دکتر محمد ضیمران، استاد دانشگاه در مورد آسیب شناسی علوم انسانی در ایران و بومی سازی این علوم به خبرنگار مهر گفت: بحث مهمی که در این ارتباط مطرح می شود این است که فلسفه علوم انسانی چیست و در ایران چه فلسفه ای دارد؟ اصلاً هدفهای آن به طور کلی چه چیزهایی است؟ وقتی هدفها هنوز روشن نیست این آشفتگی علوم انسانی که در ایران جریان دارد را ملاحظه می کنیم.
وی افزود: علوم انسانی به نوعی آسیب شناسی نیاز دارد. اینکه اول باید مبانی نظری آن روشن شود ، اینکه این مبانی نظری چه طور قابل توجیه هستند و فلسفه ای که پشتشان است چیست؟ هدفهایش با هدفهای جامعه جه ارتباطی دارد. بنابراین این مسائل اگر روشن شوند بعداً طرح علوم انسانی ساده تر و روانتر قابل پیگیری است. علت اینکه علوم انسانی با این آشفتگی و هرج و مرج در ایران روبرو است این است که در عصر جهانی و گلو بال زندگی می کنیم یک سلسله داده هایی از بیرون وارد ایران می شوند؛ بعد ضرورتهای بومی سازی در ایران هم وجود دارد. اینها آن وقت باهم درگیر می شوند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: باید این مسائل به صورت خیلی منطقی و کارشناسانه حل شوند. باید گروه های کارشناسی تعیین شوند و عزمی جدی وجود داشته باشد برای اینکه این گروه ها کارشان را بکنند و مسائل را مشخص کنند. البته این گروه ها هرکدام باید در حوزه تخصص خودشان این مسائل را مشخص کنند. به این معنا که تخصص اعضای آن گروه برای اینکه ابعاد مختلف علوم انسانی را بررسی کنند بسیار حائز اهمیت است.
ضیمران ادامه داد : متأسفانه در ایران عده ای بحرالعلوم هستند و در همه حوزه ها نظریه دارند که این مسئله به علوم انسانی ما لطمه می زند. یعنی یک عده فکر می کنند همه چیز را می دانند و در همه حوزه ها اظهار نظر می کنند که این مسئله به دور از تخصص است. کسی نمی تواند در روزگار کنونی ادعا کند که همه چیز را بلد است برای اینکه بسط دانش و حوزه ها و شعبه های گوناگونی که امروزه دانش به وجود آورده امکان اینکه کسی به همه این علوم احاطه پیدا کند وجود ندارد.
وی افزود: بنابراین آن کسانی که از روی تواضع فقط روی حوزه خودشان کار می کنند، باید سعی کنند تخصص های حوزه خودشان را فرا گیرند تا بتوانند بهتر از لحاظ کارشناسی مسائل را بررسی کنند. آسیب شناسی علوم انسانی برای این افراد زمینه ای را فراهم می کند که راه حل ها و راهکاری رفع مشکلات علوم انسانی را پیدا کنند.
این نویسنده و مترجم افزود: مبحث علوم انسانی با این مسائل روبرو است. علوم انسانی پوششی بزرگ و چتری روی سر رشته های گوناگون است که این رشته ها هر کدامشان وضعیت خاص و تاریخ تفسیر خاص خودشان را دارند. اینها باید به صورت ارگانیزم مد نظر قرار بگیرد و ارتباط این حوزه ها با هم روشن شود و بحث میان رشته ای (یا بعضی ها ترجمه کرده اند بینارشته ای) باید آنها هم وضعیتشان روشن شود. نباید این لغت بینارشته ای مورد سوء استفاده قرار گیرد و هر کسی در همه حوزه ها کار کند و در همه حوزه ها اظهار نظر کند. مسئله ای که برای ما ایجاد مشکل می کند همین گریز از تخصص و فرو افتادن در آن حیطه ای است که انسان به خودش اجازه می دهد در همه حوزه ها نظر بدهد. این کلیاتی در مورد آسیب شناسی علوم انسانی در ایران بود.
ضیمران با بیان اینکه اما بومی کردن علوم انسانی یک نظر جالبی است و شعار و هدف خیلی والا و مهمی است گفت: ولی اینکه چه طوری علوم انسانی را بومی کنیم به راهکارهای بومی سازی کمک می کند و آن را به صورت علمی طرح می کند و بسیار مهم است.
وی ادامه داد: بدیهی است که بومی سازی باید صورت گیرد و آن مجموعه علوم انسانی با شرایط فرهنگی و سرزمینی ما همخوانی داشته باشد. حالا این همخوانی را چطور می توان بدست آورد و آن را شناسایی کرد و حد و حدودش را مشخص کرد بحثهایی است که یک نفر نمی تواند به آنها پاسخ دهد هر کدام بحثهایی دارد که پاسخ افرادی که در رشته خاص خودشان تخصص دارند و کارکشته هستند را می طلبد.