حجت الاسلام بهمن اکبری، استاد دانشگاه با بیان اینکه زن‌ها باید در عرصه‌های مختلف حضور یابند و نقش خود را به رخ جامعه بکشند، گفت: تفکرات فمینیستی را قبول نداریم اما تحجر را هم نمی‌پذیریم.

به گزارش خبرنگار مهر، در آستانه میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن با حجت الاسلام بهمن اكبری، ریيس مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و رايزن فرهنگي ايران در عمان  گفتگوی مفصلي انجام داديم كه چكيده اين گفتگو به صورت يك يادداشت در ادامه مي آيد؛ 

عقلانیت: دورشدن از دوسوی تحجر و تجدد

در تبیین اصل عقل ورزی و یا «پرهیز و دوری كامل از فرآورده‌های غربی» باید گفت غربی‌ها به دلایل مختلف، مساله زن را بد فهمیده‌اند اما همان فهم غلط و تباه‌كننده خود را سكه رایج دنیا كرده‌اند و با هوچی‌گری، مجال حرف زدن به دیگران و مخالفان را نمی‌دهند. البته باید از دیدگاه غربی‌ها درباره ابعاد مختلف مساله زن آگاه بود اما باید با ایستادگی در مقابل مرجعیت این افكار، ذهن را از این تفكرات «كهنه اما نو نما» و «خائنانه اما ظاهرا دلسوزانه»، تخلیه كرد؛ چرا كه این تفكرات و توهمات «غلط، كلیشه‌ ای و متحجر غربی» در موضوع «زن و خانواده»، مطلقا نمی‌تواند هدایت و سعادت جوامع بشری را به دنبال بیاورد. ما با تکرار در حرف‌های گذشته تحجری و یا تجددی رشد نمی کنیم و نباید یک سلسله حرف های کلیشه‌ ای را تکرار کنیم که باعث عقب ماندن ما می شود، چون جهان در حال گذر است. به قول حافظ: دور فلک درنگ ندارد، شتاب کن.

غیر عقلانی بودن اندیشه های تحجری نسبت به زن

در محیط‌های قدیمی و جدید، زن موجودی درجه ۲ و موظف به خدمتگزاری تصور می‌شود، این مساله، درست نقطه مقابل نگاه فقه مترقی اسلام به زن است؛ مگر می‌توان نیمی از جامعه را فراموش کرد و ۵۰ درصد از افراد جامعه را در حاشیه گذاشت؟ متاسفانه برخی، چیزهایی را از اسلام می‌گیرند اما برای اینكه غربی‌ها بدشان نیاید مسائلی از غرب را هم به آن اضافه می‌كنند كه این قابل قبول نیست.

آنهایی که از حضور زن و تعالی زن می‌ترسند و چنین ایده و اعتقادی دارند، نباید این اعتقاد غلط را پای اسلام، دین و قرآن بنویسند. چرا عده‌ای حضور زن را تهدید احساس می‌کنند؟ زن چه تهدیدی است؟ برخی فکر می‌کنند به محض اینکه زن از در خانه خارج شود، عرش اخلاق و عفت عمومی خدشه‌دار می‌شود. در حالی که زنان خود پاسدار عفت جامعه هستند. همچنین تردیدی نیست که اگر پدر به جامعه می‌آید وظیفه و مسئولیت پدری را فراموش نمی‌کند. لذا اگر مادر هم به جامعه بیاید مسئولیت مادری را فراموش نخواهد کرد.

غیر عقلانی بودن اندیشه غرب نسبت به زن

۱- نگاه مادی و غیرالهی به هستی و جهان ریشه انحراف عمیق تفكرات غربی درباره زن است. 

۲- در زمان تجدد نیز عده‌ای می‌خواهند زنان بازیچه و ابزار دست مردان قرار گیرند از این رو در هر دوره به بانوان ظلم شده است. 

۳- نگاه كاسب‌كارانه به ظرفیت زنان در مسائل اقتصادی از جمله اشتغال و نگاه تحقیرآمیز به زن و تنزل دادن او به وسیله‌ ای برای اطفای شهوات مردان، مبانی دیگری است كه تفكرات غربی را درباره زنان، كاملا ظالمانه و متحجرانه ساخته است. 

۴- با استناد به برخی مقالات و كتاب‌هایی كه در خود غرب درباره اوضاع واقعی زنان نگاشته شده، اگر می‌خواهیم نگاه ما به مساله زن، «سالم، منطقی، دقیق و راهگشا» باشد باید از افكار غربی در مسائلی نظیر اشتغال و برابری جنسی كاملا فاصله بگیریم. 

۵- «برابری جنسی زن و مرد» از جمله حرف‌های كاملا غلط غرب است. برابری همیشه به معنای عدالت نیست، عدالت همیشه حق است، اما برابری گاه «حق» است و گاه «باطل». با كدام منطق باید زنان را، كه خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژه‌یی از زندگی آفریده است، در عرصه‌هایی وارد كنیم كه آنها را دچار رنج و سختی می‌كند؟ با تاكید بر نگاه انسانی اسلام به مساله زن می بینیم در بسیاری از مسائل از جمله سیر مقامات معنوی هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد اما قالب‌ها متفاوت است و این واقعیت در كنار عرصه‌های مشترك، منطقا عرصه‌های متفاوتی را نیز به همراه می‌آورد. 

۶- انتقاد از زیر بنای فكری بسیاری از كنوانسیون‌های جهانی: اصرار غربی‌ها روی این زیربنای غلط، جامعه بشری را تباه می‌كند. به همین دلیل برای دستیابی به نگاه صحیح و متوازن، باید از این مبانی برحذر بود. 

بهره گرفتن از متون مقدس الهیاتی(قرآن و سنت نبوی)

در تبیین دومین الزام دستیابی به راهبرد صحیح در مساله زن یعنی (تكیه بر متون اسلامی) باید گفت از جمله موضوعات مهم در اندیشه اسلامی که باید مورد بحث قرار گیرد نوع نگاهی است که به زن و مسائل زنان داریم. 

  -۱آیا زن جنس دوم است؟ یا اینکه انسانیت دو بخش مساوی دارد که یکی زن است و دیگری مرد؟

۲- آیا معیار انسانیت مردانگی است و مرد، «انسان معیار» است؟

 -۳ آیا مرد برای زندگی آفریده شده است و زن برای مرد؟

پاسخ آری به این پرسش ها در قدیم و در بیشتر ادوار تاریخ و برخی جوامع مسلمان رایج بوده است و هم اکنون نیز آثار و بقایای آن را کم یا زیاد در همه جا می توان دید. كه البته فمینیسم خود عکس العملی در برابر این رویكرد است. اگر ما از چنین زاویه ای به جهان، انسان و زن بنگریم شاهد پیدایش نوعی نظام اجتماعی، اخلاقی و حقوقی خواهیم بود که متناسب با این رویكرد است، و متون الاهیاتی را نیز با این نگاه تفسیر می كنیم. امروز هم بخش مهمی از مشکلات زنان متاثر از این دیدگاه است که در لایه های ذهن اجتماعی و تاریخی بشر امروز وجود دارد. 

اگر به این باور برسیم که انسانیت دو پاره دارد، یکی زن و دیگری مرد، و به عبارت دیگر انسان مؤنث و انسان مذکر داریم، بسیاری از تبعیض های علیه زنان حذف می شود. در این صورت نه زن برای آنکه انسان باشد و از همه مزایا و فرصت های انسانی استفاده کند لازم است از زن بودن خود دست بردارد و نه مرد برای اینکه با زن مساوی باشد مجبور به انتخاب زندگی زنانه باشد. 

نه مرد را جنس اول می‌دانیم و نه زن را جنس دوم

زن بودن به خودی خود افتخار و امتیاز بزرگی است، همانگونه که مرد بودن. در نگاه به مساله زن نباید هر چیزی را كه به نام دین بر سر زبان‌هاست قبول كرد اما باید اصولی را كه شایستگان با شیوه درست استنباط از «قرآن و سنت و حدیث» ارائه می‌كنند تكیه‌گاه اصلی قرار داد. برای رسیدن به هدف نهایی در جهت احقاق حقوق زنان همه باید کمک کنند، اندیشمندان و فقهای اندیشمند ضروری است که به صحنه بیایند و نیاز امروز جامعه را با منابع پویای فقه منطبق کنند، زیرا اسلام عزیز برای همه نیازهای امروز جامعه ما برنامه دارد، اسلام فرهنگ خشونت، خشونت فرهنگی، فرهنگ تبعیض و تبعیض فرهنگی را برای جامعه و به ویژه زنان نمی پذیرد.

 اسلام زن ستیز و مردمحور تحت تاثیر خلافت عباسیان گسترش یافت

طبق معیارهای اسلامی نه مرد را جنس اول می‌دانیم و نه زن را جنس دوم؛ زن و مرد در برابر یکدیگر نیستند و زنان در کنار مردان مانند یکدیگر دارای مقام و کرامت انسانی‌اند. نه زن برتر است و نه مرد بالاتر از زن، در تاریخ ایران از قرن‌ها پیش زنان برای احقاق حقوق خود به پا خاسته‌اند و مسیر تعالی را دنبال نموده‌اند. اسلام زن ستیز و مردمحور تحت تاثیر خلافت عباسیان گسترش یافته و با گسترش و نفوذ آن، ندای مبتنی بر عدالت و برابری در مقابل ندای سلسله مراتبی و جنسیت یافته به خاموشی گراییده است. تثبیت اسلام مردسالار، به عنوان قرائت رسمی از اسلام، میراث حکومت عباسیان است. امام(ره) زنان را از گوشه خانه به صحنه جامعه آورد.

در اندیشه اسلامی نقش های زن و مرد متفاوت ولی متكامل است. 

۱- زن و شوهر، حقوق متقابل دارند و اسلام نه ظرفدار مرد‌سالاری و نه زن‌سالاری. معنای « الرّجالُ قَوّامونَ علی النّساءِ» این نیست كه زن بایستی در همه‌ی امور تابع شوهر باشد.بلكه هردو شریك و رفیق در تعالی خود و خانواده هستند.

2- باید به تفاوت طبیعی زن و مرد توجه کرد. خدای متعال طبیعت زن را ظریف قرار داده است.

3- نوع نگاه زن به مرد با نگاه مرد به زن بطور طبیعی مختلف است، باید هم مختلف باشد، ایرادی هم ندارد.

۴- مسأله بعد، امنیت بخشی به خانواده است. همه‌ مردها دوست دارند وقتی وارد خانه شدند، خانه به آنها آرامش و امنیّت بدهد و احساس راحتی و آسودگی كنند. این وظیفه‌ زن است.

تاریخ تحول حرکت زنان ما در جامعه

ما تفکرات فمینیستی را قبول نداریم اما تحجر را هم نمی‌پذیریم. در اوایل نهضت اسلامی نیز عده‌ای می‌گفتند مردم همه جا و به همه صورت باید در صحنه باشند اما عده‌ای دیگر حضور زنان در خیابان‌ها و شنیده شدن صدای آنها و سر دادن شعار توسط زنان را خلاف شرع عنوان می‌کردند.

در هفته‌های آخر تبعید امام(ره) در پاریس یکی از علمای بزرگ این سوال را مطرح کرد که زنان در تهران به تظاهرات می آیند و شعار می‌دهند و فتوای برخی علما این است که زنان یا در تظاهرات شرکت نکنند و یا حداقل شعار ندهند اما امام فرمودند زنها هم می‌توانند به خیابان بیایند و هم شعار دهند. همچنین در نمازهای جماعتی که به امامت امام خمینی برگزار می‌شد زنان و مردان در کنار یکدیگر در صف‌های نماز جماعت حاضر می‌شدند و عده‌ای به این موضوع ایراد وارد می‌کردند، اما فتوای امام این بود که حتی زنان در صف جلوی مردان می‌توانند نماز بخوانند و این موضوع اشکالی ندارد.

ممکن است این مسائل امروز به نظر شما خنده دار بیاید. این سوالات و مسائل جزو تاریخ تحول حرکت زنان ما در جامعه است و نشان می‌دهد که زنان راه سختی را تا امروز پیموده‌اند. همچنین در اوایل انقلاب عده‌ای ایراد وارد کردند که چرا اخبار را مرد و زن در پشت یک میز در بخش‌های مختلف برای مردم می‌خوانند و به این که زن و مرد پشت یک میز بنشینند و خبر بخوانند اشکال وارد می‌کردند و حتی برخی می‌گفتند آیا زن می‌تواند در انتخابات شرکت کرده و رای بدهد و رای دادن زنان را به معنای نقش داشتن آنها در ولایت و تولیت و اداره‌ جامعه می‌دانستند. حتی در آن دوره رفتن دختران به دبیرستان از سوی عده‌ای با موازین اسلامی منافات داشت چه برسد به این که دختران به دانشگاه برود. اما بعد از پیروزی انقلاب امام (ره) راه را باز کردند.

چند قرن پیش در دانشگاه‌های انگلیس ورود زنان و دختران ممنوع بوده است. در دهه‌ پیش در بسیاری از کشورهای اروپایی زنها حق رای نداشتند و در سوئیس تا سال ۱۹۷۴ زن‌ها نمی‌توانستند رای بدهند. پس این مشکلات برای زنان در سراسر جهان وجود داشت و زنان جامعه ما نیز برای ورود به مسائل آموزشی مشکلات فراوانی را پشت سر گذاشتند تا بتوانند وارد دانشگاه‌ها شوند.

باید حضور زنان را باور کنیم

همواره شاهد حضور زنان در عرصه‌های اقتصادی بوده‌ایم اما در بسیاری از موارد به عنوان نیروی کار دست دوم و تحت فرمان مرد حضور داشتند و در بخش اقتصادی درآمدها در اختیار مرد قرار می‌گرفت و آن مقدار که می‌خواستند به زنان می دادند. در دنیای امروز نقش زنان در حوزه‌ آموزش بسیار تاثیرگذار است و تقریبا فاصله‌ جنیستی وجود ندارد. در حوزه‌های علمی پیشرفت‌های بسیاری از سوی زنان اتفاق افتاده است و گاهی در برخی رشته‌ها تعداد بانوان بیشتر از مردان است و در بخش اقتصادی هم روز به روز نقش زنان پررنگ‌تر می‌شود گرچه هنوز بی عدالتی‌هایی وجود دارد که قابل رفع است.

با تحول در فناوری‌های نو روز به روز نقش خانمها بیشتر می‌شود. خانم‌ها باید خودشان پیش قدم شوند و تنها به ارائه مقاله و نقدها و مشکلات بسنده نکنند. چرا که زن‌ها باید در عرصه‌های مختلف حضور یابند، سخن بگویند و نقش خود را به رخ جامعه بکشند. چون تا وقتی خانمها در کاری حضور پیدا نکرده و نقششان روشن نشود مردها تاثیر گذاری زنان را باور نمی‌کنند. مردها در بعضی مسائل از جمله توانمندی خانم‌ها دیر باور هستند. مردهای جامعه ما باید با چشم توانمندی خانم‌های ما را ببینند و تجربه شخصی من پس از حضور در دانشگاه و مجلس شورای اسلامی این بود که خانم‌ها بدون اغراق اگر بهتر از نمایندگان مرد کار نکرده‌اند نقششان از آنها کمتر نبوده است. پس باید حضور زنان را باور کنیم.

نمی‌شود خانم‌ها در عرصه‌ علمی دوشادوش مردها پیش روند اما در حوزه‌ اقتصاد با موانع روبرو باشند و ارزش کارشان کمتر محاسبه شود که این اتفاق غیر قابل قبول است. در توانمندسازی و حضور سیاسی و مدیریت زنان هنوز به نقطه مطلوب نرسیده‌ایم و باید برای آن برنامه ریزی کنیم. در بخش‌های مختلف اجرایی و دولتی از جمله فرمانداری ها، استانداری‌ها و معاونت‌ها و غیره بدون اغراق می‌گویم در انجام این وظایف و عملکرد بانوان تفاوتی بین مردان و زنان نمی‌بینم.

عده‌ای می‌گویند خانم‌ها باید وظیفه‌ مادری انجام دهند و آیا وظیفه فقط مادری است پس وظیفه‌ پدری چه می‌شود؟ از رسالت سنگین زنان در تربیت فرزندان به خوبی آگاه هستیم اما در تربیت فرزندان پدر هم وظیفه دارد و چطور می‌شود که پدر هم بیرون از خانه کار کند و وظایف پدری را انجام دهد اما خانم ‌ها نتوانند؟ نمی‌دانم عده‌ای بر چه مبنایی می‌گویند زن باید محصور در خانه برای همیشه بماند و این ها مثل این که حتی مقام و عظمت فاطمه زهرا(س) را هم به زور می‌پذیرند.

برچسب‌ها