تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۹

احسان علیخانی در یازدهمین برنامه ماه عسل میزبان افرادی بود که در مشاغلی سخت، عجیب و متفاوت با دیگر مردم مشغول به کار بودند.

مجله مهر-پریناز فروزان: احسان علیخانی پلاتوی ابتدایی خود را با صحبت از مشاغلی آغاز کرد که در کودکی آرزو و رؤیاهایمان را میساختند. و گفت: تعاریفی که هر نسلی از شغل خود دارد از نسل به نسل دیگر تغییر میکند؛ و همه ما دوست داریم در زندگی به منسب و جایگاهی برسیم و اصطلاحا در زندگی کارهای شویم. این کارهای شدن خیلی اهمیت دارد. اما خوش به حال کسانی که چه، کارهای بشوند چه نشوند، کار راه انداختن را بلدند، که در حقیقت ماندگاری کار راه انداختن خیلی بیشتر از کارهای شدن است.

تلنگری برای رهایی از دام اعتیاد

بعد از پخش تیتراژ علیخانی تشکر کرد از تمام کسانی که ماه عسل را با حساسیت تماشا میکنند و روی این قاب وسواس دارند. حساسیتی که هم کار عوامل سازنده را سخت میکند و هم باعث دلخوشی آنها میشود. وی افزود: موضوع مورد بحث شب گذشته از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر کسی بگوید مهم نیست باید به او شک کرد. چرا که بلایی است خانمان سوز و با وجود اینکه بارها و بارها بدان پرداخته شده و ما سالها راجع به آن حرف زدیم ولی هنوز حل نشده، پس صحبت کردن درباره آن مهم است. همه ما در اطرافمان کسانی را میشناسیم که حتی تصور اینکه روزی به این دام مبتلا بشوند هم محال بوده، ولی این اتفاق افتاده و همان طور که گفتیم اعتیاد مختص قشر ضعیف، کم سواد و یا فقیر جامعه نیست. برای جلوگیری از گرفتار شدن در این بلا باید دیالوگ برقرار کردن با کودکانمان را بلد باشیم؛ که اگر خلأ عاطفی فرزندانمان را پر نکنیم ممکن است به چنین پیشنهاداتی جواب مثبت بدهند. او همچنین ذکر این نکته را مهم دانست که در بیشتر مواقع اعتیاد ترک ندارد، بلکه فقط بهبودی حاصل میشود. باید فراموش کنیم فیلمهایی را که میدیدیم، که فرد معتاد شب میخوابید و فردا صبح سالم بود. گاهی اوقات اعتیاد مسیر بازگشت ندارد؛ ولی هستند کسانی که در اوج ناامیدی و تاریکی از راهی که رفتند برگشتند و بهبود یافتند.

طعم شیرین زندگی در ۴۷ روز

بعد از صحبتهای علیخانی آیتم پشت صحنه برنامه روز دهم پخش شد. کاظم از ۴۷ سال عمری گفت که از دست داد و ۴۷ روز عمری که برایش بیش از همه عمر رنگ و بو داشته، ۴۷ روزی که معنای زندگی حقیقی را دریافته و حالا حاضر نیست به هیچ قیمتی به روزهای قبل برگردد. محمد هم از آزاری که به مادرش داده بود ابراز پشیمانی کرد و تندیس ماه عسل را تقدیم مادرش کرد و قول داد که تندیس را جایی بگذارد که مقابل چشمانش باشد تا قولی را که در ماه عسل داد هرگز فراموش نکند.

دردی که درد جامعه است

بعد از پخش آیتم پشت صحنه احسان علیخانی آرزو کرد تا روزی برسد که جامعه عاری از این درد باشد، دردی که ممکن است خانوادهای را از هم بپاشد. دردی که حتی افراد موفق را مبتلا میکند. دردی که این روزها مدارس و دانشآموزان را گرفتار خود کرده است. دردی که مهم است و پیشگیری از آن مهمتر است و مدد همه اعضای جامعه را طلب میکند.

اولین بانوی شاغل در معدن

مهمان این برنامه ماه عسل، خانم مهناز میرزایی بود. اهل زرند کرمان، از خانوادهای معمولی، و فرزند پدری که کارگر ساختمان است. دارای مدرک مهندسی معدن و شاغل در معدن زغال سنگ سراپرده. خانم میرزایی ۷ سال است که در معدن کار میکند. در عمق ۶۰ متری زمین. مدیریت کارگران معدن و به تبع آن مسئولیت حفظ جان آنها با خانم میرزایی است. وظیفهای که مسئولیت او را سنگینتر میکند. میرزایی کار در معدن را یکی از سختترین کارهای دنیا میداند. یکی از عوامل سختی کار در معدن، کار در عمق صدمتری زمین و در شرایط غیرمعمول و متفاوت است.

تذکر ضمنی علیخانی به منتقدنماهای حاشیه ساز

علیخانی با طرح این سؤال که خانمها چهطور میتوانند رییس معدن باشند خطاب به مخاطبین ماه عسل گفت: الان سریع ننویسید که علیخانی با این سؤال توانایی زنان را زیر سؤال برد. این فقط یک سؤال است که ممکن است برای هرکسی پیش بیاید. یک مجری باید این توان را داشته باشد تا سؤالی را که ممکن است ذهن مخاطب را در حین گفتگو درگیر کند حدس بزند و آن را مدیریت کند. این یک سؤال است و اتفاقا به خاطر خشن بودن این شغل و تناقض و تعارضی که با روحیه و ذائقه لطیف و حساس خانمها دارد سؤال درستی است.

چرا ریاست معدن؟

میرزایی در پاسخ به این سؤال که علاقهاش به کار در معدن از کجا شکل میگیرد گفت: زرند یک شهر معدنی است و معدن زغالسنگ در طبقهبندی معادن جزو سخت و خطرناکترین معادن محسوب میشود. اما از کودکی تماشای چهره سیاه کارگران معدن برایم جالب بود و همیشه به انجام دادن کارهای سخت تمایل داشتم. همین دو دلیل کافی بود تا به هنگام انتخاب رشته، دو رشته مهندسی برق و معدن را در اولویت قرار بدهم. ابتدا با حمایت یکی از مسئولین این حرفه به عنوان اولین کارشناس زن در معدن به مدت یک سال مشغول به کار شدم و سپس مسئولیت ریاست معدن به من واگذار شد. در ابتدا پذیرش ریاست یک زن برای کارگران سخت بود و کارشکنی میکردند. اما حالا بعد از گذشت چندین سال من را به عنوان رییس معدن پذیرفتهاند.

روحیه حساس زنانه و کارهای خشن مردانه

علیخانی با ضروری دانستن ذکر این نکته که پذیرش انجام کارهای خشن و مردانه توسط خانمها در فرهنگ و باورهای ما کمی سخت به نظر میرسد؛ و میتوان حق داد به کسانی که به این مقوله چپ چپ نگاه میکنند؛ چرا که سنگینی این کار ممکن است با طبع لطیف و روحیه حساس یک خانم همخوانی نداشته باشد و حجم توقعی که فرهنگ ما از یک خانم به عنوان مادر، همسر و یا خواهر دارد عشق و محبت و عاطفه است؛ از خانم میرزایی پرسید که چگونه این همخوانی را در زندگی برقرار کرده است. وی در پاسخ گفت: من در زندگیام کم نگذاشتهام و بین کار و زندگی خانوادگیام تطابق ایجاد کردهام. زن یا مرد بودن فرقی نمیکند مهم این است که کار را کسی انجام دهد که از عهده انجام دادن آن به خوبی برمیآید. علیخانی افزود: البته که آمار نشان میدهد که در بسیاری از شرکتها و ادارات راندمان کاری خانمها بالاتر از آقایان است و این به خاطر وسواس و دقتی است که یک خانم در انجام محاسبات و وظایف شغلیاش دارد. وی با تأکید بر گسترش فعالیت خانمها در حوزه رشتههای ریاضی و مهندسی یادآور شد که حضور خانمها در رشتههای علوم انسانی این روزها کمرنگتر از گذشته شده و این در حالی است که به خاطر قریحه خاص خانمها حضورشان در رشتههای انسانی بسیار ضرورت دارد.

شغلی که راز بود...

علیخانی در ادامه به گفتگو با دیگر مهمانانش پرداخت. جوانی که در ارتفاع ۳۱۵ متری بدون هیچ گونه ترسی مسئول پاک کردن شیشههای برج میلاد است و به گفته خودش این کار را به خاطر علاقهاش به ارتفاع انتخاب کرده است، از رازی گفت که برملا شد. او که به خاطر نگران نکردن مادرش شغلش را از خانواده پنهان کرده بود، به واسطه نشان دادن فیلمی به مادرش، که یکی از آشنایانش بیخبر و بدون اجازه از او گرفته ، درگیر مشکلاتی شد. نکتهای که شاید به ظاهر چندان مهم نباشد، اما در واقع یادآور بیتوجهی ما به رفتاری است که هر روز به آن مرتکب میشویم، غافل از این که تجسس در حریم خصوصی دیگران که امری نکوهیده است میتواند عواقب بدی به بار بیاورد. علیخانی در ضمن گفتگو با مهمانش از مشاغلی گفت که در میان جوانان امروز بیاهمیت شده و رو به انقراض گذاشتهاند. مشاغلی که مانند بنایی، گچبری، قصابی، لوله کشی و ... نیازمند مهارت ویژهای است و از جمله مشاغلی است که نیازهای مردم جامعه را برطرف میکند و امروزه انجام آنها به دلیل آنکه در میان جوانان خواهان زیادی ندارند به اتباع بیگانه و کارگران خارجی سپرده میشوند.

گفتگو با یک مانکن زنده

مهمان دیگر ماه عسل یک مانکن زنده بود. جوانی با مدرک کارشناسی مهندسی کامپیوتر که پیشه خود در رشته تخصصیاش را رها کرده و به این شغل روی آورده بود. شغلی متفاوت و سخت... نیازمند تمرکز بالا و سکون و بیحرکتی برای ساعات طولانی... کاری که شاید هرکسی از انجام آن برنیاید. این مانکن زنده که بر سخت بودن کارش تأکید دارد معتقد است به خاطر علاقهاش این حرفه را انتخاب کرده و درآمد خوبی هم دارد. ضمن این که رشته تحصیلی او از جمله رشتههایی است که بیشترین میزان بیکاری را در جامعه دارد. او از تواناییاش برای بیحرکت ماندن در مدت زمان طولانی گفت و برای اثبات این ادعا خاطره روزی را تعریف کرد که یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه برای آنکه متوجه شود مجسمه است یا انسان او را با آب جوش سوزاند و در نهایت توسط حراست دستگیر شد.

حضور ساقدوش داماد و پُزر عروس در ماه عسل

دو مهمان دیگر ماه عسل خانم و آقایی بودند که به بیان علیخانی در صنعت عروسی اشتغال داشتند. یک دانشجوی مهندسی معماری که ساقدوش داماد بود و از درآمد خود رضایت داشت و از دعواهای بی دلیل خانوادههای عروس و داماد در شب عروسی خاطرات فراوان داشت؛ و خانمی که با مدرک کارشناسی حقوق، خود را به عنوان پُزر عروس معرفی کرد. پُزر عروس مسئولیت ژست مناسب دادن به عروس برای تهیه عکس و فیلم، طراحی قصه برای ساخت کلیپ و وظایفی حول این محور دارد. این خانم که حاضر نشد از میزان درآمد خود حرفی بزند برخلاف دیگر مهمانان ماه عسل گفت اگر امکان اشتغال در حرفهای بهتر با درآمدی بیشتر پیش بیاید حتما شغلم را تغییر میدهم.

روی دیوار مرگ

بعد از پخش آیتم مستندِ دیوار مرگ، مهمان آخر ماه عسل به جمع دیگر مهمانان پیوست. نگار عابدی دختر جوانی که از سن ۷ سالگی به عنوان موتور سوار دیوار مرگ در شهربازی در کنار پدرش مهارت خود را به نمایش میگذاشت. مهارتی که خطر مرگ به همراه دارد. نگار از سه سالگی موتورسواری میکرده و از ۶ سالگی مهارت خود را روی دیوار مرگ به نمایش میگذاشته است. او حالا دانشجوی آمار است و دو سال است که به دلیل محدودیت انجام این کار توسط خانمها دیگر موتورسواری نکرده است. او میگوید به موتور سواری علاقه دارد و از کودکی با موتور بزرگ شده است و از این کار کسب درآمد میکرده است. علیخانی در خصوص لزوم وجود این محدودیتها گفت: گاهی این محدودیتها لازم است. گاهی خانمها برای انجام برخی از مشاغل محدود میشوند چون برخی آقایان شیوه برخورد درست با این مقوله را یاد نگرفتهاند.

کلام پایانی

علیخانی به هنگام خروج از قاب ماه عسل گفت: بعضی وقتها به کارهایی اشتغال داریم که اگر ما نباشیم هزار نفر دیگر ممکن است بتوانند از پس انجام آن کار خیلی بهتر از ما بربیایند. مجری، وزیر، مدیر و هر فردی در هر شغل دیگری میتوانند جایگزین داشته باشند. اما کارهایی هم هستند که اگر ما نباشیم کسی نمیتواند جایگزینمان باشد و آن کار را انجام بدهد. مثل محبت به پدر و مادر، کتاب خواندن، زندگی کردن و ... حواسمان به حال خوبی که با انجام این کارها برایمان رقم میخورد باشد... کارهایی که اگر انجام ندهیم کسی هم نمیتواند به جای ما انجام دهد. اتفاقا خیلی از مواقع ما را با این حجم از کارهایی که انجام میدهیم میسنجند، نه با شغلی که داریم.