خبرگزاري "مهر":سالي ديگر گذشت و جشني تازه براي سينماي ايران برگزار شد . جشني خانوادگي كه بيش از هرچيز برنامه ريزي مخدوش و نابسامان را از چنين جشنهايي وام گرفته بود .

برخي حرف ها آنقدر گفته شده و طي ساليان بازگويي شده كه ديگر گوينده كلام نيز از ياد آوري آنها رنج مي برد !اما باز هم گفته ها در ادامه نقد هاي بي نتيجه تكرار مي شود كه اگرچنين نباشد بر حل مشكل گمان مي رود.
1 - هر تجمعي پس از برنامه ريزي با دعوت از مدعوين شكل مي گيرد . اين دعوت گاهي عمومي و گاهي اختصاصي انجام مي شود . آنچه مسلم است جشن سينماي ايران با رويكردي مشخص و كاملا تخصصي از روش دوم براي دعوت بهره مي برد . فرض دوم براي دعوت از ميهمانان امكان پذيرايي و مهيا كردن مكاني با گنجايش پذيرش مناسب است كه پيش از انجام دعوت براساس تعداد ميهمانان پيش بيني مي شود . اين دو نكته بديهي ترين مواردي ست كه بايد براي هرمراسمي مورد توجه قرار گيرد و براي مراسمي كه جشن سينماي ايران نام گرفته بيش از بقيه . اما آنچه هرسال تكرار مي شود چيز ديگري ست ؛ تالار وحدت گويي انتخاب دائمي و بدترين انتخاب براي محل برگزاري اين جشن است . جايي با ظرفيت بسيار كمتر از تعداد ميهمانان . تجربه اي ناپسند كه طي پنج دوره بريايي بدون كمترين تغييري تكرار شد و چه بسا با روند ساليانه افزايش تعداد دست اندر كاران سينما روز به روز بد تر هم مي شود . 
2- آنچه در اين معادله پر مجهول اتفاق مي افتد اين است كه هرسال تعداد زيادي از دست اندر كاران جدي سينما حتي براي جشن سالانه و صنفي خود دعوت نمي شوند . در اين ميان پيشكسوتان در صدر ليست فراموش شدگان هستند .
3 -اتفاق ديگر طبقه بندي نادرست ميهمانان است كه براساس ظرفيت نامناسب سالن  بسياري از ميهمانان اصلي را به سرگرداني در راه پله ها مي كشاند .
4-سهميه بندي براي اصناف ، مطبوعات ، رسانه هاي گروهي و حتي مجلات تخصصي نيز نامناسب صورت مي گيرد. اين از بدترين اتفاقات هرسال است . اگر اندكي به قدرت تاثيرگذاري  رسانه ها واقف باشيم - كه بعيد است برگزاركنندگان جشن خانه سينما بدان واقف نباشند-  سهميه يك نفره براي  روزنامه ها ، خبرگزاري ها و رسانه هاي گروهي را بايد بدترين اتفاق جشن ارزيابي كنيم .  ناگفته نماند عملكرد برگزار كنندگان جشن پيش از روز برگزاري نشان مي دهد آن ها هم در محدوده منافع قابل پيش بيني خود اهميت رسانه ها را مي دانند اما هرسال به گونه اي رفتار مي كنند كه جمعي از موثرترين رسانه ها از حضور دراين جشن منصرف مي شوند .    
5- به اين موارد اضافه كنيد جمع كثيري از عشاق سينما را كه هرگز معلوم نمي شود از چه طريق دعوت نامه بدستشان مي رسد و وارد سالن مي شوند . جالب تر اينكه تعداد اين افراد همواره در اكثريت است . گويي برگزار كنندگان محترم، مخاطبان سينما را نيز در شمار خانواده  اصناف مي دانند !   رفتار ناشايست راهنماهاي تالار وحدت هم كه چيز تازه اي نيست .
 با اين همه گويي بايد شكرگزار باشيم كه اين سينماي نيمه جان و فراموش شده هنوز هم توان برگزاري جشني مفرح را دارد. همينطور بايد سپاسگزار مسئولاني باشيم كه علي رغم برگزاري ضيافت هاي پرهزينه حتي براي  اجاره سالني مناسب تر در هزينه كردن بودجه حمايت از خانه سينما صرف جويي مي كنند . 
يادمان نرود سينما امروز يكي از مهمترين شناسه هاي  بين المللي جمهوري اسلامي ايران است . سينمايي كه با تمام كاستي ها ، نجيب و خدمتگذار ، اهداف كلان فرهنگي ، اجتماعي و تبليغي كشورمان را دنبال مي كند . جايگاهي كه سينماي ايران با تمام محروميت ها درسينماي جهان كسب كرده جايگاه كمي نيست .  اين همان قله ايست كه بسياري از كشور هاي صاحب صنعت سينما آرزوي دست يابي به آن را دارند . آيا سينمايي با اين مختصات سزاوار برخوردي اينچنين است .