به گزارش خبرگزاری مهر، كودكی که نسبت به خودش احساسات منفي دارد از بي كفايتي و ضعف مفهوم فردي رنج مي برد و سازگاري او در محيط دستخوش اختلال مي گردد. مفهوم فردي طفل با الگوهاي رفتاري والدين او ارتباط دارد. مفهوم فردي عبارت است از قضاوت ارزشمندانه اي كه شخص در مورد خودش احساس مي كند. بديهي است چنين احساسي ذهني بوده و با احساسات فرد نسبت به خودش ارتباط مي يابد. ولي شخص احساسي را كه از مفهوم فردي خودش دارد در رفتار و گفتار و روابطش با ديگران ظاهر مي سازد.
كودكاني كه نسبت به خودشان ارزش و اعتبار بيشتري احساس مي كنند در رابطه با ديگران موفق تر هستند و در جمع همسالان به جاي گوش كردن و تنها شنونده بودن شركت فعالانه داشته و داراي انگيزه ها و گرايش هايي كه سبب ارزشمندي مفهوم فردي مي گردد هستند و اين باعث استقلال اجتماعي بيشتر و قدرت ابتكار و فعاليت چشمگيرتر د رآنها منتهي مي شود.
كودكاني كه داراي مفهوم فردي قوي تري هستند والديني دارند كه آنها نيز از اين خصوصيت بهره مند مي باشند. اين نوع پدر و مادران از لحاظ هيجاني نيز داراي ثبات بوده و قدرت موثرتري در مراقبت از كودكان خود نشان مي دهند. درباره گروهي از كودكاني كه داراي مفهوم فردي ضعيف هستند مادران اين گونه كودكان توانايي زياد در پذيرش آنها داشته و اين كيفيت را از طريق محبت، نزديكي و مهرباني بيشتري براي جدايي كودكان خود نشان مي دهند. و محيطي فراهم مي كنند كه از نظر جسماني، هيجاني و عقلاني ضعيف بوده و كودكان را مزاحم خود تشخيص داده و حالات هيجاني آنان نسبت به ايشان همراه با خصومت يا بي تفاوتي مي باشد.
جالب اينكه والدين كودكاني كه داراي مفهوم فردي قوي هستند انضباط دائمي موثري نيز اعمال مي كنند كه در آن نقش تشويق و تنبيه بارز است. البته این والدين به عقايد و نظريات كودكان خود توجه داشته و به آنها اجازه بحث و گفتگو مي دهند و بدين وسيله اعتماد به نفس آنها را تقويت مي كنند. در طرح برنامه هاي خانوادگي آنها را شركت داده و باعث مي شوند كه كودك نظريات خودش را ابرازكند. و برعكس والدين كودكان فاقد مفهوم فردی قوی روي معيارهاي فشار و خودمختاري تكيه نموده و اجازه كوچكترين ابراز عقيده و بحثي را به بچه هاي خود نمي دهند.
شايد موثرترين عامل در رفتار والدين نوع اول آنهايي كه داراي كودكان با مفهوم فردي قوي هستند رعايت اصل تعادل در كليه روشهاي داد و ستد با فرزندان هستند.اين اصل تعادل را ميان مراقبت و محافظت از يك طرف و تشويق و خود مختاري و استقلال از جانب ديگر رعايت مي نمايند.
نتيجه آنكه ظاهرا همان رفتارهاي والدين كه سبب ايجاد رفتار اجتماعي موثر و مناسب در كودك مي گردد براي به وجود آمدن مفهوم فردي قوي نيز مورد نياز است. جاي تعجب نيست كه مفهوم فردي قوي همبستگي زيادي در جهت مثبت با موفقيت تحصيل داشته و عكس آن نيز سبب شكست و عدم موفقيت در امر تحصيل خواهد بود.
در تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده ثابت شده كه كودكاني كه وضع اجتماعي-اقتصادي بهتري دارند مفهوم فردی قوي تري نشان مي دهند ولي آنچه سبب بالا بردن مفهوم فردي مي شود چگونگي ارتباط كودك با والدين خودش است، چون حتي كودكاني كه از وضع اجتماعي و اقتصادي مناسبي بر خوردار نبوده ولي در محيط خانوادگي آنها گرمي و صفا وصميميت وجود دارد داراي مفهوم فردي مناسب يا قوي مي باشند.