باید این دو نوع عقل، عقل کلی و دینی با عقل جزیی و حسابگر را از هم جدا کرد.