اين شاعر كه مجموعه شعرهاي " كلوزآپ از باب اول كتاب مقدس " ، مجموعه داستان هاي " ضريح خاك و ترنم باران وپرنده " و گردآوري مجموعه شعر جوان فارس را در كارنامه فرهنگي خود دارد ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، در توضيح " تجربه هاي متفاوت " افزود : در يك نگاه كلي هر متني با متن ديگر متفاوت است اما توسط غزلسرايان جوان امروز متن هايي توليد مي شود كه از يك منظر ضعف هايي اساسي دارد. علي رغم اينكه مقولات ادبي تك بعدي نيستند اما غزل هاي جوان امروز اكثرا تك ساحتي هستند ، شما شعرهايي مي خوانيد كه قابليت بيش از يك بار خواندن ندارند ... بگذريم از اين كه بسياري از كارها را همان يك بار هم نمي توان به راحتي تحمل كرد و خواند .
هاشم كروني : غزل جوان ، حول نيمكت و پارك و استكان چاي و قطار مي گذرد / شعرهايي مي خوانيم كه قابليت بيش از يك بار خواندن ندارند ... |
اين شاعر و منتقد جوان ادبيات درتشريح محورهاي مذكورخاطرنشان ساخت : اين مساله در واقع همان فقر محتوايي غزل جوان است ، در نقد هاي ديگر هم مكررا به اين مساله اشاره شده كه غزل جوان ، حول نيمكت و پارك و استكان چاي و قطار مي گذرد ، البته به تناسب گاهي به جاي چاي ، نسكافه درشعرها دم مي شود ! يا اتوبوسي از جاده شعرمي گذرد و اكثرا هم سر و كله بانويي يا خانمي يا نهايتا دختري در يك جاي غزل پيدا مي شود. انصافا آيا اين مساله همه مسايل انسان امروزاست . جاي دردهاي انسان امروز و واقعيت هاي جامعه ما كجاي اين غزلهاست ؟ چرا اين درد ها گم شده اند؟ اصلا دردهاي ازلي و ابدي كج رها شده اند ، آيا عشق در همين ابتذال و سطحي نگري و سانتي مانتاليسم خلاصه شده است ؟ درست است كه اين نمونه عشق ها هم در جامعه وجود دارد ، اما آيا يك شاعربايد پشت سر بقيه راه بيفتد ؟
شاعران بايد از توهم پيامبر گونگي دست بردارند اما انفعال از شاعر به عنوان " چشم " و " نگاه " آن هم يك چشم و نگاه تيز بين پذيرفته نيست . |
هاشم كروني در ادامه اظهار داشت : برخي عناوين مثل غزل مدرن يا پست مدرن در ذات خويش تناقض حل نشده اي دارند و از نظرگاه ژورناليستي هم آن قدر كه واكنش منفي ايجاد مي كنند مفيد به فايده نيستند. غزل فرم نيز عنواني مبهم است و نتوانسته يك هويت جامع را ارايه دهد. من از سال 79 غزلسرايي را كنار گذاشته ام اما سعي كرده ام همواره نگاه انتقادي ام را به جريان هاي نوتر غزل امروز حفظ كنم تا احترامي به گذشته خودم گذاشته باشم كه از نيمه ي دهه هفتاد سعي داشتم به گونه اي ديگر غزل بنويسم. به هر حال دو سال پيش در صحبت هايم براي نخستين بار عنوان " غزل متفاوت " را ارائه كردم و وبلاگ اينترنتي به همين نام با هدف نقد و بررسي غزل امروز راه انداختم و خوشحالم كه اين نام از سوي خيلي ها پذيرفته شده است.
اين شاعر در پايان گفت و گو با مهر ، گفت : اكثرغزلسرايان ، به شاعران جريان هاي شعر زبانگرا و دهه هفتادي ها اعتراض مي كردند كه شعرتان قابل فهم نيست يا زبان را تخريب كرده ايد ، به هيچ عنوان پسنديده نيست كه ديگران هم اعتراض كنند كه شما ساده انگاري و سطحي نگري را در شعر حاكم كرده ايد ...