وي با اشاره به اينكه ادبياتي كه براساس توصيه و سفارش به وجود بيايد ، نه چنگي به دل مي زند و نه مخاطب جدي پيدا مي كند ، تصريح كرد : متاسفانه ادبياتي كه اين روزها مد نظر قرار نگيرد و بنا به توصيه اين و آن به فلان مركز انتشاراتي يا بهمان بنياد فرهنگي راه پيدا نكند ، در آرشيو شخصي پديد آورنده خاك مي خورد و در عوض ، آثاري بسي ضعيف تر و بي رمق تر با رفاقت بازي و تعريف هاي آنچناني سر از راديو و تلويزيون و جشنواره هاي رنگارنگ در مي آورد . "
شاعر جوان ديگري با تاكيد بر اينكه ادبيات توصيه اي و سفارشي ماندگار نمي شود و نمي تواند جزئي از پيكره ادبيات جدي اين روزگار به حساب بيايند ، گفت : در حال حاضر ، نهادها و مراكز عامل ادبي به محلي براي حضور چند فرد خاص تبديل شده است .
نويسنده جوان ديگري با بيان اينكه بخش قابل توجهي از سخنان مطرح شده صحيح و بر اساس واقعيت است ، يادآور شد :
اصلا به من بگوئيد ببينم ! مگر يك شاعر و نويسنده معمولي توان و تخصص مديريت چند مركز و نهاد ادبي و فرهنگي را دارد ؟
وي تصريح كرد : شاعري را مي شناسم كه در حال حاضر، مدير ادبي يك بنياد ، يك موسسه دولتي ، دو جشنواره ادبي و ... است ، در كنار آن صدا و سيما و مطبوعات را هم بي نصيب نمي گذارد ، البته گاهي به نيابت از او شعري و نامي خوانده مي شود چون دور سفرهاي خارج از كشور هم كه فقط تعداد خاصي از شاعران را شامل مي شود ، آغاز شده و اين بزرگوار هم ...
وي بعد از مكثي كوتاه ادامه داد : هركدام از اين چند نفر در جايي هواي ديگري را دارد ، اين يكي كه در سازماني عريض و طويل است ، به ديگري قول مي دهد كه از فلان اثرش تجليل آبرومندانه اي كند ، به شرط اين كه اسمش در فهرست مسافران فلان كشور باشد ، آخر دلش براي قبر مولوي تنگ شده است ! ديگري قول مي دهد او را جزء شاعراني به حساب بياورد كه ماندگارترين شعرها را براي " ايران " خلق كرده است ، حتي اگر شعري در اين خصوص نداشته باشد ! حتما جبران مي شود و ... "
وي خاطرنشان ساخت : همين كساني كه امروز در صد و يك جا ، براي ادبيات تعيين تكليف مي كنند و فقط كساني را مي پذيرند كه به حلقه محدود خودشان راه يافته باشند ، سالها پيش در ده ها مصاحبه و ... در مطبوعات ، اظهار مي كردند كه آنها را به بازي نمي گيرند ، مي گفتند كه ما شعرهاي متعهدانه داريم و از ارزشها سخن مي گوئيم پس بايد قد علم كنيم و ...
اين شاعرمعاصر در ادامه افزود : چرا نبايد آثار ما جدي گرفته شود ؟ فقط روي ما مانور مي دهند و براي دادن بيلان كار ، گاهي نامي هم از ما برده مي شود با جوايزي كه اصلا ارزش ندارد به خاطر دريافت آنها اين همه راه را از شهرستان طي كني و به تهران بيايي و .... ، بعد هم همه چيز تمام مي شود .
وي به جشنواره اي ادبي اشاره كرد كه يكي از اسطوره شناسان و پژوهشگران نامي ادبيات فارسي به عنوان " دبير جشنواره " معرفي شد ، اما پشت تريبون صراحتا خود را دبير سمبوليك و نمادين جشنواره خواند كه در آراء و جوايزهيچ گونه دخالتي نداشته و ندارد .
اين شاعر با انتقاد از اينكه در جشنواره مذكور فرصتي در اختيارشاعران جواني كه از شهرستانها دعوت شده بودند ( به عنوان برتر ) قرار نگرفت ، گفت : اين كار ، در يك جمله يعني : سركار گذاشتن شاعر و نويسنده جوان !
نويسنده اي ديگر كه از استان فارس بود گفت : اين حرفهاي دردمندانه را بايد جدي گرفت ، زيرا مافياي ادبي اجازه رشد به هيچكس را نمي دهد ، بسياري از شاعر ان و نويسندگان كشور انتقاد دارند كه كتابهاي آنها در برخي از مراكز نشر و بنيادهاي فرهنگي و ادبي مورد بي مهري قرار مي گيرد و چون از طرف كسي و جايي " توصيه " نمي شوند ، بايد در گمنامي و عسرت بمانند و با گرفتاريهاي خود سر كنند .
وي به حرف هاي گلايه آميز و تكان دهنده خانواده محمد رضا آقاسي ، خانواده تيمور ترنج ، سيد حسن حسيني ، دوستان عزيزالله زيادي و ... بعد از مرگ اين عزيزان اشاره كرد و گفت : همه ما در شاعر بودن و متعهد بودن اين از دست رفتگان به انقلاب ترديدي نداريم ، ، اما همين جماعتي كه امروز براي آنها بزرگداشت و تجليل و ... برگزار مي كنند ، در روزهاي زندگي از كمترين توجه به آنها نيز دريغ ورزيدند .