به گزارش خبرگزاری مهر، متن کامل مقاله علیرضا میریوسفی که در شماره روز دوشنبه این نشریه منتشر شده است به قرار زیر است:
رئیس جمهور آمریکا در نطق ساليانه خود، با وجود تاکید بر پیگیری پروسه دیپلماتیک, به موضوع بهره گیری از «تمام گزینه ها» در رابطه با برنامه صلح آمیز هسته ای ایران اشاره نموده است. جان کری وزیر امور خارجه نيز در مصاحبه اخیرش با العربیه بار دیگر ایران را به حمله نظامی در صورت شکست پروسه مذاکرات تهدید کرده است. هرچند ایران برای حل بحران غیرضروری هسته ای فعلی جدی است ولی چنین اظهار نظرهایی دارای اثرات مخرب جانبی کوتاه مدت و بلند مدت بوده و به گفتگوهای آتی هسته ای لطمه می زند.
در مورد اثرات کوتاه مدت, یکی از مهمترین تغییراتی که منجر به رسیدن به توافق «برنامه اقدام مشترک» در ژنو گردید توجه طرفین به ایجاد و حفظ ضرباهنگ و فضایی جدید در مذاکرات فیمابین به جای بکارگیری تکنیک های چانه زنی قبلی بود. بعبارت دیگر طرفین بر پیوستگی و توالی گام های متقابل در چارچوبی قابل پذیرش برای طرف دیگر تمرکز نمودند و از اقدامات یا گفتاری که به این روند لطمه بزند خودداری نمودند. توجه به قدرت کلمات در ایجاد و حفظ چنین فضا و ضرباهنگی اهمیت فراوانی دارد. این نکته ای است که دکتر روحانی در مراسم تحلیف خود در 4 اوت به صراحت از آن سخن گفت و بعدا بارها آن را تکرار کرد. ایشان راه تعامل با ایران را, «سخن گفتن به زبان تکریم» و احترام متقابل و خودداری از بکارگیری زبان «تهدید به جنگ و تحریم» دانست. طبیعی است برای حفظ ضرباهنگ مذاکرات, دوطرف می بایست از انجام اقداماتی که با تعهدات یا روح حاکم بر توافقات آنها منافات داشته باشد خودداری نمایند. یکی از این اقدامات, تهدید به جنگ و تحریم و حمله نظامی است که صرفا باعث افزایش سوء ظن ها و بی اعتمادی در طرف دیگر بوده و به فضا و ضرباهنگ ایجاد شده لطمه اساسی می زند.
افکار, سازنده گفتار و گفتار شکل دهنده رفتار است. به همین خاطر رئیس جمهور جدید ایران در کنار اقدامات عملی, توجه ویژه ای به قدرت کلمات و گفتمان حاکم در ایجاد صلح و ثبات در منطقه دارد. به همین خاطر دکتر روحانی در اجلاس امسال مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ای را تحت عنوان «جهان عاری از خشونت و افراط گرایی» پیشنهاد داد که این قطعنامه اخیرا با اجماع تمامی کشورها از جمله آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید. بعلاوه آقای دکتر روحانی در اجلاس اخیر داوس, بار دیگر بر لزوم برقراری منطق و گفتمان دوستی و اعتدال در مسائل جهانی سخن گفت و بر جدیت ایران برای بهبود روابط با تمامی کشورهای جهان تاکید نمود. اقدامات عملی ایران نیز با گفتار رئیس جمهور منطبق بوده و جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اجرای دقیق تعهداتش بر اساس توافق نامه ژنو, برای مشارکت جدی در دور آتی مذاکرات مربوط به توافق نهایی هسته ای نیز ابراز آمادگی کرده است. به همین دلیل است که انتظار اتخاذ اقدامات و زبانی مشابه و متناسب از سوی سایر طرف ها که با روح حاکم بر موافقت نامه ژنو سازگار باشد انتظاری منطقی و معقول است.
در مورد آثار بلند مدت, تکرار تهدید به جنگ در مواضع رسمی مقامات آمریکایی, می تواند در نهایت به نتایجی ناخوشایند منجر شود. بعبارت دیگر کشوری که مکررا مواضعی را که لزوما با واقعیت های موجود منطبق نیست تکرار می کند احتمالا به تدریج به سوی سیاست های ناخواسته ای هدایت خواهد شد که با مقاصد اولیه اش از بیان این مواضع متفاوت است. مثال مشهور این فرآیند مفهوم جنگ پیش دستانه است که گرچه از سوی اکثر کشورهای جهان هیچ گاه به رسمیت شناخته نشد ولی بعد از 11 سپتامبر به دستاویزی برای آغاز جنگ ویرانگر عراق تبدیل گردید. در واقع اهمال مقامات آمریکایی درباره بکارگیری این مفهوم خطرناک که عمدتا با ملاحظه توجیه اقدامات غیرقانونی اسرائیل به ویژه بعد از جنگ 1967 صورت می پذیرفت, به تدریج ادبیاتی را تولید کرد که به توجیه گر مفهومی جنگ ویرانگر 2003 عراق توسط جرج بوش تبدیل شد. به همین خاطر امروزه جامعه جهانی حساسیت زیادی نسبت به همبستگی میان لفاظی های سیاسی و سیاست واقعی نشان می دهد.
بعلاوه, تهدیدات شفاهی علیه ایران نقض فاحش و مستقیم ماده 4-2 منشور سازمان ملل متحد است که بطور قاطع تمامی کشورهای عضو را از از هرگونه تهدید به توسل به زور علیه دیگران منع کرده است. به عبارت دیگر, چنین تهدیداتی علاوه بر این که به فضای مثبت مذاکرات جاری هسته ای لطمه می زند, نقض فاحش قواعد آمره حقوق بین الملل نیز محسوب می گردد و می تواند در نهایت زمینه ساز بی نظمی و آنارشی در سطحی جهانی گردد. این موضوع در اجرای مفاد موافقت نامه موقت ژنو و همچنین مذاکرات مربوط به توافق نهایی هسته ای نیز اهمیت زیادی داشته و بعنوان شاخصی برای راستی آزمایی سیاست جدید آمریکا مبتنی بر احترام متقابل است.
ایجاد پل بر روی شکاف های موجود میان کشورهای مختلف از اولویت های اساسی ایران است که انجام این مهم به اتخاذ گفتمان مشابه و اقدامات متقابل از سوی سایر طرف ها نیازمند است. در غیر اینصورت شکاف های گفتاری موجود به مانعی بزرگ بر سر راه مذاکرات آتی تبدیل خواهد شد. اعتماد سازی جاده ای دوطرفه است و این وظیفه دولت آمریکاست تا با اقداماتی واقعی و همینطور اتخاذ گفتاری مناسب اعتماد مردم ایران را جلب کند.