به گزارش خبرنگار مهر، آیتالله حسن ممدوحی پنجشنبه شب در اختتامیه دوازدهمین همایش اساتید تفسیر قرآن کریم که در دارالقرآن الکریم علامه طباطبایی برگزار شد، با بیان اینکه همه رفتارها و برخوردهای علامه طباطبایی خاطره بود، اظهار داشت: ایشان به همان میزان که عزم و تلاش میکردند، خضوع و خشوع و معرفت و شعور داشتند.
شاگرد علامه طباطبایی گفت: علامه طباطبایی شبهای پنجشنبه و جمعه جلد سوم بحار را برای ما تدریس میکردند، وقتی به روایت طولانی از امیرالمومنین علیه السلام رسیده بودند، چون چشمشان ریزش آب داشت و خودشان نمیتوانستند مطالعه کنند، کتاب را به آیتالله جوادی آملی دادند که ایشان روایت را بخوانند. این روایت حدود یک صفحه راجع به مسائل توحیدی بود. ایشان تمام عیار سکوت کردند تا خطبه تمام شود.
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: بعد از اینکه قرائت خطبه تمام شد، مرحوم علامه طباطبایی حدود ۳۰ ثانیه سکوت کردند و سرشان را پایین انداخته بودند و سکوت سنگین عجیبی در جلسه حاکم شد. یک مرتبه سرشان را بلند کردند و گفتند «لا اله الا الله، فقط میتوانیم بگوییم معصوم بود والا ما کلمات ادبا و عرفا و اهل قلم را دیدیم، اگر دهها نفر از اینها دور هم جمع شوند و بخواهند فکر کنند، یک جمله از این را نمیتوانند بنویسند.»
آیتالله ممدوحی با بیان اینکه ولی متقین و امیر بیان چنان قدرتی در نهج البلاغه به رخ ادبای عالم کشیدهاند که گاهی یک جمله مختصر آن سید رضی را برآشفته میکند، اظهار داشت: علامه طباطبایی فرمودند هرگاه امیرالمومنین در میان کلماتشان از آیات قرآن استفاده میکنند، آن آیه مثل ماه که در میان ستارهها بدرخشد معلوم است.
این عضو جامعه مدرسین با بیان خاطرهای از علامه طباطبایی اظهار داشت: علامه طباطبایی بعد از اینکه از تبریز به نجف هجرت کرده بودند، به دلیل قطع بودن رابطه بین ایران و عراق، هیچ کمکی به ایشان نمیشد و ایشان در فقر مالی شدیدی قرار گرفته بودند.
آیتالله ممدوحی گفت: ایشان برای تحصیل در نجف مسیر زیادی را سپری میکردند، تا جایی که خودشان فرمودند که عرق فرق سرشان از کف نعلین جاری میشد.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی شب و روز نداشت، گفت: فردی خدمت ایشان رسیده بود و مسئلهای از ایشان میخواست، استاد به او فرمود که برود یک کاری انجام دهد و اگر سئوالی داشته، خدمت ایشان برسد. آن شخص گفت که چه زمانی حضور پیدا کند که ایشان فرمود هر وقت شبانه روز که نیاز بود بیا.
آیتالله ممدوحی تصریح کرد: هیچ کدام از گرفتاریهایی که برای علامه طباطبایی پیش آمده، عزت و بزرگواری ایشان را کم نکرده است، تصریح کرد: ایشان وقتی در قم تشریف داشتند، فشارهای روحی و روانی زیادی به ایشان وارد شد و مبتلا به کسالت شدند.
شاگرد علامه طباطبایی ادامه داد: ایشان در جایی احتمال دادند که ذوالقرنین کور شده باشد. این احتمال ایشان چنان بر عدهای سخت آمده که خودشان فرمودند یک میلیون نامه برای ایشان ارسال شده بود.
این عضو خبرگان رهبری گفت: در جلسهای بودیم که یک فرد نسبت به علامه طباطبایی بیادبی کرد ولی علامه بسیار آرام به ایشان پاسخ دادند. تمام حرکات و رفتار ایشان درس آموز بود.