به گزارش خبرنگارمهر، در چهارمین شمارۀ این دوفصلنامه كه به صاحب امتیازی «انجمن مطالعات برنامه درسی ایران»، مدیرمسئولی دكتر مجید علیعسگری(دانشیار دانشگاه خوارزمی) و سردبیری دكتر محمد عطاران(دانشیار دانشگاه خوارزمی) منتشر میشود به موضوعاتی همچون صلاحیتهای شناختی سواد ریاضی دانشآموزان ایرانی، یادگیری مجازی با رویكرد هتاگوژی، کیفیت برنامههای درسی میانرشتهای علوم انسانی ایران، برنامۀ درسی رشد سرمایۀ فرهنگی خانواده، بررسی جایگاه خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایۀ ششم ابتدایی، واکاوی تجارب معلمان زن در تدریس هنر و مطالعه دیسیپلین برنامۀ درسی پرداخته شده است. در ادامه، معرفی یکبهیک مقالات این شماره را از نظر میگذرانید:
طراحی و ساخت آزمونی برای صلاحیتهای شناختی سواد ریاضی دانشآموزان ایرانی بر مبنای مطالعات پیزا اثر مریم محسنپور، زهرا گویا، محسن شکوهییکتا، علیرضا کیامنش و عباس بازرگان
پژوهش حاضر، مراحل طراحی آزمون صلاحیتهای شناختی سواد ریاضی دانشآموزان ایرانی را در پایان دوره آموزش عمومی و شروع پایه دهم، با رویکرد شناختی تشخیصی و با توجه به چارچوب مطالعات پیزا و دیدگاه دبیران ریاضی تبیین میکند. سؤالات این آزمون، مبتنی بر سه مؤلفۀ سواد ریاضی شامل صورتبندی، بهکارگیری و تفسیر است.
همچنین شش صلاحیت شناختی شامل ارتباطات، ریاضیوار کردن، بازنمایی، استدلال، طراحی راهبرد برای حل مسئله و استفاده از زبان و عملیات نمادین، رسمی و فنی از موارد مورد توجه در آزمون است. چهار زمینۀ شخصی، شغلی، اجتماعی و علمی و چهار حیطۀ محتواییِ تغییر و روابط، فضا و شکل، کمیت و عدم قطعیت، زمینه و فضای پژوهش را تعیین می کند.
بررسی سطح خودتعیینگری دانشجویان دورههای مجازی دانشگاه مهر البرز با توجه به اصول و مؤلفههای رویکرد هتاگوژی اثر بهار سلیمانی، رضوان حکیمزاده و نوروزعلی کرمدوست
هدف از این پژوهش بررسی سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک دانشجویان با توجه به مبانی و چهارچوب نظری رویکرد هتاگوژی است که بهصورت مطالعۀ موردی در دانشگاه مجازی مهر البرز انجامشده است. از بین جامعۀ آماری پژوهش، نمونه بهصورت تصادفی با انتساب متناسب انتخاب و بر اساس سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک موردمطالعه قرار گرفتند. رفتار یادگیری هتاگوژیک دانشجویان از دیدگاه خود آنان بر اساس متغیرهای دموگرافیک(سن، جنس، ترم تحصیلی و عملکرد تحصیلی) با ابزار پرسشنامه محققساخته جمعآوریشده است.
نتایج بهدستآمده نشاندهندۀ معناداری رابطۀ بین دو متغیر عملکرد تحصیلی و رفتار یادگیری هتاگوژیک است. بهطوریکه رفتار یادگیری هتاگوژیک حدود ۳۵% از تغییرات عملکرد تحصیلی دانشجویان دورههای مجازی را تبیین میکند. و درمجموع سطح یادگیری خودتعییتی هتاگوژیک دانشجویان متوسط یا نسبتاً مطلوب برآورد شده است.
ارزیابی کیفیت برنامههای درسی میانرشتهای علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران اثر سولماز نورآبادی، نعمتالله موسیپور، مجید علیعسگری و غلامرضا حاجیحسیننژاد
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزشیابی برنامههای درسی میانرشتهای علوم انسانی در آموزش عالی ایران است. حال این سؤال مطرح میشود که وضعیت موجود این برنامهها در آموزش عالی ایران تا چه میزان با وضعیت مطلوب انطباق دارد؟ برای پاسخ به این سوال از روش پژوهش ارزشیابی بر بنیاد رویکرد آمیخته استفاده شده است.
جامعۀ آماری در این پژوهش شامل برنامههای درسی میانرشتهای علوم انسانی نظام دانشگاهی ایران است، متناسب با متغیرها و چهار گروه اطلاعرسان این تحقیق، روشهای جمعآوری دادهها تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که تمامی مؤلفههای برنامۀدرسی، (شامل اهداف، محتوا و سرفصلها، روشهای تدریس و ارزشیابی، و نیز دورههای بازآموزی) نیاز به بازنگری و تحول بنیادی دارد.
در جستوجوی مدل برنامۀ درسی برای رشد سرمایۀ فرهنگی خانواده موفقیت تحصیلی فرزندان اثر حسنعلی میرزابیگی
هدف از این تحقیق جستوجوی مدلی برای برنامۀ درسی رشد سرمایۀ فرهنگی والدین تسهیل موفقیت تحصیلی فرزندان است. همبستگی ابعاد سرمایه فرهنگی والدین با موفقیت تحصیلی دانش آموزان موردمطالعه قرار گرفت و برنامۀ مؤثری برای رشد سرمایۀ فرهنگی خانواده طراحی، اجرا و ارزیابی شد. چارچوب نظری این تحقیق برگرفته از نظریات بوردیو است و بر اساس دیدگاه پی یر بوردیو، سرمایۀ فرهنگی دارای سه بعد نهادینهشده، عینیت یافته و تجسمیافته است.
روش تحقیق، شبه تجربی دارای دو گروه آزمایشی و گواه خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامۀ محقق ساخته مؤلفههای سرمایۀ فرهنگی و پرسشنامه بامریند بوده است. روایی آن با نظر متخصصان و کارشناسان و با اجرای آزمایشی بر روی ۳۰ نفر ۸۳% بهدستآمده است.
جامعۀ آماری پژوهش ۵۴ خانواده بهصورت تصادفی در دو منطقۀ شمال و جنوب تهران و فرزندان آنها که در چهار دبیرستان دولتی دخترانه و پسرانه مشغول تحصیل بودند، انتخاب شدند و توسط مشاوران متخصص مورد مصاحبه قرار گرفتند و گروه تجربی در یک کارگاه آموزشی ۱۰ ساعته آموزش خانواده باهدف رشد و یادگیری مؤلفههای سرمایۀ فرهنگی، شرکت کردند. فرضیههای تحقیق عبارت بود از:
۱-آموزش به اولیاء بر سرمایۀ فرهنگی(علاقهمندی به کارهای هنری، موسیقی، خط و نقاشی، و زبان خارجی) آنها تأثیر دارد. ۲- آموزش به اولیاء بر سرمایه فرهنگی(بهبود رابطه با کتاب، تابلوهای نقاشی، عضویت در کتابخانه، کامپیوتر، رسانهها و دوربین) آنها تأثیر دارد. ۳- آموزش به اولیاء بر سرمایۀ فرهنگی(شرکت در دورههای منتهی به اخذ مدرک و گواهینامۀ مهارت) آنها تأثیر دارد. ۴- آموزش به اولیاء بر شیوههای فرزندپروری آنها تأثیر دارد. ۵-آموزش مؤلفههای سرمایۀ فرهنگی به والدین بر پیشرفت تحصیلی فرزندان آنها تأثیر دارد.
برای تجزیهوتحلیل دادهها در سطح توصیفی از آمارهای فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش تحلیل واریانس یکراهه و کوواریانس(ANVOVA) استفاده گردید. یافتههای حاصل نشان داد که آموزش منظم به والدین در سطح(p<۰/۰۵) بر مؤلفههای سرمایۀ فرهنگی خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر مثبت داشته است و برنامۀ درسی اجراشده مشتمل بر، هدفها، محتوا، روشها و فرایند یاددهی- یادگیری، رسانهها و ارزشیابی توانسته است به رشد سرمایۀ فرهنگی و ایجاد فضای فرهنگی غنیتر برای موفقیت تحصیلی فرزندان کمک کند.
تحلیل محتوای کتاب درسی ریاضی پایه ششم ابتدایی مبتنی بر الگوی خلاقیت پلسک اثر رضا رحیمی، علیرضا عصاره و بهرام صالح صدقپور
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مؤلفههای خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایۀ ششم ابتدایی است. در این تحقیق بهمنظور اعتبار یابی و روایی صوری از دیدگاههای صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفادهشده است. ابزارهای این تحقیق، فرم تحلیل محتوا با توجه به الگوی آموزش خلاقیت پلسک است.
نتایج حاصل حاکی از آن بود که میزان توجه و درگیری با شاخصهای الگوی خلاقیت پلسک و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این شاخصها در کتاب ریاضی پایۀ ششم ابتدایی بسیار کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیست و مطابق این دیدگاه کمتر میتوانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان مؤثر باشند.
واکاوی تجارب معلمان زن در تدریس هنر در مدارس ابتدایی: یک پژوهش کیفی اثر ملیحه ذوالفقاریان و مرجان کیان
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب معلمان در تدریس برنامۀدرسی هنر دوره ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. بر اساس یافتهها، تجربۀ معلمان در تدریس هنر دورۀ ابتدایی در دو مقوله دستاوردهای مثبت(توسعۀ شایستگیهای حرفهای) و چالشهای منفی (ضعف ارجگذاری به هنر) مشخص شد. معلمان در تدریس برنامۀدرسی هنر نتوانستهاند از پتانسیل محتوایی این درس برای آموزش بهرهمند شوند و بیاهمیت بودن برنامۀدرسی هنر بین سایر دروس در تدریس عملی معلمان تأثیرگذار است.
به دلیل مسائلی نظیر ضعف تخصص در آموزش هنر، کمبود وقت، کمبود بودجه، ناآگاهی والدین از اهمیت هنر، عموماً به برنامۀدرسی هنر توجه کافی نمیشود. ارائه آموزشهای ضمن خدمت تخصصی در درس هنر ویژه معلمان، ایجاد بستر مناسب برای تبادل تجارب بین معلمان، بالا بردن سطح آگاهی والدین نسبت به اهمیت درس هنر از توصیههای این پژوهش است.
تبیین قابلیتهای دیسیپلینی برنامه درسی و تعیین جایگاه آن در طبقهبندی دیسیپلینهای علمی اثر فریدون شریفیان و محمود مهرمحمدی
در این مقاله، قابلیتهای برنامۀ درسی بهعنوان یک دیسیپلین علمی بررسی و به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا میتوان برنامۀ درسی را یک دیسیپلین دانست؟ در محور اول مقاله، دیدگاه صاحبنظران دربارۀ معیارهای دیسیپلین علمی مطرح و پس از استخراج معیارهای موردتوافق، میزان برخورداری برنامۀدرسی از این معیارها بررسیشده است. در محور دوم، طبقهبندیهای مختلف دیسیپلین علمی ارائهشده است، سپس دیسیپلینهایی که برنامۀدرسی با آنها سنخیت دارد، مشخص و نسبت برنامهدرسی با این دیسیپلینها تعیینشده است.
بحثهای محور دوم به این نتیجه منجر شده است که برنامۀدرسی دیسیپلینی نرم، زنده و کاربردی است که دارای دیدگاههای فلسفی، اجتماعی و سازمانی است. در جمعبندی، سه دیدگاه که دو مورد آن با تلقی تعلیم و تربیت و برنامۀدرسی بهعنوان دیسیپلین همسو نیست ارائه و دربارۀ آنها بحث شده است. در نهایت، برنامۀدرسی بهعنوان یک دیسیپلین علمی تعریفشده است.
علاقهمندان میتوانند جهت دریافت و مطالعۀ مقالات این شماره، به نشانی http://yon.ir/uq۰e مراجعه نمایند.