* كامران شرفشاهي
-------------------
بيست و يك قرن مي گذرد
ازميلاد مسيح (ع)
اما سنگيني مي كند هنوز
بر سرزمين
سايه يهودا
وهمچنان آتش مي افروزد
شيطان ؛
واز حنجره سياه كاخ سفيد
تهديد مي كند جهان را
به آغاز دوباره جنگ هاي صليبي
كمي آن سوتر
دركاخ ديگري
ابرهه در پشت ميز جنگ
نقشه مي كشد
تا به جاي فيل
بابمب افكن هاي فانتوم و بمب اتمي
يورش آورد به مكه
و در هم بريزد
جغرافياي جهان را
و به گذاشته باز گرداند
زمان را
ازهر طرف صداي انفجار
ازهر طرف صداي آژير آمبولانس ها
مي رسد به گوش
آمبولانس ها يي كه مي روند
تانجات دهند مجروحي رااز مرگ
مجروحي را كه بايد چند بار ديگر بميرد !
در قرن بيست ويكم
انسان مانند طفلي بيست ويك روزه
با دلهره مي نگرد اطرافش را
و پاسخي ندارد
بر آنچه كه مي بيند
بر آنچه كه مي شنود
هيچ قومي مانند صهيونيست ها
همانند شيطان
بوي باروت نمي دهند
قومي كه ارض موعود را هر روز
با خون مي شويد
ودر پاي ديوارند
براي ويراني
ونابودي انسان خط و نشان مي كشد
قومي كه در شكم عروسك هايش
بمبي منتظر تولد است
و مي كوشد بر سر بشريت
كلاهك هسته اي بگذارد
***
چه كسي مي گويد اسرائيل شيطان نيست ؟
چه كسي مي گويد غرب و صهيونيستم
تيغه هاي برنده يك قيچي نيستند ؟
چرا صندلي هاي مذاكره بر سر صلح
بلند وكوتاه است؟
چرا اراضي اشغالي ، آشغالداني شده است ؟
چه رابطه اي است بين كم شدن وزن مردم آفريقايي
و زياد شدن وزن بمب هاي آمريكايي ؟
چه رابطه اي است بين بشكه هاي نفت خاورميانه
وحضور تانك ها براي استقرار دموكراسي در عراق ؟
چگونه در هيچ كنفرانسي
براي حفظ محيط زيست
كه مانع از ريختن چركابه هاي روح
در درياهاي آزاد شود ؟
چگونه است ، كه در هيچ سميناري
سوراخ شدن قلب " محمد الدره ها "
به اندازه سوراخ شدن لايه اوزن
جدي گرفته نمي شود ؟
من احساس مي كنم
ثانيه ها پر شتاب تر مي گذرد
به استقبال حادثه اي
ولي مي انديشم
كه چه خوب مي شد
اگر جاي اعداد 21 عوض مي شد
و ظهور مي كرد پيشواي دوازدهم
و چون عدد 12 بر صفحه ساعت
بر صدر مي نشست ؛
ودرختان در تمام دوازده فصل سال
سبز بودند
وميوه مي دادند
چه خوب مي شد ...