شمارۀ ۱۳۴ نشریۀ اطلاعات حکمت و معرفت با موضوع «اخلاق عشق ورزی» منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، عشق‏ پژوهی در میان آثار برخی فلاسفه مسلمان در آثاری همچون «الزهره» ابوبکر بن محمد داوود، «رساله‏ای در ماهیت عشق» اخوان الصفا و یا در «رساله العشق» ابوعلی سینا دیده می­شود . اما تفاوت عمده‏ای که پژوهش‎های اخیر را با پژوهش‏های پیشین متمایز می‏کند فاصله گرفتن از حالت شاعرانگی و عقل‏گریز بودن این دست تحقیقات است. عشق پژوهان مدرن می‏کوشند از رهگذر اخلاق، روان­شناسی، حقوق، دین و هر ابزاری که می‎تواند به پیشبرد این تحقیقات کمک کند، نتایج معقول‎ و ملموسی را در اختیار علاقمندان قرار دهند. به عبارت دیگر نکتۀ قابل تأمل این است که پژوهشگران در تحقیقات مدرن تمرکز خود را بر موضوع «مستدل‎سازی» و یا «توجیه عشق» قرار داده‏اند. سپس به دنبال ارتباط عشق با موضوعات دیگری نظیر اخلاق، حقوق، دین و ... هستند.

زهره همت دبیر دفتر ماه این شماره، از نشریه حکمت و معرفت در بخشی از یادداشتش چنین نگاشته است: «با این­که برخی کماکان بر این باورند که عشق به ساحت عاطفه، احساس و هیجان تعلق دارد و بدین روی بهره عقل در شناخت آن چیزی جز سرگردانی نیست، اما بعضی دیگر درصدد واکاوی پیچیدگی‏های آن برآمده‏اند و سعی در تبیین آن دارند.» برخی از این پیچیدگی­ها عبارتند از: تعریف عشق و متمایز کردن آن از بعضی عواطف و احساسات مشابه که معمولا ذیل عنوان عشق در نظر گرفته می‎شوند، شناخت حالات عاشقانه و تمایز انواع عشق‏ از یکدیگر و همین­طور شناخت ریشه‎های پیدایش عشق و دلایل استمرار آن.

دفتر ماه شمارۀ ۱۳۴ نشریۀ حکمت و معرفت مشتمل بر شش مطلب است. مطلب نخست با عنوان «اخلاق عشق­ورزی» گفت­و­گویی با دکتر شیرزاد پیک‏حرفه است. این گفت­وگو ذیل چهار عنوان طبقه­بندی شده است: ارتباط بین عشق و اخلاق، ارتباط بین عشق و وظیفه، ارتباط بین عشق و حقوق و همینطور جایگاه عشق‏ورزی در بعضی از مکاتب اخلاقی.

نوشتار دوم ترجمه‎ای است از مدخل «عشق» دانشنامه فلسفی استنفورد که به قلم «بنت هلم» است. «هلم، در ابتدا می‏کوشد تا تعریف دقیقی از عشق  و حدود و ثغور آن به دست دهد، سپس به بیان تمایز انواع روابط عاشقانه می‏پردازد و در ادامه توجه خود را معطوف به ریشه‎های عشق‏ورزی در انسان‏ها و دیدگاه‎های ناظر به آن می‏نماید. آنچه مقاله هلم را جذاب و جالب توجه می‏کند اشراف وی به موضوع، توجه همزمان به رویکرد تاریخی و رویکردهای جدید، نقد دیدگاه‏های مورد بحث و متوقف نشدن در دوره و یا مکتبی خاص است.»

نوشتار سوم با عنوان «اهمیت عشق در اندیشه هری گوردون فرانکفورت» به قلم ندا مسلمی است. «این مقاله با مبنا قرار دادن کتاب «دلایل عشق» فرانکفورت با خواننده در باب یکی از اساسی‏ترین معیارهای زندگی اصیل، یعنی عشق‏ورزی سخن می‏گوید و سعی در تبیین جایگاه عشق در زندگی آدمیان، ارتباط آن با اهداف، و افزایش بعضی از مولفه‏های روانی مانند رضایت و امید به زندگی از رهگذر این تجربه دارد.»

«تبیین عشق و اخلاق در رابطه انسانی در فلسفه شلر» عنوان نوشتار چهارم این دفتر به قلم به قلم جناب آقای حسام جلالی است. نویسنده در این مقاله «با مبنا قرار دادن آراء ماکس شلر ابتدا سعی در ایجاد تمایز میان ساحت‏های احساسی انسان به منظور درک طرف مقابل دارد و سپس می‏کوشد به تبیین جایگاه عشق درون این ساحت‏ها بپردازد. گر چه در ادامه شلر، عشق را نه فقط نوعی احساس، بلکه فراتر از آن نوعی ارزش تلقی می‏کند که ماهیت آن به شیوه عقلانی قابل توضیح نیست اما دلایل منطقی و عقلانی خود او برای غیرعقلانی بودن چنین تجربه‎ای جذاب و جالب توجه‎اند.»

نوشتار پنجم با عنوان «عشق صادقانه به خود و از خودگذشتگی صادقانه» به قلم جان لیپیت است. «محوریت کار خود را بر تبیین و تمایز دو ساحت مهم در حوزه اخلاق قرار داده است، یعنی بررسی جایگاه عشق به خود و در نظر گرفتن تمایز آن با مفاهیم مشابهی نظیر تمرکز بر خود، خودمحوری، غرور و همچنین موارد دیگری که نزد مردم معمولا از معانی یکسانی برخوردارند و همچنین عشق به دیگری به همراه بزرگ‏ترین شاخصه آن یعنی از خودگذشتگی و بررسی تمایز آن از مفاهیم مشابهی همچون تخلی نفس، فنای نفس و ... وی در ادامه به موضوع اخلاقی بودن یا اخلاقی نبودن عشق به خود و عشق به دیگری می‎پردازد و خلاف آنچه انتظار می‏رود به نتایج نامعمولی دست می‏یابد که مقاله او را خواندنی می‏کند.»

مقالۀ ششم که پایان­بخش این دفتر نیز هست مقاله­ای با عنوان «زخم عشق» اثر ایوا ایلوز و با ترجمۀ علیرضا رضایت است. مؤلف در این مقاله می‎کوشد «تا علل نهادی درد و رنج را در عشق شناسایی کند و به عبارت دقیق‌تر سعی در واکاوی نقش فرهنگ و جامعه در ناکامی‏های عاشقانه دارد. او ابتدا تعریفی از مدرنیته به دست می‏دهد و در ادامه به نقش مدرنیته و تاثیر آن برعشقورزی و تفاوت تجربه عشقی در دوران مدرن و پیشامدرن می‎پردازد. این مقاله همچنین از عناوین فرعی‎تری همچون دخالت فرهنگ و اجتماع بر سوگیری‏های عاشقانه، الگوهای رفتاری که در یک رابطه عاشقانه توسط جامعه به ما القا میشوند و موضوعات جذاب و جالب توجهی از این دست با خواننده سخن می‎گوید.»

بخش دوم نشریۀ حکمت و معرفت «ادب و هنر» نام دارد و مشتمل بر دو مقاله است. مقالۀ نخست با عنوان «موسیقی و عرفان» به قلم سید سلمان صفوی است و مقالۀ دوم با عنوان «زاده زیباشناسی ژان ژآک روسو» به قلم پل گایر و با ترجمۀ کاملیا عباس است. بخش سوم نشریه «اندیشه و نظر» نام دارد و مشتمل بر شش مقاله است. مقالۀ نخست با عنوان «تهدیدها و بحران­های فضای مجازی» گفت­وگویی با شمس­الملوک مصطفوی است. دومین مقاله با عنوان «عرفان درون­نگری و عرفان شهود وحدانی» مقاله­ای به قلم رودولف اوتو با ترجمۀ انشاءالله رحمتی است. «انسان در حکمت متعالیه» عنوان سومین مقاله این بخش به قلم مجتبی مطهری الهامی است. «قانون طبیعی در اخلاق» چهارمین مقاله است که هری گنسلر نوشته و مهدی اخوان به فارسی ترجمه کرده است. «فلسفه به مثابۀ واژه» پنجمین مقاله است که مسعود امید آن را نگاشته است. ششمین مقالۀ این بخش به قلم «حل بعضی مسائل اساسی منطق» به قلم فرهاد قابوسی است.

چهارمین بخش نشریه کتاب نام دارد. در بخش کتاب ابتدا مقاله­ای با عنوان «قرآن: تاریخ و حقیقت» به قلم سیدمسعود رضوی آمده است. سپس منیره پنج­تنی، دبیر بخش کتاب نشریه با هدف نقد و بررسی کتاب «در کافۀ اگزیستانسیالیستی» به قلم سارا بیکول با هوشمند دهقان، مترجم اثر گفت­وگو کرده است. همچنین در ادامه چند عنوان از کتاب­های حوزۀ اندیشه معرفی شده است. بخش پایانی به دبیری منوچهر دین­پرست به گزارش برخی از وقایع یک ماه اخیر در حوزۀ فلسفه اختصاص دارد.