به گزارش خبرگزاري "مهر" به نقل از اشپيگل ، "هنريك ام.برودر"Henryk M. Broder، در مقاله اي مي نويسد : " اگرپيشنهاد احمدي نژاد براي انتقال اسرائيل به اروپا (آلمان و اتريش) را بي طرفانه تلقي كنيم شما مي توانيد يك مفهوم اصلاح سرزمين تاريخي ببينيد كه مي تواند به نفع تمام طرف ها تمام شود ".
وي در ادامه آمده مي افزايد : " اروپايي ها ، حتي كساني كه از اظهار نظر رئيس جمهور ايران مبني بر محو اسرائيل از نقشه خشمگين نشده بودند به اظهارات جديد احمدي نژاد درباره انتقال اسرائيل به آلمان يا اتريش واكنش منفي نشان دادند و علت اين است كه بيم آن دارند كه مسئله اسرائيل به مسئله داخلي اروپا تبديل شود" .
مقاله نويس روزنامه اشپيگل مي گويد: " از آنجا كه « دنياي بدون صهيونيسم » غيرقابل تصور است ، يك اروپا با دولتي يهودي درميان آن نيز تصور وحشتناكي است ، هيچكس نمي خواهد پيامدهاي منطقي آن را پي گيري كند".
ممكن است ايده احمدي نژاد مبهم باشد اما در اصل ايده اي درست است، فلسطينيان تاوان گناهي را كه اروپايي ها مرتكب شده اند مي پردازند و اگر چيزي به نام عدالت تاريخي در جهان وجود داشت دولت يهودي بايد در ايالت " شلزويگ هولشتاين" و يا در ايالت "باواريا" تشكيل مي شد نه در فلسطين" |
به گزارش "مهر" برودر واكنش " آنگلا مركل" صدر اعظم آلمان كه اظهارات احمدي نژاد را غير قابل پذيرش خوانده بود را واكنشي شتاب زده توصيف كرد و گفت :" صدراعظم اين مساله را در نظر نمي گيرد كه رئيس جمهور ايران از درخواست پيشين خود مبني به به از بين بردن اسرائيل دست برداشته و پيشنهاد انتقال آن را به اروپا مي دهد، كه از نقطه نظر انساني اين پيشرفت به حساب مي آيد و با اين اوصاف اسرائيل ديگر نبايد به اقيانوس انداخته شود بلكه بايد به سفري ماوراء بحار برود، اما اروپايي ها قبل از اينكه اينكه بسته پستي (اسرائيل) را تحويل بگيرند آن را پس مي فرستند".
تحليلگر اشپيگل در ادامه مقاله خود آورده است :" وقتي حق با احمدي نژاد است پس اظهاراتش منطقي است و نبايد مانند "ادو اشتاينباخ" شرق شناس آلماني رئيس جمهور ايران را بي تجربه در امور سياست خارجي بناميم چرا كه كمكي به حل مسئله نمي كند ".
وي در ادامه به اقدامات اروپا در قبال يهوديان اشاره مي كند و اين اقدامات را از عوامل مهم تشكيل دولت اسرائيل مي خواند و مي نويسد:" بدون نسل كشي در روسيه و لهستان و بدون مسئله دريفوس ( توضيح : دريفوس سربازي يهودي در فرانسه بود كه در سال 1894 به اتهام جاسوسي براي آلمان محاكمه شد و پس از محكوميت جوي ضد يهودي را در فرانسه ايجاد كرد اما پس از مدتي تبرئه شد و اين مساله سبب ترحم به يهوديان شد و زمينه اي براي طرح تفكر صهيونيسم توسط هرتزل شد) و بدون تلاش آلمان براي "راه حل نهائي" (برخي اين راه حل را كشتار يهوديان برخي آن را انتقال اين گروه به ساير دولت ملت ها مي دانند) يهوديان هنوز بايد به جاي اينكه اكنون از دولت خود حمايت كنند در روياي آن به سر مي بردند.
به گزارش "مهر" برودر در مقاله خود در اشپيگل همچنين با اشاره به بخش ديگري از اظهارات رئيس جمهور ايران مي گويد: " ممكن است ايده احمدي نژاد مبهم باشد اما در اصل ايده اي درست است، فلسطينيان تاوان گناهي را كه اروپايي ها مرتكب شده اند مي پردازند و اگر چيزي به نام عدالت تاريخي در جهان وجود داشت دولت يهودي بايد در ايالت " شلزويگ هولشتاين" و يا در ايالت "باواريا" تشكيل مي شد نه در فلسطين" . اين تحليلگر مي گويد : "من بارها درگذشته گفته ام كه دولت يهود نبايد در فلسطين تشكيل مي شد و از اينكه احمدي نژاد نيز اين مساله را عنوان كرد خوشحالم ، به لحاظ تاريخي ايده احمدي نژاد آن طور كه به تصوير كشيده مي شود بي معني نيست و تاريخ نشان مي دهد جنبش صهيونيستي براي اينكه دولت يهود را در فلسطين تشكيل دهد آن چنان هم مطمئن نبوده است ، اروپايي ها با حل كردن يك مشكل، مشكل ديگري ايجاد كردند ، زيرا فلسطيني هايي كه نه يهوديان را كشته بودند و نه براي آنان اردوگاه كار اجباري ساخته بودند ، بايد تاوان گناه اروپائيان را پس مي دادند و كشورشان را با يهوديان تقسيم مي كردند".
مقصود اروپايي ها فقط اين نبود كه به يهوديان موطني بدهند بلكه هدف آن بود كه نيم ميليون يهودي به جا مانده از هولوكاست را از سرباز كنند و از اروپا خارج سازند . |
تحليلگر اشپيگل مي افزايد :" اعتقاد دارم كه هرتزل از قطعه زميني بر روي كره خاكي صحبت كرد كه يهوديان بتوانند در آنجا دولت تشكيل دهند و در آن زمان آرژانتين و اوگاندا دو منطقه براي تاسيس اين دولت در نظر گرفته شده بودند اما در نهايت فلسطين براي اين منظور انتخاب شد چرا كه به لحاظ تاريخي ، عاطفي و عملي براي تشكيل دولت يهود مناسب بود".
تحليلگر آلماني در ادامه مي نويسد: " اسرائيل پس از جنگ جهاني دوم تحت شرايط بسيار متفاوت و شديداً نمايشي تشكيل شد و اين نه فقط براي دادن خانه به يهوديان بود بلكه براي دادن جائي براي نيم ميليون آواره و بازمانده هولوكاست در خارج از اروپا بود.پس مقصود فقط اين نبود كه به يهوديان موطني بدهند بلكه هدف آن بود كه نيم ميليون يهودي به جا مانده از هولوكاست را از سرباز كنند و از اروپا خارج سازند .بنابراين به دعاي قديمي يهوديان " سال آينده در اورشليم" جامعه عمل پوشيده شد ".
وي مي افزايد :"هنريك ام.برودر" تحليگر اشپيگل در پايان ايجاد مكاني براي تاسيس دولت يهودي را پيشنهاد مي كند و مي گويد :" حال يك سؤال باقي مي ماند و اينكه در كجاي خاك آلمان اين دولت بايد تشكيل شود در "شلزويگ هولشتاين"، و" مك لنبورگ ورپومرن" كه بسيار كم جمعيت هستند و در آن ميليون ها آپارتمان خالي وجود دارد اما اگر يهودي ها نخواهند بار ديگر در كنار آب سكني گزينند كوههاي زيبائي براي اين كار وجود دارد كه شبيه به سامريه ( كرانه باختري ) است.