خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: کاروان خدام امام رضا(ع) تحت عنوان «زیر سایه خورشید» به تهران آمدند. این گروه با حضور در خبرگزاری مهر به گوشه ای از فعالیت و برنامه های خود و خاطراتی از معجزات و کرامات امام رضا(ع) اشاره کردند که در پی می آید.

کاروان  «زیر سایه خورشید» که به مناسبت دهه کرامت با حضور خدام امام رئوف(ع) برپا شده بود با مدیحه‌سرایی و حمل پرچم بارگاه منور امام رضا(ع) در شهرها و محلهای مختلف همراه و حال و هوایی خاص به مردم و حاضران در این همایش معنوی می بخشید. خدام بارگاه امام هشتم، با حمل این پرچم بر بالین بیماران، نیازمندان، زائران و در کنار سایر قشرهای مردم حضور پیدا کردند و موجبات دعا، نیایش و آرامش دوستداران اهل بیت(ع) را فراهم نمودند. در یکی از روزهای دهه کرامت جمعی از خادمان حرم رضوی مهمان خبرگزاری مهر شدند و فضای خاصی به تحریریه مهر بخشیدند.

*هدف از برنامه زیر سایه خورشید چیست؟

برنامه ای را که در خدمتتان هستیم و به این بهانه خدام به تهران اعزام شدند؛ جشنی با عنوان «زیر سایه خورشید» است. هفتمین دوره ای است که این جشن در سطح ایران و بین المللی برگزار می شود اما در تهران چهارمین دوره است که برگزار می شود. حدود 10 کشور ازجمله افغانستان، پاکستان، هندوستان، عراق، نیجریه، اندونزی و در داخل 31 استان و 200 شهر را در دستور کار داریم. محوریت هم  و در واقع میزبانی با تشکلهای مردم نهاد و با جوانان این کشورها یا شهرهایی است که قرار است میزبان باشند. قاعدتاً نفس کار به این دلیل بوده که علاقه مندان و محبان حضرت امام رضا(ع)  به این توفیق نائل نشده باشند که زائر امام رضا(ع) شوند. دوست داشتند که در این ایام ـ میلاد امام رضا(ع) ـ در حرم باشند، با این محوریت که نورافشانی رضوی صورت بگیرد؛ کاروانی متشکل از خودرو، پرچم متبرک در بسته های سوغاتی و متبرکی که از حرم داریم همراه کاروانها به شهرها می فرستیم.

نمونه کار که در سطح استانی یا کشوری اتفاق می افتد که مشابه در تمام مناطقی که در معرض دید است را عرض می کنم. کاروان ما متشکل از چند خادم امام رضا(ع) است، یک نفر زحمت مداحی را می کشد، یک مبلغ داریم. حمل کننده پرچم داریم و خدام دیگری که آن بسته هایی را که عرض کردم تقدیم به مشتاقان حضرت می کنند. کار هم بدین شکل است که سبک جدیدی برای احیای ولادتها و شادی و نشاطی که حلقه مفقوده است  یک سلسله مراسمی که از حیث معنوی و مذهبی خواهد داشت اتفاق می افتد. به این شکل که در هر شهری استان و مکانی که وارد می شوند ابتدا مراسمی به عنوان مراسم استقبال داریم، در تهران در بازار این اتفاق افتاده بود. درخور اقتضائات خودش این اتفاق افتاده بود. بعد از آن برنامه های مختلفی مثل سیادت و دلجویی از جانبازان و بیماران است. حضور در منازل شهدا و دلجویی از خانواده شهدا و زیارت بقاع متبرکه و در تهران زیارت امامزاده صالح(ع) و حرم عبدالعظیم حسنی(ع) برنامه ریزی شده است. دیدار با علما و حضور در مرقد امام(ره) و غبارروبی مزار شهدا در بهشت زهرا(س) هم جزو برنامه های نهایی ماست.

سرزدن به دارالایتام  و خانه های سالمندان هم از دیگر برنامه های ماست. زندانها و کانونهای اصلاح تربیت و آن جاهایی که عموم مردم درگیر مشغلات خود هستند را سرکشی می کنیم با نگاه های مختلفی که داریم مثل بیماران، را در دست داریم. اگر میلاد امام رضا(ع) زمانی نباشد که مدرسه ها و دانشگاه ها تعطیل باشند سری به آنها می زنیم. تیمهای ما به جاهای مختلفی اعزام می شوند که این پیام رضوی را منتقل کنند. خود تیم و کاروانی که خدمت شما هستیم تقریباً یکسال است که برنامه ریزی شده یعنی پیام برنامه، چه چیزی باشد. مبلغ با چه محوری صحبت کند؛ مداح با چه موضوع و مضمونی صحبت کند یعنی با نگاهی که پیامی را منتقل کنند خدام اعزام شده اند و به صورت اتفاقی نیست. شاید غلو نباشد دقیقا یکسال دوستان در بحث ستاد دبیرخانه، این فعالیتها را انجام دادند؛ جلساتی است که دوستان از جاهای مختلف که قرار است میزبان باشند به مشهد تشریف می آورند آنجا جلسات هماهنگی را داریم. ریزبرنامه بسته می شود و برنامه منسجمی که همه برنامه و هدفش کاملا مشخص است. کارهایی که باید شکل بگیرد منظم شده است؛ در واقع فضایی از آستان حرم رضوی برای مردم تجسم شود. در جاهای مختلف این اتفاق می افتد و در تهران تا شانزدهم شهریور در خدمت دوستان هستیم.    

ازجمله برنامه های دیگری که داریم شرکت در نماز جمعه است و اختتاحیه برنامه ما از حرم عبدالعظیم حسنی(ع) است که شام میلاد امام رضا(ع) در آنجا هستیم، البته در این میان بسیاری مطلع حضور ما در تهران می شوند  تماس می گیرند و با خبر می شوند و از ما درخواست می کنند که به مسجد ما هم بیایید. گاهی این برنامه های اضافه را در ریز برنامه هایمان جا می دهیم، ولی کلیت کار ما همان است که عرض کردم. فرصت را به دیگر خدام می دهم که خودشان صحبت کنند.

حقیر سیدحسن موسوی شاد ، دبیر هنرستان و خادم افتخاری آقا موسی الرضا(ع) هستم که به مدت 23 سال کفشداری حرم را انجام می دهم. حسین فرهی استاد دانشگاه هستم. نفر بعد اصغر صابر تهرانی هستم از سال 68 به این سمت نائل شده ام. بنده سیداحمد شریفیان هستم که افتخار دارم 19 سال به عنوان خادم امام رضا(ع) در قسمت کفشداری مشغول هستم. بازنشسته آموزش و پرورش  هستم. در زمان خدمتم همیشه آرزو این را داشتم که بتوانم روزی در خدمت زائرین امام رضا(ع) باشم  که این توفیق به خواست خدا نصیبم شد و به آن افتخار می کن. دهه کرامت را تبریک عرض می کنم  و از اینکه در این جلسه و گردهمایی ها و این برنامه ها هستم افتخار می کنم.در طی چند دوره قبل که این مراسم در استانهای مختلف برگزار می شد  شور و حال عجیبی در آنجاها پدید می آمد و از خدام استقبال خوبی می شد. همیشه فکر می کردیم در ایام ولادت امام رضا(ع) ما مشهدی ها در مشهد برنامه داریم و این دهه را جشن می گیریم و شاد و خوشحال هستیم اما این برنامه ها، با هماهنگی ای که عزیزانمان داشته اند با توجه به اینکه می دانیم هماهنگ کردن این برنامه ها ماه ها طول می کشد برای هر قسمت عزیزان ما باید برنامه ریزی و هماهنگی بکنند. خوشحالیم از این موضوع که ما هم در این مراسم شرکت می کنیم و شادی هایمان را در کل کشور می آوریم و در جمع دوستان و عزیزان تقسیم می کنیم و در شادی عزیزان سهیم هستیم.

 

از این جهت تشکر می کنیم که ما را در جمع خودتان پذیرفتید و در این مجالس و محافل حضور داریم به عنوان سفیران و نوکران حضرت در قالب کاروان رضوی همان طور که عزیزانمان عرض کردند به همه استانها و بعضی از کشورهای خارجی اعزام می شوند و این حرکت از برنامه هایی که ابتدا پیش بینی شده بود فراتر رفت و خیلی با استقبال مواجه شد به طوریکه در مراکز استانها، ارگانها، نهادها خیلی جاها این پرچمی که ملاحظه می فرمایید خیلی از زائرین مشرف  به حرم مطهر شده اند و ضریح مطهر را لمس کردند و از نزدیک زیارت کردند و زیارتنامه خواندند و پشت پنجره فولادی دخیل بستند خیلی راز و نیاز داشتند اما  خیلی ها وقتی از درون حرم مطهر و بالای حرم مطهر این پرچم سبز را نگاه می کنند خیلی دلشان می خواهد که بتوانند بنوعی پرچم را هم لمس کنند. به هر حال این هم توفیقی شد که ما به عنوان خادمین حضرت از طرف حضرت مأموریتی را داشته باشیم و بسیار افتخار بزرگی است در جمع بیش از 30 هزار خدامی که در آستان مقدس رضوی خدمت می کنند  حدود 300 نفر این مأموریت را پیدا کردند  که در این کاروانها باشند و توفیق مضاعفی است که در خدمت عزیزان هستیم. از شما تشکر می کنم  انشاءالله این ایام  بر شما و همکارانتان مبارک و میمون باشد.

محمدجواد رمضانی هستم افتخار نوکری آقا را 14 سال است که در کفشداری حرم دارم. بنده محمد ابراهیمی هستم؛ ابتدا دهه کرامت را تبریک می گویم انشاءالله خبرگزاری شما مروج و ترویج کننده مهربانی های این امام رئوف باشد. آرامشی که در زیارت امام رضا (ع) به دست می آید چیزی است که کمتر یافت می شود. آقا، پناهگاه و ملجأ همه زائرینشان هستند امیدوارم هیچ کسی دست خالی از زیارت آقا بر نگردد که بر نمی گردد.

*با حضور خدام در هرجایی که می روند رنگ و بوی امام رضا را آدم حس می کند  این حال و هوا را هم شما به خبرگزاری ما آوردید نمی دانم این برنامه ایده که بوده اما ایده بسیار خوبی است. برای خودم حال و هوای خوبی ایجاد شد که برای روز ولادت حضرت با حال وهوای معنوی  خاص بیشتری خدمت آقا برسم. هرجا که این محفل تشکیل شود به نحوی رنگ و بوی امام رضایی می گیرد. پیامی که امسال انتخاب کردیم این است «حضورتان در تمام زندگی مان جاری است یا امام رضا» خبرنگار گفتید در کشورهای خارجی مل نیجریه و انونزی و ... حضور پیدا می کنید  بازتاب حضورتان در آنجا چگونه بوده است.

برای اینکه بحث شیعیان است واقعا استقبال عجیبی از ما می شود زیرا ما ایرانیان شاید سالی ، دوسالی یکبار به زیارت امام رضا(ع) نائل شویم اما خیلی افراد هستند که شاید از ابتدای عمرشان  تا الان  امام رضا (ع) را زیارت نکرده باشند یا امکان دسترسی به حرم برای آنها سخت تر است. آنجا معمولا استقبال بیشتری می شود و از میان شیعیانشان  استقبال خوبی می شوند البته مسئولین اهل سنت هم استقبال خوبی از ما می کنند. بالاخره کشورهای دیگر امکانات یککشور شیعه را ندارند  و شیعیان در آنجا در اقلیت هستند با این وجود باید بگویم اگر زیادتر از داخل کشور استقبال نمی کنند متر از آنها هم استقبال نمی کنند.

 

*اگر خاطره خیلی خاص و دلچسب و خیلی ماندگاری دارید بفرمائید؟

یکی از خدام، این خاطره را به نقل از یکی از خدام پیشکسوت می گویم. الان غذا خوردن خدام یک نظم خاصی گرفته و از داخل غذاخوری نمی توانند غذایشان را بیرون ببرند اما قبلا خدام می توانستند غذایشان را بیرون ببرند. یکی از خدام شامش را با خود به کفشداری برد تا بعد از پایان کشیکش  غذا را به خانه ببرد می کوید یک آقایی برای گرفتن کفشش به من مراجعه کرد به من گفت از غذای آقا که متبرک است دارید  من نخواستم شغذایم را به او بدهم گفتم الان چه وقت غذا است نه، باز داشت می رفت گفت هیچی ندارید من گفتم یک دانه دارم اما برای خودم است. گفت من عازم آلمان هستم و این غذا را برای همسایه ام که یک دختر معلول دارد می خواهم ببرم آنها به هر پزشک و هر مکانی که فکر می کردند بهبودی حاصل می شود رفته اند ولی جواب نگرفتند. خادم گفت من غذایم را به این آقا دادم. آن آقا شماره موبایل مرا گرفت و شماره موبایل خودش را به من داد مدتها گذشت و من آن شب یادم رفت. ولی بعداز تقریبا یک ماه آن آقا به من زنگ زد و گفت من بلیط سفر مادر آن دختر و دختر را به ایران گرفته ام و دخترم را به عنوان مترجم همراهشان کردم تا برای زیارت خدمت امام رضا(ع) برسند شما هتل خیلی خوب برایشان بگیرد و زمستان است هوا سرد است به محض رسیدن  آنها برایشان ماشین بگیرد و به حرم ببریدشان و از آنها مواظبت کنید.

خادم می گوید هماهنگ کردیم و آنها به مشهد آمدند در فرودگاه سه خانمی را دیدم که از قیافه هایشان معلوم بود که آنها هستند سوار ماشین شدیم و به حرم رفتیم  به دختر خانم آن آقا که فارسی بلد بودم گفتم با این قیافه نمی توانید وارد حرم شوید باید چادر سرتان کنید و او به آن دو نفر گفت. من آنها را پشت پنجره فولادی آوردم و آنها بیتوته کردند بعد رفتم سراغ کشیکم. وقتی خواستم سری به آنها بزنم دیدم حرم شلوغ شده است و آن دخترمعلول بی هوش شده و حال عجیبی پیدا کرده، انگار شفا یافته بود. به جایی بردمشان که هرکس که شفا می گیرد باید بیاید آنجا و آن معجزه تبت شود . بعد از آن آنها را به هتل منتقل کردم و خانمم را هم به همراهشان فرستادم. خانمم نیمه شب بهم زنگ زد  که این دختر معلول خواب عجیبی دیده است این دختر حتما باید به حرم برود. دختر گفت خواب عجیبی دیدم  دیدم که یک آقایی که سراسر نور بود آمد به خوابم از من پرسید برای چی اینجا آمده اید گفتم آمده ام که شفا بگیرم به من گفتند بروید پیش دکتر رضا و شفا می گیرید من فکر می کردم اینجا مطب دکتری است ولی وقتی حرم را دیدم فهمیدم مکان مقدسی است. (این را هم بگویم آن آقا که اینها را به مشهد فرستاده بود شرط کرده بود اگر دختر شفا یافت آنها مسلمان یا شیعه بشوند.) دختر گفت در خواب به آن آقا گفتم به من این طور شرط کرده اند آن آقا به من گفت شما بهبود می یابید و لازم هم نیست که شیعه یا مسلمان شوید.  این معجزه در آستان قدس رضوی تبت شده و معتبر و مستند است.

 

ببینید امام رضا(ع) در رعایت مسائل حقوق اقلیتها خیلی نقش عجیبی دارند و بسیار این مسئله را رعایت می کردند. در زمان مأمون یکی از متمولان زرتشتی در  نیشابور فوت می کند حاکم شهر حکم می دهد اموالش در بین فقیران مسلمان تقسیم شود وقتی مأمون مسئله را از امام رضا(ع) می پرسد حضرت می گوید متوفی زرتشتی بوده و باید اموالش بین زرتشتیان تقسیم شود اگر اموال او را توزیع هم کرده باشید جمع کنید و بین زرتشتیان تقسیم کنید. حرفهای زیادی ازامامرضا(ع) در مسائل سیاسی و دیپلماسی می توان زد . امروز هر چیزی که داریم به پشتوانه آن نازنین امام مهربانی است که همه چیز به ما داده و حقوق اقلیتها هم اینطور برایش مهم بوده است. در رأفت و کرامت هم آن خاطره دختر مسحی مأید خوبی برای این مسئله است.

برچسب‌ها