خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: هفته ها و ماه های ابتدایی بعد از المپیک بهترین فرصت بود برای اینکه ورزش ایران به دور از هیاهو و استرس هایی که طی ماه های گذشته مدام با آنها دست و پنجه نرم می کرد به اصطلاح خستگی از تن به در کند و خود را آرام آرام مهیای رویدادهایی پیش رو کند که چند ماهی تا زمان آغاز آنها باقی مانده است. این در حالی است که برخی شبهات و مشکلات ایجاد شده چالش جدیدی را پیش روی ورزش ایران قرار داد که البته در واقع باید آن را زخم کهنه ای دانست که دوباره سر باز کرده است.
چالش این روزهای ورزش از کجا شروع شد؟
موضوع از آنجا آغاز شد که فدراسیون های جهانی برخی رشته های مرتبط با کمیته بین المللی المپیک (IOC) طی نامه ای به فدراسیون های ورزش ایران، خواستار شفاف سازی اساسنامه آنها شدند و اینکه آیا دولت مداخله ای در امور آنها دارد یا نه؟ مشابه این نامه برای کمیته ملی المپیک ایران ارسال شد تا مسئولان IOC از جانب مسئولان این کمیته هم به این اطمینان خاطر دست یابند که آیا آنچه در امور ورزش ایران به عنوان یکی از اعضای IOC جاری است، مطابق با منشور المپیک پیش می رود یا نه؟
البته چالش اصلی وقتی ایجاد شد که مسئولان ورزش کشور در مورد نامه ارسالی کمیته بین المللی المپیک شیوه پنهان کاری پیش گرفتند و وقتی هم موضوع توسط برخی منابع لو رفت و رسانه ها به آن پرداختند، هیچ مسئولی حاضر به اظهار نظر و شفاف سازی در مورد آن نشد در حالیکه به خاطر این نامه رئیس کمیته ملی المپیک لغو انتخابات فدراسیون های ورزشی تا زمان اصلاح اساسنامه آنها را به صورت مکتوب از وزیر ورزش خواستار شد، به خاطر این درخواست انتخابات ۱۴ مهرماه فدراسیون ژیمناستیک لغو شد و ... .
کمیته بین المللی المپیک همواره بر پیروی کشورها از منشور المپیک تاکید دارد و این برای اولین بار نیست که نسبت به مهم شمردن این مهم در ورزش ایران ابراز نگرانی می کند؛ مسئولان IOC بارها ورزش کشورهای مختلف را به خاطر نادیده انگاشتن قوانین المپیک و به خصوص دخالت دولت در امور آنها تعلیق کرده است و ورزش ایران هم از خطر مواجه شدن با این برخورد جدی و تهدیدهایی که به خاطر مشکل دار بودن اساسنامه فدراسیون های داخلی از سوی فدراسیون های جهانی آنها با آن روبرو شده، بی تجربه نیست.
اقدامات نیمه کاره برای اصلاح اساسنامه
قطعا به همین دلیل بود که وزارت ورزش در آغاز کار دولت فعلی «اصلاح اساسنامه فدراسیونها و آییننامهها هیاتها با رویکرد استقلال فنی و مدیریتی بر اساس قوانین کشور، منشور المپیک و اساسنامه فدرسیونهای بینالمللی ورزشی» را به عنوان یکی از اولویت های کاری خود قرار داد اما تا به امروز هیچ گام موثر و مفیدی در این زمینه برداشته نشده است.
البته دو سال پیش وزارت ورزش اصلاح اساسنامه فدراسیون ها را تا تهیه پیش نویس اولیه پیش برد - البته پیش نویس تهیه شده هم هیچ گاه رسانه ای شد و تنها خبرگزاری مهر به صورت اختصاصی به آن پرداخت - اما در ادامه کار و وقتی به منظور اصلاح تبصره ٢ ماده ١٥ اساسنامه فدراسیون های ورزشی بنا به درخواست رسمی وزیر ورزش اقداماتی در کمیسیون اجتماعی جهت بررسی و تصمیم گیری نهایی آغاز شد، کیومرث هاشمی نامه ای به معاون اول رئیس جمهور نوشت و بعد از آن هم دیگر خبری از اساسنامه فدراسیون ها و اصلاح آنها نشد.
بند ۱۰ اساسنامه فدراسیون های ورزشی مبنی بر اینکه «قبول استعفا و برکناری رییس فدراسیون به تشخیص رییس سازمان تربیت بدنی و یا پیشنهاد مجمع و موافقت ایشان انجام می پذیرد .هم چنین رییس سازمان بلافاصله پس از عزل و یا قبول استعفای رییس فدراسیون فردی را به عنوان سرپرست منصوب خواهد نمود. مجمع عمومی مکلف است حداکثر ظرف مدت ۶ ماه در مورد انتخاب رئیس جدید فدراسیون با رعایت مقررات اقدام نماید» بند مورد بحث نهادهای بین المللی ورزش است.
وزارت ورزش اما در اقدامات اصلاحی خود به جای ورود به این بند و اصلاح اساسی آن، تغییرات دیگری را هم در قالب اصلاح تبصره ۲ ماده ۱۵ اساسنامه لحاظ کرد مبنی بر اینکه «مدیر کل استان به جای رئیس فدراسیون، ریاست مجمع استانی را بر عهده بگیرد و رئیس فدراسیون به عنوان نایب رئیس وی، در مجامع حضور پیدا کند»؛ این بندی است که در عین تناقض آشکار با قوانین منشور المپیک، مقررات فدراسیون های بین المللی و اساسنامه کمیته ملی المپیک، استقلال فدراسیونها و هیئت های ورزشی را نقض و با ایجاد یک چارچوب کاملا دولتی، توسعه و ارتقاء رشته های ورزشی که هر یک تخصص های جداگانه ای هستند را دچار اختلال می کرد. به همین دلیل بود که رئیس کمیته ملی المپیک نامه ای به معاون اول رئیس جمهور نوشت تا وی را در خصوص عواقب غیر قابل جبران این اقدام آگاه کند و از وی خواست تا از بررسی موضوع مربوطه در کمیسیون اجتماعی جلوگیری شده و در کل موضوع از دستور کار هیات دولت خارج شود.
علنی شدن اختلافات و نمایش صلح
اینجا بود که اختلافات قدیمی میان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و البته مدیران ارشد این دو نهاد علنی شد؛ اختلافاتی که البته در آستانه المپیک و به خاطر حساسیت این رویداد رنگ و بوی دوستی به خود گرفت. کیومرث هاشمی و محمود گودرزی در یک سفر استانی و بعد از آن نشست هایی که در قالب ستاد برگزاری بازی های آسیایی و المپیک و یا دیگر نشست های هماهنگی برای المپیک برگزار می شد طوری وانمود می کردند که در تعامل و هماهنگی کامل با یکدیگر هستند و هیچ گونه مشکلی میان آنها و نهادهای تحت مدیریت شان نیست.
اما اینها تنها نمایش هایی بود که از سوی دو مدیر اول ورزش کشور که انصافا بازی خوب آنها در آستانه المپیک تا حدی اوضاع ورزش کشور را هم آرام کرد اما میان کیومرث هاشمی و محمود گودرزی صلح نیست که اگر غیر از این بود شاید وزیر ورزش هم مثل تمام معاونانش برای بازی های المپیک به ریو سفر می کرد به خصوص اینکه از سوی کمیته ملی المپیک شرایط برای سفر وی به طور کامل مهیا شده بود.
زخم کهنه دوباره سر باز کرد
«زخم کهنه دوباره سر باز کرد»؛ این بهترین مصداق برای شرایط امروز ورزش ایران است. شرایطی که به خاطر داستان قدیمی اساسنامه فدراسیون ها و ورود جدی نهادهای بین المللی برای اصلاح آنها خیلی بحرانی تر از همیشه شده است و از طرفی واکنشی که مدیران ورزش به این شرایط داشتند نشان از ریشه ای بودن اختلافات میان آنها دارد.
کیومرث هاشمی که تا امروز اظهار نظری حتی در حد یک خط نسبت به آنچه کمیته ملی المپیک را با دردسر روبرو کرده نداشته است، طی نامه ای به وزیر - این نامه هم هرگز به صورت رسمی منتشر نشد - از وی خواست تا زمان اصلاح اساسنامه فدراسیون ها هیچ انتخاباتی برگزار نکند. وزارت ورزش هم در اولین واکنش به این نامه انتخابات ژیمناستیک را لغو کرد و فعلا هم برنامه ای برای انتخابات دیگر فدراسیون ها اعلام نکرده است.
به نظر می رسید دو مدیر اول ورزش در کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش در این شرایط بحرانی حداقل یک نشست مشترک داشته باشند و با بررسی همه جانبه موضوعات شبهه برانگیز به یک جمع بندی واحد برای ورزش ایران برسند و تصمیمی اتخاذ کنند که حداقل از عواقب غیرقابل جبران جلوگیری کند اما نه تنها چنین نشستی برگزار نشد بلکه اتفاقی افتاده که حاکی از اختلافات بین این دو است و اینکه در این شرایط بحرانی هم وزارت ورزش منافع خود را دنبال می کند؛ اینکه وزیر ورزش با روسای فدراسیون ها جلسه می گذارد.
بحرانی بودن شرایط امروز ورزش می طلبید کیومرث هاشمی هم در این نشست حضور داشته باشد و در حضور وی در چالش روز ورزش مورد بررسی قرار بگیرد اما براساس اعلام مازیار ناظمی رئیس مرکز اطلاع رسانی وی با وجود دعوت رسمی، در این نشست حضور پیدا نکرد تا در غیاب وی از روسای فدراسیون ها نامه گرفته می شود مبنی بر اینکه استقلال مدیریتی داریم و دولت وزارت ورزش از ما حمایت می کنند.
دو نهاد اول ورزش کشور که ساختمانهایشان بهم چسبیده است تا این حد با هم اختلاف دارند که مدیران آنها حاضر نیستند فاصله دو دقیقه ای طی کردن این فاصله را به جان بخرند و در بحرانی ترین شرایط هم رو در روی هم بنشینند و برای جلوگیری از ادامه این روند چاره اندیشی کنند. پس چطور باید انتظار داشت که ورزش ایران در سطح بینالمللی و از سوی مجامع جهانی کمتر با چالش و مشکل مواجه شود به هر حال «یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم» آنهم برای ورزش ایران.