ایلام - خبرگزاری مهر: جامعه شناس و استاد دانشگاه استان ایلام به بررسی علل و عوامل آسیب ها و جرائم به وجود آمده در شهر ایلام و ظهور گروه های اراذل و اوباش با پوشش های یک دست سیاه پرداخت.

جعفر شرفخانی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: امروزه بی تردید یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده که توجه بسیاری از روانشناسان، جامعه شناسان جرم شناسان را به خود معطوف داشته، موضوع نوجوانان و جوانان بزهکار است که روز به روز گسترش بیشتری می یابد.

وی بیان داشت: شواهد نشان می دهد که علی رغم بهبود وضع زندگی به لحاظ رشد و تحولات فرهنگی و اجتماعی و همچنین توسعه و گسترش مراکز و موسسات خدمات روان شناسی باز آمار جرائم و ارتکاب نوجوانان و جوانان، افسار گسیخته است.

وی ادامه داد: عوامل و دلائل زیادی بر این پدیده ناگوار اجتماعی مرتبط است که از جمله آنها مسائل مربوط به علل اجتماعی، خانوادگی و ویژگی های شخصیتی، شناختی خود فرد بزهکار است.

شرفخانی عنوان کرد: بزهکاری نوجوانان و جوانان به عنوان یک اختلال رفتاری و اجتماعی از دیر زمان در جوامع مختلف مورد توجه صاحبنظران علوم اجتماعی، روانشناسی و متخصصین تعلیم و تربیت بوده است و جامعه شناسان این پدیده را به عنوان یک مسئله اجتماعی که نظم جامعه را تهدید می کند، پذیرفته اند.

مشکلات اجتماعی شهر ایلام

این جامعه شناس تصریح کرد: یکی از این نوع جرائم اوباشگری است که در چند سال اخیر در شهر ایلام ظهور و بروز یافته است.

وی اضافه کرد: حضور افرادی با پوشش کاملا سیاه رنگ در میادین و خیابان های اصلی شهر و گاها ایجاد مزاحمت های خیابانی برای شهروندان از مصادیق اصلی این نوع اوباشگری به حساب می آید که در مجال تلاش می شود به ریشه یابی جدی و عمیق این مسئله (پوشش یکدست سیاه رنگ جوانان و ایجاد مزاحمت ها) پرداخته شود و راهکارهای عملی و مناسب برای رفع این مشکل ارائه می شود.

شرفخانی عنوان کرد: یکی از برجسته ترین آسیب ها و جرائم به وجود آمده در شهر ایلام، ظهور گروه های اراذل و اوباش با پوشش های یکدست سیاه است.

وی ادامه داد: این افراد با گشت زنی ها و ترددهای زیاد در سطح شهر باعث ایجاد مزاحمت های خیابانی و درگیری های فیزیکی خشن در خیابان های شهر می شوند اگرچه در برخی از موارد نیز این افراد ممکن است هیچگونه مزاحمتی هم ایجاد نکنند اما با داشتن روحیه ای تهاجمی همواره نوعی از ناامنی روانی را در بین شهروندان ایلامی ایجاد می کند.

این استاد دانشگاه بیان داشت: خانواده از جمله نهادهای اولیه و تاثیر گذار بر رفتار فرزندان است و در محیط خانواده است که کودک برای اولین بار با ارزش های جامعه را یاد می گیرد و تا حدود زیادی جامعه پذیر می شود.

وی ادامه داد: بنیان های فکری و عقیدتی فرد تا حدود بسیار زیادی در خانواده شکل می گیرد و پدر و مادر به ولی و سرپرست فرد وظیفه پرورش فکری و جسمی و مرتفع کردن نیازهای روحی، روانی، مادی و ... فرزند را بر عهده دارند.

شرفخانی افزود: کوتاهی در هر یک از وظایف فوق موجب قصور و بی نظمی در وظایف دیگر می شود و کنترل رفتار فرزند در حد معقول و مناسب، رفت و آمدهای وی، ساعات خروج و ورود فرزند از خانه و مدرسه و .... از وظایف خانواده به شمار می آید.

وی افزود: پایگاه اقتصادی – اجتماعی فرد نیز به عنوان متغیری که در بروز رفتارهای هنجار شکنانه موثر بوده مطرح است که شامل تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، شغل پدر، شغل مادر و میزان درآمد خانواده فرد مورد مطالعه است.

 وی تصریح کرد: دینداری و پایبندی به اصول دینی از متغیرهای دیگری موثر در این پدیده است که بدون شک کسی که ایمان به خدا دارد، به اصول دینی پایبند است، فرائض دینی را به جا می آورد، در زندگی خود هدف دارد و برای رسیدن به آن هدف از وسایل و ابزار مقبول و مشروع استفاده می کند.

وی افزود: کسی که دین و ایمان دارد هیچ وقت مزاحمت را برای دیگران نمی پسندد، کسی که دین و ایمان دارد حقوق دیگران را پایمال نمی کند و میزان دینداری افراد مورد مطالعه و میزان پایندی آنها در حد مطلوبی نیست.