به گزارش خبرگزاری مهر ، «شطرنج با ماشین قیامت» رمانی است با محوریت یک رزمنده جوان که در عملیاتی برای یافتن مکان استقرار رادار فرانسوی نیروهای عراق با دوستش پرویز درگیر میشود و در همین حین با افراد و شخصیتهایی مواجه میشود که دارای عقاید و ادیان مختلفی هستند.
این رزمنده در طول داستان آرامش کاری خود را از دست می دهد و مجبور است هم مسئول پخش غذا باشد، هم به چند آدم غیرمعمول که در شهر پناه گرفتهاند رسیدگی کند و هم به عنوان دیدهبان برای عملیات خاصی که در پیش است، بیشتر از قبل دیدهبانی کند. شخصیت اصلی دیگری که در داستان حضور دارد «مهندس» است. جنگ و علت آن برای مهندس بیمفهوم است و اعتقادات او عامل مولد شکی برای دیدهبان است.
حبیب احمد زاده تالیف این مان را در سال 1375 به پایان برد و انتشارات سوره مهر برای نخستین بار آن را در سال 1384 منتشر کرده است.
در بخشی از این کتاب آمدهاست:
«مهندس میگه ماها مهرهی سیاهیم. مهرهی سرباز سیاه بدبخت!
نمیخواد ادامه بدی. یقهاش را گرفتم. حالا میخوای جوابش را بشنوی؟
با سر تأکید کردم.
آره. من و رفیقام، جونمون رو تو این راه گذاشتیم. باید جواب بدی!
خب، چرا من باید جوابش را بدم؟
چون این نقشه را شما ریختید.
قاسم مکث طولانی کرد؛ خیلی طولانی.
با این که خیلی چیزا تو این دنیا جواب دو دو تا چهارتا نداره؛ ولی من نظر خودم رو میگم. فقط این رو بدون که مهمترین مهرهی تأثیرگذار، روی صفحهی شطرنج، وزیره. ما وزیر رو، حاکم مطلق در بازی شطرنج میدونیم. حالا اگر همون هشت مهرهی سرباز ِ ـ به قول مهندس- سیاهِ جبرزدهی بدبخت، در یک حرکت دسته جمعی سنجیده، به هم کمک کنن و یکیشون به انتهای صفحهی مقابل برسه؛ وزیر میشه. اینجاست که کل روند بازی عوض میشه.»
کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» چندی پیش به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده و انتشارات مزدا آن را در آمریکا منتشر کردهاست. این کتاب همچنین جوایز ادبیای همچون جایزه ادبی اصفهان و جایزه کتاب سال شهید غنی پور را به خود اختصاص داده و در سال 1385 کاندیدای نهایی کتاب سال قلم زرین نیز شدهاست.