رضا بهرامی درباره نمایش «زندگی برای زندگی» که کارگردانی آن را بر عهده دارد، توضیح داد که این نمایش از دوستی و محبت می گوید که راه حل مشکلات جهان امروز است.

رضا بهرامی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نمایش «زندگی برای زندگی» که این روزها آن را در تالار محراب اجرا می کند، گفت: ما از ۷ شهریور اجرای خود را در محوطه باز تالار محراب آغاز کرده ایم و احتمال دارد که اجرایمان تمدید هم بشود.

وی درباره این نمایش که به صورت مشارکتی با تماشاگر اجرا می شود، توضیح داد: نویسنده، طراح و کارگردان این نمایش خودم هستم و ایده ای داشتم که خواستم از شیوه نمایش ایرانی استفاده کنم که در این شیوه اجرایی مثل نقالی و پرده خوانی، مخاطب نیز همیشه شرکت داشته است.

این کارگردان تئاتر با اشاره به آغاز نمایش «زندگی برای زندگی» توضیح داد: شروع نمایش ما با مادری است که برای فرزندش لالایی می گوید، من بازیگرانم را به عنوان جنین دور یک حوض آب قرار دادم و آنها با لالایی او به آرامی شکل می گیرند و بزرگ می شوند. البته ایده هایی هم برای مشارکت مخاطبان در این بخش ها داشتم که چندان عملیاتی نشد. تماشاگران می توانستند ابزار آلاتی داشته باشند و با سنگ و چوب یا آوا در کار شرکت کنند.

وی اضافه کرد: در این کار دیالوگی وجود ندارد و از فرم و حرکت و موسیقی بهره گرفته است و مهم است که تماشاگر در کار دخیل باشد. زیرا «زندگی برای زندگی» به نوعی می تواند زندگی برای تماشاگر هم باشد. درواقع چرخه زندگی را مادر به فرزند می دهد و تماشاگر هم می تواند عضوی از این چرخه باشد. به این ترتیب که مادر آموزشی می دهد و تماشاگر این آموزش را به نسل بعدی ارایه می کند.

کارگردان «زندگی برای زندگی» با اشاره به محور نمایشش که از محبت و اتحاد می گوید، عنوان کرد: ما امروزه به سمت خودخواهی پیش می رویم و من به دلیل ویژگی های مادران اجرایم را به آنها تقدیم کردم. هیچ مادری نمی تواند خودخواه باشد و از جان و روح خود به فرزندش جان می‌دهد. مادر یک نماد است؛ نماد ایثار، آزادگی و آزادی و من در نمایش از این نماد استفاده می کنم تا بگویم همیشه خطرها ما را تهدید می کنند و این دوستی و اتحاد است که آنها را رفع می کند. وجود ترورویسم، داعش و یا هر خطری تنها با یک اتفاق از بین می رود و آن اتحاد بین افراد است که صلح را بوجود می آورد. خطر امری ناگهانی است و همه باید در زندگی خود یاد بگیریم همدیگر را طرد نکنیم و مهربان باشیم محبت بالاخره یک روز جواب می دهد.

بهرامی با اشاره به حرکات فرم در این نمایش اظهار کرد: علی عمرانی مشاور و طراح حرکت و فرم این نمایش است و ما برای درآوردن کار با هم صحبت کردیم. حوض در این نمایش نماد پاکی است و بازیگران به دور این حوض قرار می گیرند و وقتی این آدم ها با لالایی بلند می شوند ابتدا نوعی شادی را در آنها می بینیم که بدین معناست که این جهان که وارد آن شدیم، زیباست و می تواند به دست خود ما از بین برود. بازیگران به یک باره با خطری مواجه می شوند و در ادامه فرم هایی می بینیم که مخاطب هم می تواند بازیگر را با مشارکت همراهی کند.

این کارگردان تئاتر درباره سختی کار در تالار محراب عنوان کرد: دغدغه من تئاتر است و معتقدم تئاتر فقط به تئاjر شهر تعلق ندارد. فضای تئاتر محراب پیش از این نمایش به گونه ای بود که هیچ کس در آن کار نمی کرد و بیکار افتاده بود اما من از همان فضا استفاده کردم و ناراحتم از اینکه هیچ حمایتی نشدم. تئاتر خصوصی امروز دکان شده است و باید پول کلانی خرج آن شود و من از سالن تئاتری استفاده می کنم که دولتی است و هزینه هایی صرف شد که انتظار داشتم حداقل از کارم تقدیر کنند. کار من خیلی خوب نیست اما حداقل نو است چون زمانم کم بود و وقتی برای اجرا نداشتم و نتوانستم زمان زیادی برای تمرین بگذارم اما همانطور که گفتم کار نو و خلاقانه ای است.

وی در پایان بیان کرد: از ابراهیم گله دارزاده مدیر مجموعه تالار محراب ممنون هستم که پشت من بود. ما سیستم باند و اکو نداشتیم و او هرچقدر رایزنی می کرد به او نمی دادند و ما با مشقت توانستیم باند و آمپلی فایر بخریم. همچنین نور تالار خوب نبود ولی اکبر شجاعی به عنوان طراح نور دوندگی بسیاری داشت و من می خواهم به مسئولان بالاتر بیان کنم که به ما جوانان مقداری ارزش و بها دهند و بعد ببینند که آیا ما می توانیم فضای فرهنگ، اقتصاد و سیاست را حفظ کنیم یا خیر.