حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در پاسخ به این سؤال که یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی استقلال طلبی مردم ایران بود تا حدی که شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی از شعارهای اصلی انقلاب بود با توجه به این امر، تا چه حد توانسته ایم به این شعار عمل کنیم به خبرنگار مهر گفت: آن چیزی که اولاً باید به آن توجه کنیم این است که یکی دو نسل اخیر ما محیط های دانشگاهی و دانش آموزی تقریباً از تاریخ انقلاب فاصله گرفته اند. یعنی آن روزها و دوران پهلوی را درک نکرده اند. آن همه شهیدی که چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب به شهادت رسیدند و جانبازانی که با تنی رنجور ماندند تقریباً آنها را از یاد برده اند. مسئولیتی داریم برای زنده نگاه داشتن یاد آن خاطره ها و افتخارات، باید بتوانیم آن فرهنگ و شعار و جوش و خروشها را به درستی به این نسلها منتقل کنیم.
وی در ادامه سخنانش تصریح کرد: مسئله استقلال طلبی یک بحث بسیار اساسی و بنیادین انقلاب بود بالاترین پیام را قرآن کریم اعلام کرد که «ولن يجعل الله للكافرين علي المومنين سبيلا» یعنی قاعده نفی سبیل در فقه بسیار نقش آفرینی کرده است و فقها در جاهای مختلفی در مباحث و بسترهای مختلف فقه قدیم مورد استفاده قرار داده اند. تمام معاملات و روابط با غیر مسلمانان با این اصل مورد توجه قرار می گیرد که باید عزت و عظمت و شکوه مسلمانان همیشه حفظ شود و مسلمانان نباید تحت بیرق و پرچم و قیمومیت دیگران دربیایند.
وی افزود: همین شعار بود که در نهضت تنباکو آن جور خودنمایی کرد و آن فتوای تاریخی و ماندگار میرزای شیرازی را در تاریخ ثبت کرد. در حقیقت عزت ایران و اسلام با حضور بیگانگان زیر سؤال می رفت. در جریان مشروطیت هم همین مسئله جریان داشت. در جریان ملی شدن صنعت نفت و بعد هم پیروزی انقلاب اسلامی همین مسئله مورد توجه بود. نباید از یاد ببریم که پیش از انقلاب و کمی بعد از آن نشانه های وابستگی در گوشه و کنار کشور خود را نشان می داد. کشور را تمام مستشاران آمریکایی و بعضی از کشورها و فرهنگ بیگانه قرق کرده بود. آن چیزی که در پادگانها و در نیروی نظامی، انتظامی و نیروهای زمینی، هوایی و دریایی اتفاق می افتاد این بود که همه کاره مستشاران بودند. و اینجا بهترین درجه داران و افسران ما خیلی اجازه نداشتند که سر از هواپیما دربیاورند که چگونه تعمیر می شود یا ناو و ناوچه و یا سلاح های دیگر همینطور.
نصیری اظهار کرد: در بعد سیاسی همه دوست و دشمن اعتراف دارند آنچه که کشور را اداره می کرد کاخ گلستان و سعد آباد نبود عملاً در خود سفارتخانه آمریکا و بعد انگلیس تصمیم گیریها می شد و به شاه خط می داد. شاه بعد از جریان خروج مفتضحانه پدرش یک جوان بیست و چند ساله بود که عملاً قدرتی نداشت. بعد هم که در دهه 50 یک مقداری اقتدار پیدا کرد در بُعد اختناق داخلی این اقتدار را به کار گرفت، یعنی با کمک گرفتن و آوردن مأمور از سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل عملاً اختناق را تشدید کرد. یعنی به نوعی قدرت نمایی برای مردم می کرد. اما اینکه در برابر بیگانگان بتواند بایستد و یک مقاومتی از خود نشان دهد و به آنها بگوید این مسئله مشاهده نشد.
وی افزود: در قضیه کاپیتولاسیونT اعتراض امام(ره) همین بود که با تعبیر رسایش گفت من به شاه نصیحت می کنم که این جوری خودفروشی نکند و این طور خود را در برابر بیگانگان خوار نکند. آن لایجه ای که در حمایت آمریکائیان تصویب کرده بودند عملاً تحقیر یک ایرانی و یک مسلمان بود. اینها و نمونه های فراوانی که در کشور وجود داشت عملاً استقلال و در کنارش سیاست کشور و عزت اسلامی را زیر سؤال برد. فقهایی هم مثل امام(ره) سعی کردند در رساله هایشان یا فتاوایشان به سیادت کشور کمک کنند اما وقتی که نظام و قدرت سیاسی حاکم بر کشور غیر حاکم فقیه، و آدم خود فروخته ای باشد عملاً فتاوا اثری و نفوذی نداشت.
این محقق و پژوهشگر حوزه علوم اسلامی یادآور شد: لازم بود که آن حرکت و خیزش مردمی با آن گستردگی اتفاق بیفتد و یکی از شعارهای انقلاب اصل استقلال بود که به منصه ظهور رسید. تأکید می کنم که هر صاحب نظری چه آنهایی که موافق انقلابند چه آنهایی که با انقلاب دشمنند در این جهت که امروز استقلال ایران مخصوصاً در بعد سیاسی و در بُعد نظامی در بالاترین سطح ممکن آن رسیده، انکار نمی کنند. به برکت انقلاب بود که کشوری ساخته شد که در منطقه و جهان اسلام الگویی برای «نه» گفتن به بیگانگان قرار گرفت و این نه گفتنش همچنان ادامه دارد. این ارزش و برکتی است که به یُمن همه آن جانفشانی ها و خونفشانی ها حاصل شد.
رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در پایان سخنانش تصریح کرد: باید استقلال را که بعد سیاسی دارد توسعه دهیم همانطور که در بعد نظامی این استقلال خود را نشان داده است. باید در بعد فرهنگ و اقتصاد هم این استقلال خودش را نشان دهد. فرهنگ بیگانه نباید روی کودک، نوجوان، جوان، میانسال و پیر ما اثر بگذارند و رفتار و مد و منش و سبک زندگی آنها در جامعه ما حاکم شود. در بعد اقتصادی نیز کشور ما لایق آن است که به یک استقلال همه جانبه برسد و جزو 10 کشور پیشرفته و رشد یافته اقتصادی باشیم. رئیس جمهوری هم گفت که در 30 سال آینده جزو 10 کشور برتر دنیا از نظر اقتصادی باید بشویم، اما 30 سال زیاد است باید تلاش مضاعف کنیم که در 10 سال آینده این امر اتفاق بیفتد و همه کشورهای جهان برایمان از نظر اقتصادی هم ارزش و اعتبار قائل شوند.