کارشناس ارشد موسسه دولتی مطالعات بین المللی و امنیتی ارمنستان در گفتگو با خبرگزاری مهر به تشریح وضعیت روابط ایران و روسیه در دوران ریاست جمهوری «ترامپ» پرداخت.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - وحید پورتجریشی- محمدرضا آقاپور: روی کار آمدن «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا بیش از هر زمان دیگری در تاریخ این کشور با حواشی مختص خود روبرو بود.

اکثر مقامات دولت وقت آمریکا به همراه اعضای ارشد حزب دموکرات تقریبا متفق القول بودند که مسکو بر جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حمایت از ترامپ در این انتخابات دخالت کرده است. این اظهارات تا جایی ادامه پیدا کرد که «جیمز کلاپر»، رئیس امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری اوباما در مصاحبه اخیر خود با شبکه ان بی سی، با اعتراف به اینکه دستگاه اطلاعاتی تحت امر وی هیچ گونه مدرکی دال بر دخالت و یا نفوذ مسکو در انتخابات ریاست جمهور آمریکا و پیروزی ترامپ نداشته، اما با اینحال تاکید کرد که اطمینان دارد چنین دخالتی توسط مسکو صورت گرفته است.

اما یکی دیگر از حواشی روی کار آمدن ترامپ مربوط به مساله برجام و تاکید وی بر لزوم از سرگیری مذاکرات مربوط به توافق میان ایران قدرت های بزرگ است. موضوعی که ایران بارها اعلام کرده که حاضر به مذاکره بر سر آن نیست.

مساله اینجاست که بدعهدی های طرف آمریکایی در عمل به تعهدات خود در قبال برجام منجر به ایجاد وقفه ای بزرگ و معنادار در آن دسته از فعالیت های اقتصادی – سیاسی شد که تهران حساب ویژه ای بر روی توسعه آنها در دوران پسابرجام باز کرده بود. ازجمله این موارد می توان به مساله اجرای پروژه کریدور اقتصادی استراتژیک  شمال به جنوب اشاره کرد که در حقیقت می توان گفت ایران نقش محوری و مرکزی در این کریدور ایفا می کند.

با اینکه ایران و کشورهای همسایه این کشور به ظاهر هیچ مشکلی برای اجرای این پروژه ندارند، اما در عمل مشکلات منظقه ای میان همسایگان سهیم در این کریدور ظاهرا تا حدی بزرگ بوده که در عمل منجر به توقف پروژه مذکور شده است.

در همین راستا، خبرنگار مهر گفتگویی با «روبن محرابیان»، کارشناس ارشد موسسه دولتی مطالعات بین المللی و امنیتی ارمنستان و سردبیر بخش زبان روسی خبرگزاری «آراوُت» این کشور داشته که متن کامل آن در ادامه آمده است:

*طی روزهای پس از برگزاری انتخابات آمریکا، شایعه دخالت روسیه و حمله سایبری این کشور به ساز و کار انتخاباتی دیگر کشورها قوت گرفته است. بسیاری از کشورهای غربی اکنون معتقدند که روسیه قصد دخالت در انتخابات این کشورها و حمایت از نامزد طرفدار مسکو را به شکلی سازمان یافته در دستور کار خود داشت. آیا چنین ادعاهایی اساسا صحت دارند؟

نکته اول این است که سرورهای انتخاباتی آمریکا پیش از انتخابات مورد حمله سایبری قرار گرفته بود. و قسمتی از اطلاعات مربوط به انتخابات دزدیده و توسط یک منبع تحت کنترل روسیه منتشر شده بود. مسئله دوم این است که مسکو علاقه خود نسبت به تیم دونالد ترامپ را پنهان نکرده بود و مخالفت آن ها با هیلاری کلینتون کاندیدای حزب دموکرات نیز آشکار بود. و این حملات سایبری بیش تر علیه کلینتون بوده است تا ترامپ. مسئله سوم بحث انتصاب «مایکل فلین» به عنوان مشاور امنیت بین المللی ترامپ در ژانویه و استعفای وی در فوریه است، و در حقیقت «مایکل پنس»، معاون رئیس جمهور آمریکا را فریب داد. و در مسائلی چون ارتباطش با نمایندگان روسی، سفیر روسیه در واشنگتن، تلاش در جهت لغو تحریم های مسکو و حمله روسیه به اوکراین و الحاق کریمه به روسیه، نیز فریب کاری کرد. مورد چهارم این است این حملات علیه  کشورهای اروپایی حاضر در پروسه قبل از انتخابات آمریکا نیز انجام شده بود و این امر باعث شد که آنها در مقابل روسیه قرار گیرند و با لغو تحریم های روسیه مخالفت کنند. بعد از این اتفاقات سرویس های امنیتی کشورهای اروپایی مورد حمله قرار گرفته تصمیم گرفتند که در خصوص مبارزه با این حملات سایبری با یکدیگر همکاری کنند و پس از همکاری به این نتیجه رسیدند که این کارها تقصیر گروه افراطی موسوم به داعش و روسیه است. مجموع تمام این مسائل و اسناد فاش شده ما را به این سمت سوق می دهد که روسیه انگیزه و امکان انجام چنین اقداماتی را دارد. به همین خاطر به نظرم باید به این فکر کنیم که سرویس امنیتی روسیه چگونه توانسته است به پروسه انتخاباتی غرب و زندگی سیاستمداران غربی نفوذ کند و تا این حد به آن ها نزدیک شود. همچنین به نظرم می رسد که چنین اقداماتی از سوی روسیه منجر به پاسخ سخت آمریکا و کشورهای اروپایی خواهد شد و با وضع تحریم های جدید باعث بدترشدن اوضاع اقتصادی روسیه خواهد شد و میزان مخاطره را برای دولت مردان این کشور و رئیس جمهور آن ولادیمیر پوتین افزایش می دهد.

*ارزیابی شما از آینده روابط سیاسی میان مسکو و تهران در دوران ریاست جمهوری ترامپ چیست؟ آیا نزدیکی واشنگتن به مسکو تاثیری بر حمایت روسیه از برجام و تهران خواهد داشت؟

رابطه ایران و روسیه پویایی داخلی و منطق خودش را دارد و به میزان کمی به ریاست جمهوری آمریکا وابسته است و قبل از روی کار آمدن ترامپ وجود داشته و منحصر و تک بعدی نیست. دلیل این امر این است که ایران و روسیه کشورهایی هستند که در سیاست خارجی خودشان دیدگاه های متفاوتی را نسبت به دیگر کشورها دارند. تفاوت ایران با روسیه در این است که ایران کشوری نیست که به دنبال جنگ سرد و مشروعیت بخشیدن به سلطه بر همسایه های خویش باشد. به همین دلیل رابطه تهران و مسکو بیش از آن که استراتژیک باشد، فنی است. علاوه بر این ایران و روسیه در زمینه های مختلف توافقاتی دارند. و هر  دو کشور در معاهدات مختلف با یکدیگر شریک هستند. اما روس ها ممکن است در برخی توافقات بدعهدی کنند مثل پیمانی که آنها در سال ۱۹۹۴ در خصوص مرز اوکراین با بوداپست داشتند. و یا پیمانی که مسکو با ایروان در زمان جنگ داشت و زیر آن زد. به همین دلیل من فکر می کنم که رابطه ایران و روسیه زیاد عمیق نباشد علی الخصوص در زمانی که ایران به دلیل تحریم محرومیت هایی دارد.ایران به دلیل داشتن منابع عظیم انرژی، رقیب روسیه است. اگر در نقشه یک خط از دریای برنتز و خطی دیگر از دریای خزر تا خلیج فارس بکشیم این خط دو کشور را از هم جدا می کند و یک خط تجاری از شرق به سمت غرب به وجود می آورد و منجر به رونق اقتصادی روسیه و ایران می شود و روسیه به خاطر بهتر شدن ارتباطش با غرب از این مسیر استفاده می کند و با ایران ارتباط برقرار می کند و به نظرم ارتباط روسیه بیشتر با این هدف باشد البته ایران نیز از این رونق تجاری نفع خواهد برد. من مطمئن هستم که دیپلمات های ایرانی حواسشان به این مسائل هست و از فرصت ها به خوبی استفاده می کنند و سیاست های مسقتل خودشان را دارند. به عنوان مثال ایران در توافق تاریخی هسته ای خودش توانست با واشنگتن مذاکره کند و از آن نتیجه بگیرد.

*ترامپ بارها اعلام کرده که قصد کنار زدن برجام و برگزاری دور جدیدی از مذاکرات هسته ای با ایران را دارد. این درحالیست که شرکای اروپایی آمریکا معتقدند که برجام باید در هر صورت پابرجا مانده و ادامه عمل به آن الزامی است. آینده برجام را چگونه ارزیابی می کنید؟

در ابتدا باید بگویم که برای برجام یا همان توافق هسته ای ایران نمی توان به سادگی جایگزین پیدا کرد. برجام یک عامل مهم در امنیت بین المللی و منطقه ای است که در نتیجه توافق جمعی بازی گردانان مهم بین المللی با رعایت اصولی خاص توسط آن ها برای جامعه جهانی به وجود آمده است. در خصوص بیانیه دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا باید این را در نظر داشت که این سیاستمدار با شعار تغییر به میدان آمد که یکی از زمینه های ایجاد تغییر، مسئله سیاست خارجی است. تغییرات وی مشکلات داخلی علی الخصوص برای حزب دموکرات که اکثریت کنگره آمریکا را شامل می شوند، نیز به وجود آورده است. ما شاهد هستیم که ترامپ مخالفت های جدی نه فقط با دموکرات ها بلکه با مطبوعات مستقل، هنرمندان مشهور، و برخی سناتور ها و نمایندگان کنگره آمریکا دارد. به نظر من به جای خصومت و بالا رفتن تنش ها بین تهران و واشنگتن، این توافق کارساز خواهد بود و همانطور که گفتم این توافقنامه نه تنها برای ایران و آمریکا بلکه برای امنیت بین المللی و منطقه ای و در نتیجه جامعه جهانی مفید خواهد بود. این توافق به نفع همه است و من هیچ دلیل منطقی برای ریسک کردن هریک از طرفین برای نقض آن نمی بینم.

* همانطور که می دانید یکی از همکاری های استراتژیک میان ایران و ارمنستان در زمینه همکاری در چارچوب کریدور تجاری شمال به جنوب است که بخشی از مسیر ریلی آن از طریق ایران به ارمنستان منتهی می شود. آینده این کریدور را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه مشکلات و موانعی بر سر راه اجرای پروژه این کریدور وجود دارند؟

پس از لغو تحریم های ایران، یک امکان تاریخی فراهم شد.ایران و ارمنستان همسایه های دیرینه هستند و از ابتدا با یکدیگر روابط خوبی داشته اند وهمانطور که چندی پیش حسن روحانی رئیس جمهور ایران اعلام کرد که اقدامات مشترک دو کشور منجر به اتصال دریای سیاه به خلیج فارس می شود. برای استفاده از این کریدور که شامل خط آهن و خط لوله نفتی و گازی بین دو کشور است باید ساختارهایی در نظر گرفت و ایجاد کرد تا دو کشور بتوانند آزادانه در این خصوص فعالیت کنند و از این همسایگی ایران و ارمنستان بهره ببرند. اهمیت ایجاد این ساختار تنها برای ایران و ارمنستان نیست بلکه برای کشورهای اروپایی و کشورهای حاشیه دریای سیاه نیز حائز اهمییت است.  دستیابی به این ساختار و استفاده از این ظرفیت چندین ساله نیازمند تلاش هر دو دولت است. به نظر من ایران می تواند از مسیر ارمنستان به گرجستان نیز دسترسی پیدا کند و این ارتباط علاوه بر منفعت اقتصادی از لحاظ استراتژیکی نیز برای ایران می تواند مهم باشد. علاوه بر این در این کریدور می توان با کشورهای دیگر همچون  چین، هند و کشورهای اروپایی ارتباط داشت.

یکی از مشکلاتی که اکنون در منطقه وجود دارد به نظر من اوضاع بی ثبات قفقاز جنوبی است و همچنین مسئله قره باغ که باید برای حل آن فکری کرد. وبا توجه به این اوضاع طبیعی است که سرمایه گزاری در این منطقه انجام نمی گیرد. مسئله دیگری که هست بحث ارتباط ارمنستان با روسیه و حفظ ارتباط با شرکت های نفتی گازی، روسنفت و گازپروم است؛ چرا که آن ها به دلیل اینکه ایران منابع انرژی زیادی در اختیار دارد، دوست ندارند ارمنستان از منابع انرژی ایران استفاده کند و در این زمینه شرکت های روسی با ایرانی در رقابت هستند.

مسئله بعدی که در راستای همکاری ایران و ارمنستان به وجود می آید مسئله ترکیه است چرا که دوست دارد به عنوان کشور کلیدی و راهبردی در خصوص ترانزیت انرژی از شرق به اروپا باشد و این مسئله برای آن ها خوشایند نخواهد بود.

اما با احتساب تمامی مشکلات ذکر شده و دیگر عوامل می توان آینده روشنی را برای کریدور ایران_ارمنستان_گرجستان که خلیج فارس را به دریای سیاه متصل می کند، در نظر گرفت. و به نظر می رسد که کمی زمان لازم است تا این ساختار همکاری بین تهران و ایروان شکل بگیرد و در زمینه های تجاری، امنیتی و دیگر مسائل همکاری کرد.