پرویز ضیاءشهابی در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پایین بودن سطح آموزش در هر رشتهای به ضعف استاد و دانشجو هر دو بستگی دارد گفت: اما طبق تجربه من که سالهاست مشغول تدریس فلسفه غرب نظیر اندیشههای کانت و افلاطون و هایدگر هستم این موضوع برای رشته فلسفه دلیل مهم دیگری نیز دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: در این سالها همیشه سعی کردهام بنای تدریس را بر کتابهای اصلی فلاسفه غرب بگذارم، مثلا اگر قرار باشد برای گروه فلسفه محض، کانت درس بدهم معمولا «نقد خرد محض» یا همان «نقد خرد ناب» را که علی سلطانی آن را اینگونه به فارسی ترجمه کرده است مبنای خود قرار میدهم. اما دانشجویان کمی به زبان آلمانی آشنا هستند و بنابراین به اجبار باید از ترجمههای انگلیسی استفاده کنم در حالی که دانشجویان ما به زبان انگلیسی هم مسلط نیستند و به ناچار باید به ترجمههای فارسی مراجعه کرد.
نویسنده کتاب «درآمدی پدیدارشناسانه به فلسفه دکارت» ادامه داد: در این شیوه مشکل در متن نیست بلکه مشکل آنجاست که دانشجویانی که افلاطون و هایدگر میخوانند اصلا یونانی و آلمانی نمیدانند. بنابراین به ناچار باید از ترجمههای انگلیسی یا فارسی استفاده کنند که به نظر من نه ترجمه انگلیسی حقگذار اصل مطلب است نه ترجمه فارسی. البته از دانشجویان هم نمیتوان توقع داشت به زبان آلمانی و یونانی تسلط داشته باشند.
ضیاءشهابی در پاسخ به این سوال که ترجمه شدن بیش از پیش متون اصلی فسلفه گرهی از مشکل باز میکند یا خیر، گفت: خدا رو شکر که بیشتر این متنها ترجمه نشدهاند. متاسفانه بیشتر متونی که ترجمه شدهاند به سزای کتابهای اصلی نیستند. البته مورد به مورد فرق دارد و همه ترجمهها را نمیتوان به یک چوب راند.
این مدرس فلسفه با ابراز ناامیدی از بهتر شدن وضعیت آموزش فلسفه گفت: طبق تجربهام در چند دهه تدریس این وضعیت سال به سال بدتر میشود و چشم من برای بهتر شدن آن آب نمیخورد، مخصوصا که چند سال است انتخاب دانشجو برای دورههای دکتری به روش تستی انجام میشود و با این روش گمان نمیرود دانشجویی که مستعد و علاقهمند به رشتهای مانند فلسفه است به درستی بتوان انتخاب کرد.