نمايشگاههايي كه اخيرا شاهد رشد آنها در موزه ها و فرهنگسراها هستيم، نقش مضاعفي در آموزش هنر و همچنين ترويج آن دارند.

" بهنام كامراني " - نقاش ،مجسمه ساز - در گفت وگو با خبرنگار تجسمي "مهر" با اعلام اين مطلب گفت : علاوه بر بار آموزشي كه برپايي نمايشگاههايي مثل " جنبش  هنرمدرن " يا " گنجينه  نگارخانه ها "  درپي دارند، اطلاع رساني مطبوعات و رسانه ها نيز مي تواند در شناخت  هنرمدرن و اساسا هنرجهاني ، نقش مهمي داشته باشد.

وي افزود: با مشاهده  آثاري كه در موزه  هنرهاي معاصر با عنوان "جنبش هنرمدرن"  ارائه شده است، درمي يابيم كه اين  آثار تقريبا از جمله آثاري بوده اند كه براي نخستين بار پس از انقلاب  به معرض نمايش گذاشته شده اند و مخاطب مي تواند تمام اين آثار ارزنده را يك جا ببيند. تصور مي كنم برگزاري نمايشگاه  " جنبش هنرمدرن "  بايد از نظر تحليلي واجرايي به دقت مورد بررسي قرار گيرد. اين مجموعه آثار ، نقطه عطفي درهنر ما ايرانيان به شمار مي رود . بنابراين بايد به وجود اين آثار باليد .

اين هنرمند كه مدرس دانشگاه نيز هست، خاطر نشان كرد: فراموش نكنيد فرهنگي كه در تبادل و داد وستد با تمدن هاي ديگر نباشد، روبه نابودي است. اين را براي اشخاصي مي گويم كه فكر مي كنند ما مجموعه آثار غربي ها را به جاي آثار شرقي خودمان به نمايش گذاشته ايم . اگر دقت داشته باشيد مي بينيد كه ما تاريخ تمدن ها را اززمان هخامنشيان داشته ايم . يعني درست از اين دوران ، كلكسيوني از آثار شاهان تمدن هاي مختلف  در ايران وجود داشته است . امروز نيز وضع به همين ترتيب است . به شكلي كه ما مي توانيم ، خوانش هاي جديدي ازهنر رادر آثارمان شكل دهيم . البته قسمتي از اين آثار به يك كشف زباني برمي گردد و اين زبان هم مختص كشورخاصي نيست .

وي اضافه كرد: اين تعبير درست مثل اين است كه ما بگوييم ، دوربين عكاسي يكي از اكتشافات اروپايي هاست و ما محق نيستيم از آن استفاده كنيم . اصولا اثر هر هنرمند واجد شاخصه هايي است كه مي توان آنها را براي آموزش مورد استفاده قرارداد. دراين جا بهتر است يادآوري كنم كه غربي ها نيز در فواصل گوناگون و دربرهه هاي متفاوت زماني از آثار ما شرقي ها بهره گرفته اند  و حتي به داشتن مجموعه آثار ما افتخار مي كنند. اما واقعيت اين است كه خود ما به اندازه آنها بر هنرمان اشراف نداريم . به اين خاطر كه اگر به عنوان مثال ،  سرنوشت موزه هنرهاي تزييني كه چندي پيش در تهران تعطيل شد را پيگيري نكرديم . اين موزه يكي از بهترين موزه هاي موجود درتهران بود كه به اصفهان نقل مكان كرد.

"كامراني" گفت: نه تنها اين موزه ، بلكه موزه هايي چون : موزه رضاعباسي ، موزه مردم شناسي ، موزه سعد آباد و... را در دسترس خود داريم، ولي به ندرت به سراغ آنها رفته ايم . به بيان ساده تر آن قدر كه هنر شرقي ما نزد اروپايي ها شناخته شده است، ما به اندازه كافي به ابعاد آن احاطه نداشته ايم. ازاين ها گذشته ، به ياد داشته باشيد كه زيبايي هنر به تنوع آن است . بنابراين امروز با مشاهده آثاري از " ونسان ونگوگ " نمي توانيم ورود اين تابلوها را به ايران بد بدانيم . " ونگوگ " و نقاشاني امثال او، سالها ممارست كردند تا توانستند نام خود را درتاريخ هنر جهان ثبت كنند و تاريخ هنر نيز به تمام كشورها تعلق دارد و كشور و موقعيت جغرافيايي خاصي را نمي طلبد .

اين مجسمه ساز در پاسخ به اين پرسش كه نقاط قوت وضعف نمايشگاه " جنبش هنر مدرن " چيست؟ گفت : فضاي ارائه شده براي نمايش يك اثر خيلي مهم است . متاسفانه اين فضا به دليل محدود بودن مكان موزه به شكل مطلوبي وجودنداشت . مورد قابل ذكر ديگرنيز اين است كه در جريان بازديد از نمايشگاه ، آثاري را مشاهده كردم كه ظاهرا زخمي و ترك خورده بودند . من فكر مي كنم بايد براي مرمت اين آثار فكري كرد .

وي افزود : نمايش آثار هنرمندان اروپايي در موزه هنرهاي معاصر تهران ، يك همكاري جهاني است كه نقطه عطف به شمار مي رود. به طوري كه امروز حتي اروپايي ها از ديدن اين گنجينه باارزش محرومند. به هر حال بايد علاوه بر ديدن اين آثار به لحاظ پژوهشي نيز روي آنها تحقيق كرد تا بيشتربتوان به ارزش هاي آنها پي برد .

اين هنرمند ومدرس دانشگاه در پاسخ به اين سوال خبرنگار تجسمي مهر كه چرا امروز باوجود اين كه قرن ها از عمر سبك "فوتوريسم " در اروپا مي گذرد ،  نقاشاني كه به اين سبك گرايش داشته باشند درايران اندكند گفت : "فوتوريست  " يك جنبش خاص در ايتاليا بود . فوتوريست ها هنرمنداني بودند كه هنرموزه اي را كتمان و با آن مقابله مي كردند. گذشته ازاين ها تنها فوتوريست نبوده كه درايران ناشناخته مانده است ، بلكه بسياري از سبك ها و شيوه هاي هنر در كشورما ، به مثابه راه هاي نرفته اي بوده اند كه هيچ گاه دنبال نشده اند.

وي توضيح داد : ما ايرانيان در جريان هنر مدرن برخلاف ژاپني ها  هستيم و فقط به تجربه كردن قسمتي هايي از هنر مي پردازيم . فوتوريست ها در هنر، به مسئله حركت توجه داشتند . اين رويه را ميتوان دربرخي هنرمندان ايراني خودمان مثلا ، آقاي " وزيري مقدم " وهم چنين در مجسمه هاي وي مشاهده كنيم . البته به آثار مجسمه اين هنرمند كاملا هم نمي توان عنوان فوتوريست داد . بلكه رگه هايي از اين سبك در آثارش مشاهده مي شود .

" بهنام كامراني " درسال 1347 در شيراز به دنيا آمد . وي داري مدرك ليسانس نقاشي از دانشكده هنرهاي زيباي تهران ، فوق ليسانس از دانشگاه هنر و دانشجوي سال آخر دكترا از دانشكده پژوهشگاه هنراست . وي تاكنون در9 نمايشگاه انفرادي و 45 نمايشگاه گروهي شركت داشته است . نمايشگاه هاي گروهي اين هنرمند به جز ايران، درژاپن ، سوريه ، اردن ، فرانسه و.. بوده است.