خبرگزاري مهر - گروه سياسي : سنت حسنه نامگذاري سال ها ، امسال نيز با نامگذاري حكيمانه سال نوي خورشيدي به نام نامي حضرت رسول اعظم(ص)، از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي ادامه يافت، ابتكاري كه در طول سالهاي اخير انصافا منشاء موج آفريني هاي مبارك فرهنگي-اجتماعي در جامعه و براي مردم و مسئولان شده است.

نامگذاري سنوات گذشته به عناويني چون : "سال اميرالمومنين(ع) و رفتار علوي ، عزت و افتخار حسيني، پاسخگويي مسئولان نظام، وجدان كاري و انضباط اجتماعي و..."  هركدام از اين مفاهيم در قامت كليدواژه هايي ارزشمند در فرهنگ انقلاب اسلامي وارد شده است.

در سال گذشته محافل و شبكه هاي سياسي -رسانه اي  ضداسلام سعي كردند به خيال خام خويش با جسارت به ساحت پيامبر اسلام (ص) و "خاك پاشيدن بر چهره آفتاب"، نور جاودان آخرين فرستاده الهي را خاموش كنند و  به نفوذ روز افزون و گسترش سريع و بعضا عجيب اسلام در جهان و به خصوص در قاره سبز،واكنش نشان دهند. 

ظهور و بروز شيعيان در سالهاي اخير به عنوان بازيگري مستقل در معادلات منطقه اي، واقعيتي غير قابل انكار است، تولد نوين شيعيان حساسيت و عناد برخي جريانهاي كور و افراطي و نهايتا تشديد اختلافات فرقه اي در جهان اسلام را برمي انگيزد، نمونه عملكرد ننگين اين جريان را در انفجار و ترور در عراق و هتك حرمت به مرقد عسكرين(ع) و  اخيرا در حوادث بلوچستان مشاهده كرد 

اما حركت زشت و مكر شرم آور برخي مطبوعات و محافل غربي ، به زيان خودشان تمام شد و ضمن ايجاد عكس العمل و پاسخ  شديد و كوبنده مسلمين در همه نقاط عالم، باعث علاقه و عطش بيشتر مردم جهان براي شناخت و آشنايي با پيامبر اسلام(ص) شد و نام نامي محمد(ص) را پرآوازه تر از قبل كرد.نامگذاري سال 85 به عنوان سال "رسول اعظم" مي تواند امتداد دفاع ملت ايران از رسول اكرم(ص) و مقدسات اسلامي باشد، در شرايطي كه به نظر مي رسد اهانت هاي زنجيره اي و هدفمند برخي محافل به مقدسات اسلامي نه تنها پايان نيافته باشد، بلكه  وارد مرحله جديدي نيز شده باشد . رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي شان آورده اند : "دراين مقطع زماني، ياد و نام مبارك پيامبر اعظم از هميشه زنده تر است؛ و اين يكي از تدابير حكمت والطاف خفيه الهي است. امروز امت اسلام و ملت ما بيش ازهميشه به پيغمبراعظم خود نيازمند است؛ به هدايت او، به بشارت و انذار او، به پيام و معنويت او و به رحمتي كه او به انسانها درس داد وتعليم داد. امروز درس پيغمبر اسلام براي امتش و براي همه بشريت، درس عالم شدن، قوي شدن، درس اخلاق و كرامت، درس رحمت، درس جهاد وعزت، و درس مقاومت است" .

***

نامگذاري سال 85 به نام پيامبر اسلام(ص) ، مي تواند از چند رويكرد مورد توجه قرار گيرد:

جهان اسلام همواره از تفرقه و تشتت رنج برده است ، تمسك به نام و شخصيت عظيم حضرت رسول اكرم(ص) مي تواند محور جديد اتحاد بين شيعه و سني در شرايط  حساس كنوني باشد.نزديكي و اتحاد پيرامون رسول اكرم(ص) در شرايط امروز مي تواند يك رويكرد كلان استراتژيك  براي كشورهاي مسلمان احزاب و گروههاي اسلام گرا  باشد.

ظهور و بروز شيعيان در سالهاي اخير به عنوان بازيگري مستقل در معادلات منطقه اي، واقعيتي غير قابل انكار است، تولد نوين شيعيان همانطور و به همان ميزان كه نويد بخش افق هاي روشن و اميدبخش در جهان اسلام است، به همان ميزان حساسيت و عناد برخي جريانهاي كور و افراطي و نهايتا تشديد اختلافات فرقه اي در جهان اسلام را هم برمي انگيزد، نمونه عملكرد ننگين اين جريان را مي توان در انفجار و ترور در عراق و هتك حرمت به مرقد عسكرين(ع) و  اخيرا در حوادث بلوچستان مشاهده كرد.

حركت مدبرانه جمهوري اسلامي به عنوان رهبر معنوي شيعيان جهان عامل تعيين كننده اي در جهت خنثي شدن اين نقشه هاي شوم و كليد خوردن جنگ طولاني و نابود كننده بين تشيع و تسنن خواهد بود،نامگذاري سال 85 به عنوان سال رسول اعظم، مي تواند در راستاي اين تدابير مورد بررسي قرار گيرد. 

 از سوي ديگر اتحاد پيرامون پيامبر(ص) -كه هيچ نوع اختلافي در مورد ايشان بين فرقه هاي اسلام نيست-به نزديكي و تعامل و گفتگوي بين فرقه هاي جهان اسلام نيز منتهي مي شود، گوهري  كه "ضرورت گمشده" اين سالها است، حقيقت اين است كه ظرفيت هاي بسيار زيادي براي گفتگو و تعامل و حتي اتحاد بين دو جريان اصلي اسلامگرا، يعني "تشيع و تسنن" وجود دارد كه همچنان ناشناخته و مهجور باقي مانده است و دشمنان اسلام و مسلمين از اين غفلت تاريخي استفاده هاي بسيار برده اند.

مهر مخصوص حضرت محمد(ص)

 نمونه كوچك ظرفيت هاي شخصيت رسول الله(ص)  براي گفتگوهاي تئوريك و عقيدتي  ميان تشيع و تسنن ، مصداق داشتن و باور داشتن مفاهيمي مثل "زيارت و شفاعت" براي رسول اكرم(ص)  از سوي برادران اهل سنت(همچون شيعيان) است كه زمينه اي قابل توجه و جالب براي شروع جديدي براي گفتگوهاي تئوريك و فلسفي  و زمينه براي اتحاد هرچه بيشتر تشيع و تسنن باشد.

ضرورت استراتژيك ديگري كه مي توان براي تمسك و اتحاد پيرامون شخصيت حضرت رسول(ص) برشمرد، مقابله عملي و نظري تشيع و تسنن  با جريان  "سلفي گري و تكفيري" به عنوان "آفت امروز جهان اسلام"  است ؛ با بازخواني و بازگشت به سنت نبوي مي توان به مقابله تئوريك با جريان خطرناك و مقدس ماب و تروريست  "القاعده ها" و "زرقاوي ها" شتافت

شيعيان نيز بايد نگاه دوباره اي به شخصيت و وجود مبارك رسول اكرم(ص) داشته باشند و قدر و منزلت والاي حضرت رسول (ص) آنچنانچه كه شايسته است ، مورد توجه ما قرار نگرفته است. امروز حقيقتا جهاد و جهشي بزرگ براي شناخت و تبليغ و عرضه  سنت و سيره نبوي مورد نياز است . امروز زمان از بين رفتن گسست تاريخي و نه حقيقي  "سيره نبوي" و "سنت علوي" است و اين هجران اجباري با گفتگو و تعامل قطعا به وصال شيرين اتحاد و اتئلاف خواهد رسيد و افتخار بزرگ و عظيم جمهوري اسلامي در تاريخ اسلام،  مي تواند كم كردن اين فاصله و به تفاهم رسيدن تشيع و تسنن باشد. آغاز گفتگو و تعامل بين تشيع و تسنن، جرياني بود كه با پرچمداري بزرگاني مثل "حضرت آيت لله بروجردي و مرحوم شيخ محمد شلتوت" ، مفتي دانشگاه الازهر در سالهاي دهه سي شمسي آغاز شد و نتايج درخشاني را نيز به بار آورد، از جمله به رسميت شناخته شدن تشيع از سوي نهاد رسمي اهل سنت و مهر پاياني بر برخي اتهامات ناريخي به شيعيان و ...

اما بايد پذيرفت كه متاسفانه جريان مبارك نزديكي بين تشيع و تسنن، بعد از آن دو بزرگوار(بروجردي و شلتوت) ادامه نيافت، بي شك حركت حكيمانه رهبر انقلاب در جهت اين  نامگذاري مي تواند، ناظر به توجه و نگاه دوباره  اين "ضرورت گمشده "نيز باشد. 

ضرورت استراتژيك ديگري كه مي توان براي تمسك و اتحاد پيرامون شخصيت حضرت رسول(ص) برشمرد، مقابله عملي و نظري تشيع و تسنن  با جريان  "سلفي گري و تكفيري" به عنوان "آفت امروز جهان اسلام"  است.

دشمنان اسلام براي مقابله با موج اسلام خواهي سرمايه گذاري عظيمي بر اختلاف شيعه و سني كرده اند، كه با تمسك همه جريانهاي اسلام گرا به رسول الله(ص) اين توطئه در نطفه خفه خواهد شد. 

بي شك جريانات اصيل شيع و تسنن  با بازخواني و بازگشت به سنت نبوي مي توانند به مقابله تئوريك با جريان خطرناك و مقدس ماب و تروريست  "القاعده ها" و "زرقاوي ها" بشتابند و چهره حقيقي اسلام و شخصيت نوراني رسول اكرم(ص) را به نمايش افكار عمومي جهان بگذارند.

در شرايط كنوني كه چهره خونخوار و جنگ طلب تمدن غرب در عريان ترين شكل خود قرار دارد، ارائه گفتمان "صلح طلب ديني " با الهام گرفتن از شخصيت و سنت حضرت محمد(ص) يك ضرورت مهم است كه مي تواند محور تلاش جمعي سازمان كنفرانس اسلامي و سياست خارجي كشورهاي اسلامي قرار گيرد  

در شرايط كنوني كه چهره خونخوار و جنگ طلب تمدن غرب در عريان ترين شكل خود قرار دارد، ارائه گفتمان "صلح طلب ديني " با الهام گرفتن از شخصيت و سنت و سيره حضرت محمد(ص) يك ضرورت مهم است كه مي تواند محور تلاش جمعي سازمان كنفرانس اسلامي و سياست خارجي كشورهاي اسلامي قرار گيرد و به جهان تشنه عدالت و صلح امروز عرضه شود، حركتي كه قطعا با استقبال پيروان واقعي موسي(ع) و عيسي(ع) نيز واقع مي شود و دور از انتظار نيست كه به يك گفتمان جهاني تبديل مي شود. نامگذاري سال 85 به نام "رسول اعظم"، درس آموزي ها و نكات خاصي را  براي نظام جمهوري اسلامي ايران-به عنوان علمدار تفكر اسلامي در منطقه و جهان اسلام-  دارد، بي شك حكومت اسلامي به عنوان "نهاد خليفه اللهي" بايد مصداق همه خلقيات و سنت هاي نبوي به عنوان "اسوه حسنه" و جانشين خدا بر روي زمين باشد، اهم خصوصياتي كه قرآن مجيد براي رسول گرامي اسلام برشمرده عبارتند از:" رافت و مهرباني با خلق خدا، سعه صدر و تحمل همه سلائق درون ديني ، حريص بودن به هدايت مردم، داشتن خلق عظيم، رحمه للعالمين و ..." .

قدرت و اقتداري كه مسلمين با اتحاد پيرامون نام و شخصيت مقدس رسول اكرم(ص) پيدا مي كنند، قطعا ذخائر استراتژيك آنان را در مواجهه با غرب دگرگون خواهد كرد، انفعال و سكون جهان عرب، دوگانگي "افكار عمومي و دولت هاي عربي" با تمسك به پيامبر(ص) بسيار بهبود خواهد يافت.

 موج عظيم بيداري اسلامي نويد مي دهد كه روح مطهر رسول اكرم(ص) دوباره " يدخلون في دين الله افواجا" را با رضايت  نظاره كنند و نزد پروردگار بي همتا، امت خويش را شفاعت كنند.