به گزارش خبرگزاری مهر، در آستانهی چهل سالگی انقلاب اسلامی، وظیفهی جوان مؤمن انقلابی چیست؟ چگونه میبایست در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایفای نقش کند؟ نسبت او با ساختارها و وضعیت موجود چیست؟ تماشاچی یا بازیگر؟ فعال یا منفعل؟ منتقد یا حامی؟ تخریب یا ترمیم؟ اینها سؤالات مهمی است که به بخش عمدهای از آنان، رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی امسال خود پاسخ دادند. از نظر ایشان اگرچه نباید نگاه نقادانه نسبت به کاستیها و ضعفها را فراموش کرد اما اصل بر "سازندگی"و "کار کردن" در عرصههای مختلف استوار است. «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار. ۱۷/۳/۹۶»
برای همین، جوان مؤمن انقلابی، میبایست فعال و مصلح باشد، نه صرفا منتقد و منفعل. بنابراین نیروهای مؤمن و انقلابی میبایست در کنش سیاسی- اجتماعی خود مواردی را همواره در نظر بگیرند که برخی از مهمترین آنها بدین شرح است:
احساس مسئولیت
نخستین عامل برانگیزانندهی هر فرد، توجه دادن او به نقش و مسئولیتی است که انتسابا یا اکتسابا به او محول شده است. برای به حاشیه راندن یک جامعه تنها کافی است دشمن بیرونی یا عملکرد درونی، افراد آن جامعه را به این باور برساند که عقیده، نظر و رفتارشان در زندگیشان بیاثر است، همین امر باعث میشود که دلسوزی، تعهد و احساس مسئولیت در آن ملت از بین برود و جامعه از پویایی و رشد باز بماند. در حالیکه «یک مبارزهای است، وجود دارد، تمام نشده، ممکن است حالاحالاها هم تمام نشود، ادامه داشته باشد؛ در صفوف مقدّم این مبارزه باید خودتان را احساس کنید و قرار بدهید. ۱۷/۳/۹۶»
نقادانه، اما طبیبانه
جوان آرمانگرا نباید نگاه نقادانه به مسائل را از دست بدهد، «نفْس این نگاه نقّادانه را من صددرصد تأیید میکنم. این نگاه نقّادانه و دغدغهمند، از دانشجو و محیط دانشگاه نباید گرفته بشود. ۱۷/۳/۹۶» اما در انتقاد هم باید توجه داشت که میان انتقاد جوان مؤمن انقلابی با سایر جریانهای سیاسی تفاوت و تمایز مهمی وجود دارد و آن تمایز در هدف و کارکرد انتقاد است. انتقاد جوان مؤمن، انتقاد برای ترمیم است نه تخریب، پس به موضوعات نگاه "علاججویانه" دارد: «نوع برخورد با مشکلات درون نظام، باید علاججویانه و طبیبانه باشد. طبیب، گاهی اوقات به مریض خودش
هم ممکن است تشر بزند، یک حرف تلخی هم بزند، امّا مقصودش معالجهی او است. ۱۷/۳/۹۶»
ناامیدی ممنوع
در فعالیتهای اجتماعی- سیاسی همواره برای انجام اصلاحات، موانع و مقاومتهایی از سوی وضعیت موجود وجود دارد. این موانع حتی ممکن است گاهی به شکست و عدم موفقیت کارها و فعالیتها بیانجامد، اما همهی این مشکلات هم از جوان مؤمن انقلابی سلب مسئولیت نمیکند. علاوهبر این رهبر انقلاب همواره بر حفظ امید و دوری کردن از یأس حاصل از شکست توصیه میکنند: «مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود. اگر بنا باشد که انسان از شکستها مأیوس بشود، ما صد بار باید در دوران مبارزه و صد بار باید در جنگ هشتسالهی تحمیلی مأیوس میشدیم، عقبنشینی میکردیم... اگر بنا بود انسان با شکست و با عقبنشینی مقطعی و مانند اینها مأیوس بشود که هیچ چیز به سامان نمیرسید. نخیر! یأس بهخاطر ناکامیهای مقطعی و موقّت، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد. ۱۷/۳/۹۶»
تخاطب واقعی
از مهمترین آفتهای عصر فعلی، بسنده کردن حضور در فضای مجازی است. جوانانی که از مسئولیت خود مطلعاند، هدف را میشناسند، اما فعالیت و نقشآفرینیشان تنها در فضای مجازی است. مسئلهای که باعث میشود، افراد از فضای واقعی جامعه جدا شوند و تنها به حلقهها و گروههای همنظر خود توجهکنند و آن را به تمام جامعه تعمیم دهند. اما «فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است. ۱۷/۳/۹۶» برای اثبات این ادعا، رهبر انقلاب خاطرهای از روش مواجههی با انحرافات را ذکر کردند: «هر هفته من میرفتم مسجد دانشگاه تهران نماز و سخنرانی و پاسخ به سؤالات؛ و دانشجوها جمع میشدند، سؤال میکردند، ابهام داشتند، حرف میزدند، ما هم جواب میدادیم.۱۷/۳/۹۶»
از مجموع اینهاست که میتوان تمامی توصیههای رهبر انقلاب را در راستای لزوم ایفای نقش فعال و سازندهی جوان مؤمن و انقلابی، و چگونگی انجام آن دانست. در حقیقت ایشان با توضیح فضای واقعی و مقدمات لازم برای پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی، محیطی را ترسیم میکنند که جوان مؤمن انقلابی در آن نباید تماشاچی باشد.
ملاک تصمیمگیری، منافع ملی است
کمتر از یک ماه پیش، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که برای شرکت در کنفرانس کشورهای عربی، اسلامی و آمریکا به ریاض سفر کرده بود، در سخنان خود ایران را متهم به بیثباتسازی در منطقه کرد و گفت: "نظام ایران مسئول بیثباتی در خاورمیانه بوده و نظام این کشور تسلیحات سازمانهای تروریستی را تأمین میکند. " ده روز از این کنفرانس نگذشته بود که ماجرای قطر آغاز شد و عربستان و چند کشور دیگر، قطر را به بهانهی حمایت از تروریسم تحریم کردند. یک روز بعد، ترامپ نیز به موافقان این تحریم پیوست و از آن حمایت کرد و اندکی بعدتر، در کنفرانس خبری مشترک با رئیسجمهور رومانی گفت: "کشور قطر، متأسفانه از نظر تاریخی تأمینکنندهی مالی تروریسم در سطوح خیلی بالا بوده است. " گویا همهچیز در همان سفر ترامپ به عربستان برنامهریزی شده بود و کشوری که تا پیش از این، جزو شرکای همیشگی عربستان و آمریکا در حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و منطقه بود، حالا تبدیل به دشمن شمارهی یک متحدین سابق خود شده بود.
چندین روز بعد، حادثهی تروریستی در تهران که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی از مردم عزیز کشورمان شد اتفاق افتاد و مشخص شد که عربستان سعودی پشت آن قضیه بوده است. موضوعی که پیش از این، مرکز تحقیقاتی "گلوبال ریسرچ" از آن سخن گفته و از برنامهی آمریکا و عربستان برای تحریک به آشوب در داخل مناطق مرزی، ایجاد تهدیدهای تروریستی در داخل ایران و تحریک به انقلاب رنگی خبر داده بود.
کمی این طرفتر از قطر اما لشگر فاطمیون و نیروهای جبههی مقاومت، پس از تلاش گسترده توانستند با عبور از سد حملات هوایی آمریکا، خود را به مرز عراق و سوریه برسانند و با حاج قاسم بابت این پیروزی "نماز شکر" بخوانند. از نظر میدانی پیشروی تا مرز سوریه و عراق، بهمعنی اخراج کامل داعش از بخش شرقی موصل است. با رسیدن به مرز عراق و سوریه، قطع ارتباط نیروهای داعش با خاک سوریه برآورده خواهد شد. ابومهدی المهندس، از فرماندهان ارشد حشد الشعبی گفت: "اگر ایران نبود حشد الشعبی نمیتوانست به آنچه امروزه به آن رسیده برسد و هرگز پیروزیها رقم نمیخورد. "
همهی اینها بیانگر آن است که منطقه آبستن تحولات و تغییرات متعدد و جدیدی است و ما چارهای نداریم جز آنکه، نسبت خود را با این رخدادها، بهصورت دقیق و درست مشخص کنیم. ۱۴ خرداد امسال، رهبر انقلاب با طرح موضوع "عقلانیت" و چگونگی مواجهه با رخدادهای بینالمللی چنین فرمودند: «بعضی عقلانیّت را در این میدانند و میگویند که چالش با قدرتها هزینه دارد -[البتّه] اشتباه میکنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد... چالش اگر عقلائی باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبهنفس باشد، هزینهاش بهمراتب کمتر از هزینهی سازش است. ۱۴/۳/۹۶ »
هشت روز بعد، رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران و مسئولان نظام، این موضوع را به زبانی دیگر، شرح و بسط دادند: «اگر بخواهید فرصتها و تهدیدها را بهمعنای واقعی کلمه مدیریّت بکنید -چون هم فرصتهایی هست، هم تهدیدهایی هست؛ باید بتوان این فرصتها و تهدیدها را درست مدیریّت کرد-... احتیاج داریم که اوّلاً ملاکهای تصمیمگیریمان را مشخّص کنیم و آنها را درست انتخاب کنیم، ثانیاً از تجربههایمان استفاده کنیم. ۲۲/۴/۹۶»
ملاک تصمیمگیری از نظر رهبر انقلاب، «منافع ملی» است اما «منافع ملّی آنوقتی منافع ملّی هستند که با هویّت ملّی ملّت ایران، با هویّت انقلابیِ ملّت ایران در تعارض نباشند... وَالّا آنجایی که ما چیزی را بهعنوان منافع ملّی در نظر میگیریم لکن هویّت ملّی را پایمال میکنیم، قطعاً اشتباه کردهایم. ۲۲/۴/۹۶» هویت ملی نیز از نظر رهبر انقلاب، متشکل از سه عنصر اسلامی بودن، عمق تاریخی و انقلابی بودن است. پس هرگونه سیاستگذاری و تصمیمگیری در سیاست داخلی و خارجی میبایست مبتنی بر این سه عنصر باشد.
در کنار این سه عنصر، "تجربههای متراکم" ما در طول تاریخ معاصر، و البته تاریخ انقلاب اسلامی، موضوعی است که میتواند چراغ راه آیندهی ما در اتخاذ بهترین تصمیمها باشد. ماجرای برجام و ماجرای سوریه، دو تجربهی ملموسی است که در پیش چشمان ما قرار دارد و دقت در آن میتواند کمک زیادی در تصمیمگیری درست داشته باشد. در برجام، مذاکره و در پارهای از مواقع، «اعتماد به دشمن» را ترجیح داده شد و حاصل آن عدم برداشته شدن تحریمها شد. در نقطهی مقابل، در ماجرای سوریه، وارد یک چالش عقلایی با برنامهریزی و راهبرد درست در دو حوزهی سیاسی و نظامی شدیم و دو نتیجهی مهم آن، "تأمین امنیت" کشور و افزایش "عمق راهبردی" ایران در منطقه و جهان شده است.
باری، سازش و چالش هماره وجود دارد، مهم آن است که بتوان با ملاکهای درست و عقلایی، بهترین راه را انتخاب کرد که "بیشترین منفعت" را برای "مردم" به دنبال داشته باشد.